تحقیق برخورد امیرالمومنین (ع) با مخالفان خود 💯

دانلود تحقیق برخورد امیرالمومنین (ع) با مخالفان خود باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق برخورد امیرالمومنین (ع) با مخالفان خود

تحقیق-برخورد-امیرالمومنین-(ع)-با-مخالفان-خودلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

0
‏بسم الله الرحمن الرحیم
‏برخورد امیرالمومنین (ع) با مخالفان خود
‏نام درس : متون اسلامی
‏*‏ ‏مقدمه *
‏   
‏ مقدمه این کتاب که شامل :‏ ‏
‏قانون جذب و دفع ، اختلافات انسان در جذب و دفع ، علی شخصیتی دو نیرویی که به شرح هر کدام می پردازیم :
‏ــ قانون جذب و دفع :‏ ‏قانون جذب و دفع یک قانون عمومی است که بر سر تا سر نظام آفرینش حکومت می کند . از نظر جوامع علمی امروز بشر مسلم است که هیچ ذره ای از ذرات جهان ه‏ستی از دایره حکومت جاذبه عمومی خارج نبوده و همه محکوم آن هستند . از بزرگ ترین اجسام و اجرام عالم تا کوچکترین ذرات آن دارای این نیروی مرموز هستند و تحت تأثیر آن می باشند .
‏   ‏ از این که بگذریم نیروی جاذبه و دافعه را در تمامی موارد می توان مورد بحث اصلی قرا‏ر داد که هر چیزی تحت نیروی جاذبه و دافعه است حال یا انسان یا جامدات و یا غیره …….
2
‏   ‏ در مورد جذب و دفع در جهان اسلام و حکومت علی (ع) مراد واقعی آن جذب و دفع هایی است که در میان افراد ( انسان ها ) در صحنه حیات اجتماعی و حکومتی قرار دارد .
‏ــ اختلافات انسان در جذب و دفع :‏ ‏افراداز لحاظ جاذبه و دافعه نسبت به افراد دیگر یکسان نیستند بلکه به طبقات مختلفی تقسیم می شوند که عبارتند از :
‏   ‏ 1) افرادی که نه جاذبه دارند و نه دافعه : این گونه افراد هیچ گونه نکته جذب و دفعی در وجود خود ندارند و در کل موجوداتی بی‏ ارزش و انسان هایی پوچ و خالی هستند .
‏   ‏ 2) افرادی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند : این گونه افراد انسان هایی هستند که همه او را دوست می دارند و با همه می جوشند و گرم می گیرند و همه مردم را از طبقات مختلف مرید خود می دانند . غالباً خیال می کنند که حسن خ‏لق و لطف معاشرت و به اصطلاح امروز ( اجتماعی بودن ) که یک اصل مهم در موضوع مدیریت هم به شمار می آید همین است که انسان را با خود دوست کند حال آن افراد دوست هستند یا دشمن و این عقیده برای کسی ( مدیر ) که بخواهد انسانی هدفدار و مسئولیت پذیر باشد که درباره منفعت خود نمی اندیشد میسر نیست .
‏زیرا همه ی مردم یکسان نیستند بلکه مردم خوب و بد دارند و فاسق دارند و … و این ها نمی توانند یک فرد را که هدفی را به طور جدی تعقیب می کند و گامی در پیشبرد هدف خود می گذارد که به ضرر این افراد هستند را دوست داشته باشند .
‏   ‏ 3‏) افرادی که دافعه دارند و جاذبه ندارند :‏ ‏این گونه افراد انسان هایی ناقص هستند که از هیچ گونه نکته مثبتی در خود ندارند . حتی در جهان شقاوت وجود این افراد سر تا سر تلخ است . چیزی که لااقل برای بعضی ها شیرین باشد ( در این ها ) وجود ندارد . *‏ ‏حضرت علی (ع) فرمو‏ده : ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از آن ناتوان تر کسی است که دوستان را از دست بدهد و تنها بماند . *‏ 
‏   ‏ 4) افرادی که هم جاذبه دارند و هم دافعه : این گروه که جزء مهم ترین گروه ها و در واقع ملاک مدیریت و حکومت علی (ع) بوده که این ‏ها انسان هایی با مسلک که در راه عقیده و مسلک خود فعالیت می کنند ، گروه هایی را به سوی خود می کشند و در دل هایی به عنوان محبوب و مراد جای می گیرند و گروه هایی را هم از خود دفع می کنند . ( هم دوست ساز هستند و هم دشمن ساز )
2
‏   ‏ در واقع این گروه و این جذب و د‏فع در خصلت این گروه از مختصات اولیاست که در حکومت و رهبری و مدیریتی که بر مردم داشته اند استفاده می کردند دقیقاً مثل مدیریت و خلافت علی (ع) .
‏*‏ ‏نیروی جاذبه علی (ع) *
‏   ‏ 1) آثار محبت : یکی از جاذبه های علی (ع) آثار محبت وی بود که در جان مردم نفوذ ‏کرده بود به طوری که از او رو برنمی تافت و از محبت شان کاسته نمی شد . علی میزان و مقیاسی است برای سنجش فطرت ها و سرشت ها . آنکه فطرتی سالم و سرشتی پاک دارد از وی نمی رنجد و لو اینکه شمشیرش بر او فرود آید و آنکه فطرتی آلوده دارد به او علاقه مند نگردد و لو اینکه احساسش کند چون علی جز تجسم حقیقت چیزی نیست .
‏   ‏ در این بابت داستانی روایت شده و آن این که مردی بود از دوستان علی و با فضیلت و با ایمان که از وی لغزشی سر زد که باید حد بر وی جاری گردد . علی (ع) پنجه راست او را برید و آن را به دست چپ گرفت . یکی از خارج‏یان آشوبگر خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی (ع) استفاده کند . به پیش فردی که پنجه او قطع شده بود رفت و گفت چه کسی دست تو را برید :
‏   ‏ گفت : پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبر (ص) ، پیشوای سفیدرویان قیامت ، مبارز شجاعان ، انتقام گیرنده از جها‏لت پیشگان ، رهبر راه رشد و کمال و گوینده گفتار راستین و صواب . فرد خارجی گفت : وای بر تو که این چنین دست تو را می برد این گونه ثتایش می گویی . گفت : چرا ستایش نگویم در حالی که دوستی اش با گوشت و خونم درآمیخته است .
‏   ‏ این عشق ها و علاقه ها که ما این چنین‏ در تاریخ علی (ع) و یاران وی می بینیم و می خواهیم ما را به مسئله محبت و عشق و آثار آن می کشد که واقعاً یک مدیر یا یک رهبر که پیرو مکتب علی (ع) است باید همچنین آثاری داشته باشد تا افرادی که به وی برای رسیدن به هدف مقدسش کمک می کند این چنین باشند و از جان خود مایه بگذارند .
4
‏   ‏ 2) حصارشکنی : جاذبه ی دیگر علی (ع) خاصیت حصارشکنی وی بود ، عشق و محبت قطع نظر از اینکه چه نوعی است ؟ قطع نظر از اینکه محبوب دارای چه صفات و فضایلی است انسان را از خود و خودپرستی بیرون می برد . خودپرستی محدودیت و حصار است . عشق به غیر ‏مطلقاً این حصار را می شکند . تا زمانی که انسان از خود بیرون نرفته باشد و این حصار خودپرستی را کنار نزده باشد ضعیف است و ترسو و بدخواه و کم صبر و خودپسند و مکتبر که نشاط و هیجان ندارد . همیشه سرد است و خاموش اما همین که از خود بیرون بیاید و این حصار را بشکند این خصایل زشت نابود می شود .
‏        ‏ *‏ ‏هر که را جامه ز عشقی چاک شد
‏                         ‏ او ز حرص و عیب کلی پاک شد ‏*‏ 
‏   ‏ خودپرستی به مفهومی که باید از بین برود به معنای این نیست که انسان باید علاقه وجودی به خود را از بین ببرد تا از خودپرستی برهد ‏یا اینکه آدمی بکوشد تا خود را دوست نداشته باشد . بلکه مبارزه با خودپرستی و کنارزدن این حصار ، مبارزه با محدودیت خود است . یعنی این که این خود باید توسعه پیدا کند . این حصار که به دور او کشیده که همه چیز دیگر غیر از آنچه به او به عنوان یک شخص و یک فرد مربوط گردد آن را بیگانه و ناخود و خارج از خود می بیند باید شکسته شود و شخصیت باید توسعه یابد که نه تنها انسان های دیگر بلکه تمام جهان خلقت را در برگیرد .
‏   ‏ و یک مدیر باید این گونه رفتار کند و این حصار را از خود بشکند تا بتواند این محدودیت افکار و تمایلات و ع‏لایق خود را توسعه دهد و بتواند وجودش را توسعه داده و کانون هستی اش را عوض کند به همین جهت عشق و محبت یک عامل بزرگ اخلاقی و تربیتی است که می تواند زمینه موفقیت را برای یک مدیر که پیرو مکتب علی (ع) است را مشروط بر اینکه خود هدایت شود و به طور صحیح مورد استفاده قرار گیرد را رقم بزند .
‏   ‏ 3) محبت و ارادت به اولیاء : می دانیم که عشق و محبت منحصر به عشق جسمی و حیوانی نیست بلکه نوعی دیگر از عشق و جاذبه هست که در جوی بالاتر قرار دارد و اساساً از محدوده ماده و مادیات بیرون است و از غریزه ی ماورای بقای نسل سرچشمه م‏ی یگرد و در حقیقت فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است و آن عشق معنوی و انسانی است . عشق ورزیدن به فضایل و خوبی ها و شیفتگی سنجایای انسانی و جمال حقیقت . و این عشق و ارادتی که در آیات بسیاری از قرآن با واژه محبت و احیاناً مودت از آن یاد شده است که در چند قسمت تقسیم شده است .

 

دانلود فایل