دانلود مقاله در مورد عدالت چه رابطه اي با وحدت و همبستگي مردم دارد؟ 66 ص 💯

دانلود دانلود مقاله در مورد عدالت چه رابطه اي با وحدت و همبستگي مردم دارد؟ 66 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

دانلود مقاله در مورد عدالت چه رابطه اي با وحدت و همبستگي مردم دارد؟ 66 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-عدالت-چه-رابطه-اي-با-وحدت-و-همبستگي-مردم-دارد؟-66-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 64 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏عدالت چه رابطه اي با وحدت و همبستگي مردم دارد؟
*‏توجه: مطالبي را که دراينجا قيد مي نماييم صرفا نظريه ايست شخصي و مسلماً دراين بين تضاد ديدگاهي وجو دارد پس ازشما خواننده عزيز خواهشمنديم که پش از مطالعه نظر خودرا ارائه نماييد که انشا اله باهم به نتايجي مثبت برسيم.
‏عدالت چه رابطه اي با وحدت و همبستگي مردم دارد ؟
‏پاسخ به اين سوال بستگي به نوع ديدگاهي دارد که به اين سوال مي نگريم. و اما ديدگاه ما:
‏گفتيم که عدالت يعني قراردادن هرچيزي درجاي خودش درواقع عدالت همان ايجاد نظم و امنيت است. وايجاد عدالت ونظم تنها وقتي ميسر مي شود که در جامعه همبستگي و همدلي باشد.اما همانطور که واضح است به دلايل مختلف در يک حکومت و دريک دولت نظم حق ورودبه سياست را دارد يکي از دلايل ورود عدالت به سياست را ميتوان به وجود آوردن امنيت وآرامش خاطر ملت و درکل در عدالت اجتماعي يافت. اگر از منظري مردمسالار بخواهيم پاسخي براي اين سوال بيابيم بلاشک پاسخ اين است که عدالت درسياست و حکومت ابزاري براي ايجاد امنيت و نظم در يک جامعه جغرافيايي و نحوه تعامل آن جامعه با جوامع ديگر در جهت حفظ منافع ملي جامعه اصلي و بديهي است که در اين ديدگاه همه افراد ساکن در جامعه مادر داراي حقوقي يکسان هستند که هيچ ارتباطي به مذهب و دينداري آنها ندارد. در اين ديدگاه اگر يک باز نگري به عالم سياست بکنيم مي بنيم که عدالت نه فقط در ايران بلکه در تمام دنيا يک سري کارهايي هستن که باعث حفظ حکومت يا بهتر بگوييم حفظ همبستگي ملي مي شود که درسايه ي اينکارها خونريزي، دروغ، حق کشي ،فقر و خيلي کارهاي ديگر را ميتوان درجامعه به حد قابل کنترلي رساند. بايد توجه داشت که:
‏ايجادعدالت دريک اجتماع فقط به امور شخصي محدود نمي شود و تنها براي اداره زندگي فردي نيست، بلکه براي تنظيم و اداره کل جامعه است
‏ما شاهد اين بوده وهستيم که در کشور ما درطول تاريخ بارها اتفاق افتاده است که مردم عامه به صحنه آمده اند وآن شده که شاهديم. بارها ملت انقلاب کرده اند و هنوز هم اين حرکت ادامه دارد .در واقع ميتوان اينچنين برداشت کرد که ؛مردم با همبستگي ووحدت کلمه خواستاردولت عادل و منظم بوده وهستند.
‏اما نکته ي مهم اينجاست که چرا ملت ما درآن روزها برعليه نظام قيام کردند؟
‏اگر کمي دقت کنيم مي بينيم که ملت براي عدالت قيام کردند. آري ملت ما شاهد بي عدالتيهايي بودند که نتيجه اي داشت به وسعت فقر و زشتي ظلم.
‏ملت ما آنروز برعليه بي عدالتي و بي نظمي بپاخواستند. ميدانستند تا عدالت نباشد حق کشي ادامه خواهد داشت. ناامني و بي نظمي مردم را وا داشت تا با وحدت و همبستگي براي گرفتن حق خود و نيل به عدالت و نظم تلاش کنند و نتيجه هم گرفتند.
‏ملت حقش را در پي عدالت مي بيند . پس مطمئناً براي بدست آوردن عدالت که درپي آن رسيدن به حق تک تک افراد ملت است بايد باهم متحد باشند. پس مي بينيم که عدالت و وحدت دو مقوله ي همراستا هستندکه نميتوان آنها راازهم جداساخت. در کشورما ملت عدالت را به وجود آورده اند وخوشبختانه عدالت هم درسايه ي دين خدا و معنويت توانسته است به موفقيت روزافزون ملت اسلامي کمک کند. والبته اميد آن را داريم که بااتکال به خداوند منان اين عدالت تا ظهور عادل واقعي همچنان زنده بماند.انشا اله .
‏خانواده و نقش و تأثير آن در برقراري عدالت
‏با عرض سلام خدمت دوستان ارجمند . این دفعه …
‏جامعه ايران در شرايط كنوني جامعه‌اي متكثر و برخوردار از خواست‌ها و مطالبات گسترده‌اي است كه ناشي از تكثر فرهنگي و اجتماعي اين جامعه بزرگ و با سابقه است. جامعه ايران عليرغم آن كه اقوام متعدد را در خود پذيرا گشته است اما از اتحاد و انسجام آنان ملتي بزرگ را شكل بخشيده است؛
‏در مورد نقش خانواده در جامعه مي توان گفت: «اگر محيط خانواده، فضايي لبريز از امنيت، عشق و صداقت باشد، آينده فرزندان حتماً روشن خواهد بود. چرا كه فقط در چنين فضايي كه به دور از اختلاف نظرهاي دائمي است و روح سازگاري و تعادل حاكم است، افراد مي توانند در كمال آرامش روحي و رواني راه هاي رشد و ترقي را بيابند. ومسلماً اگر در تک تک خانواده هاي جامعه (بعنوان يه زير مجموعه از يک مجموعه ي بزرگ)يک اينچنين روالي باشد مي توان انتظار يک جامعه ي آرام و متعادل و دورازاختلاف را داشت .(اجتماعي متعادل)اما اگر در فضاي خانوادگي به طور دائم جنگ و جدل بين اعضا رخ دهد، اگر زن و شوهر همواره يكديگر را به جدايي تهديد كنند و اگر خطر كشمكش حتي در لحظه هاي آرامش بين اعضا وجود داشته باشد، همه توان فكري و جسمي اعضاي خانواده صرف اين درگيري ها مي شود». اين مسأله، يعني به كارگيري توان اعضاي خانواده در راه باطل جنگ و گريزهاي داخلي اولين و عيني ترين لطمه خانواده هاي بي ثبات و آشفته به اعضاي آن است. واين همان اولين عامل براي رشد بي ثباتي و ناعدالتي در جامعه است
2
.
‏همه قوانين و مقررات و برنامه ريزي هابايددرجهت آسان كردن تشكيل خانواده، پاسداري و قداست آن و استواري روابط خانوادگي برپايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد. (اصل دهم قانون اساسي)
‏اين اصل از قانون اساسي خود بصراحت ميتواند ميزان اهميت خانواده در برقراري نظم يک جامعه رابيان کند . اگر کمي بيانديشيم ميتوانيم دريابيم که خانواده دراين زمينه چه نقش بزرگي دارد وچقدر مهم است که يک اصل اساسي از قانون اساسي کشورما به اهميت تشکيل آن و استواري آن پرداخته است.
‏اكرم اميني، كارشناس ارشد روانشناسي، آسيب هاي روحي و رواني ناشي از فضاي به هم ريخته خانوادگي بر اعضاي خانواده را بااهميت بيشتر و داراي بازتاب اجتماعي مي داند و مي افزايد: «متأسفانه اين آسيب ها، گاهي تا سال ها از نظر پنهان مي مانند در حالي كه روح و روان فرد را همواره آزار مي دهند. معمولا افرادي كه در زندگي فردي يا اجتماعي ناهنجاري هاي رفتاري دارند اغلب در خردسالي و كودكي در معرض چنين آسيب هايي بوده اند. در واقع محيط زندگي فرد در سنين خردسالي، كودكي، نوجواني و جواني رابطه مستقيمي با چگونه ادامه حيات فرد دارد. با پذيرش اين اصل مهم در مي يابيم كه نقش خانواده در تربيت و پرورش افراد تا چه اندازه بااهميت است.»
‏مسلماً در يک جامعه به همان اندازه که تربيت و پرورش افراد به خانواده بستگي دارد ميتوان گفت که گستردگي نظم جامعه نيز متأثر از پرورش خانواده است. واين سه (جامعه و نظم و خانواده) سه عنصر مرتبط باهم مي باشند که عدم يکي ازآنها مطمئناً باعث ايجاداختلال در دو عنصر ديگر ميشود.
‏درطول زندگي هر فرد خانواده دير يا زود چنين بر داشت مي کند که گرچه هر روز گامي به‌پيش برداشته مي شود، اما زندگي با خوبيها و بديهايش همواره ادامه دارد و از تداوم آن گريزي نيست؛ چرا که «زندگي سراسر حل مسئله است». واين موضوع شايد جهشي باشد براي مثبت انديشي افراد جامعه
‏تأثيرتوسعه عدالت بر خشونت‌ها
«‏جور استاد به ز مهر پدر»
‏در هر جامعه اى خشونت شكل هاى خاصى به خود مى گيرد كه با ساختار قانونى، فرهنگى، دينى يا سياسى همان جامعه متناسب است.
‏انواع خاصى از خشونت كه با جرم و جنايت ارتباط پيدا مى كند در جوامع مختلف متفاوت است و ايالت متحده آمريكا، كشورى است كه از اين حيث در رأس قرار دارد. ميزان قتل هاى عمد در آمريكا ?? برابر آلمان و ?? برابر اتريش است. ايران تقريباً در وسط جدول خشونت قرار دارد. ميزان خشونت هاى مرتبط با جرم و جنايت در ايران و قتل هاى عمد نسبت به پيش از انقلاب در حدود ?? برابر افزايش پيدا كرده است.
‏به هر حال فرهنگ خشونت در جامعه ما از ابتدا آموخته مى شود، اصولاً خشن بودن، عبوس و ترشرو بودن جزو ويژگى هاى مردانه تلقى شده وخيلى هم نامطلوب دانسته نمى شود، كودكان براى اينكه قوانين زندگى خانوادگى يا اجتماعى را بياموزند با بدخلقى و تنبيهات متعدد روبرو مى شوند و كودكى كه بايد پرخاشگرى مأنوس شده، بعدها خود آن را به كار مى برد.
‏حال ميخواهيم در پي اين سوال باشيم که چقدر ساختار قانونى و شكل قوانين كشور و درکل عدالت در عميق شدن خشونت مؤثر است.
‏زمانى منظور از عدالت عبارت بود از انتقامجويى، چشم در برابر چشم، مثلاً در قوانين حمورابى هست كه اگر كسى دانسته يا ندانسته باعث مرگ كودكى شد، كودك خود را بايد به همان شيوه به قتل رساند. در اينجا قصد، انتقام جويى بوده و عدالتى كه مبتنى بر انتقام است. بعدها به اين فكر افتادند كه تنبيه به وجود آيد و به اين وسيله ديگران عبرت بگيرند. اما در حال حاضر در اكثر كشورهاى جهان صحبت از اين است كه به مجرم به عنوان يك بيمار نگاه كنيم. كسى كه تحت تأثير عوامل زيستى، روانشناختى و جامعه شناختى مرتكب خشم و جرايم ناشى از آن شده است. او را بايد درمان كرد، بنابراين، اينكه چقدر او را زجر دهيم، مطرح نمى شود.و اين خيلي هم مؤثر بوده.اينجا بود که معني واقعي عدالت خودنمايي کرد
3
.
‏به هر حال اين موضوع مارا به سمت اين نتيجه سوق ميدهد که عدالت در پيشگيرى از جرم هاى موجود در جامعه مؤثر است.
‏ميدانيم که با كاربرد خشونت، نمى توان خشونت را ريشه كن كرد.اما ميتوان به عدالت (تعيين مجازات در حد واقعي و مجاز) ميتوان به ريشه کن کردن خشونت و جنگ کمک کرد
‏گونه شناس‏ی‏ مفاه‏ی‏م عدالت اجتماع‏ی‏:
‏1. مفهوم سلب‏ی‏(منف‏ی‏) ‏ی‏ا ا‏ی‏جاب‏ی‏(اثبات‏ی‏) عدالت: وقت‏ی‏ به دنبال عوامل رفع تض‏یی‏ع حقوق افراد و ا‏ی‏جاد نضام‏ی‏ برا‏ی‏ مساله هست‏ی‏م به جنبه سلب‏ی‏ مفهوم عدالت توجه نموده ا‏ی‏م اما زمان‏ی‏ که برا‏ی‏ مثال، به تب‏یی‏ن روابط عادلانه م‏ی‏ان افراد م‏ی‏ پرداز‏ی‏م و در صدد ا‏ی‏جاد روابط‏ی‏ عادلانه هست‏ی‏م، از جنبه ا‏ی‏جاب‏ی‏ به بحث پرداخته ا‏ی‏م. صحبت ار توز‏ی‏ع مجدد ثروت ‏ی‏ک بحث ا‏ی‏جاب‏ی‏ است..
‏2. مفهوم عدالت م‏ی‏ تواند محافظه کارانه ‏ی‏ا اصلاح طلبانه باشد. مفهوم سلب‏ی‏ عدالت ‏ی‏ک مفهوم محافظه کارانه است. بحث ا‏ی‏جاب‏ی‏ ن‏ی‏ز به مباحث اصلاح‏ی‏ منته‏ی‏ م‏ی‏ گردد.
‏3. مفهوم اقل‏ی‏ ‏ی‏ا اکثر‏ی‏ عدالت: وقت‏ی‏ خواهان برقرار‏ی‏ عدالت در بخش خاص‏ی‏ مانند حفظ شهروندان در برابر حکومت هست‏ی‏م با مفهوم‏ی‏ اقل‏ی‏ روبرو‏یی‏م اما زمان‏ی‏ که خواهان عدالت در همه بخش ها و زم‏ی‏نه ها باش‏ی‏م، مواجه با مفهوم‏ی‏ حداکثر‏ی‏ مفاه‏ی‏م‏ی‏ فربه خواه‏ی‏م بود.
‏4. مفهوم عدالت گاه س‏ی‏اس‏ی‏ و گاه اجتماع‏ی‏ است.س‏ی‏اس‏ی‏ زمان‏ی‏ است که به ارتباط ما با حکومت مربوط است اما وقت‏ی‏ به گروه ها‏یی‏ مثل خانواده، همکاران و غ‏ی‏ره م‏ی‏ پردازد، اجتماع‏ی‏ است.
‏ عل‏ی‏ ‏ی‏ارتون باشه …!
‏معرفي به دوستان
‏نوشته شده در سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۴ و 21:49 توسط سروش سروش‏ی‏ان فر
‏لينك مستقيم مطلب || نظر ها [ 0 ]
‏به راست‏ی‏ مفهوم حق‏ی‏ق‏ی‏ عدالت چ‏ی‏ست ؟
‏عدالت عبارت است از : رفتار مطابق قانون .ا‏ی‏ن تعر‏ی‏ف که به نظر ما جامع تر‏ی‏ن تعر‏ی‏ف عدالت است م‏ی‏ تواند شامل همه ‏ی‏ پد‏ی‏ده ها و رفتارها‏ی‏ عادلانه باشد .عدالت انواع گوناگون‏ی‏ دارد . که ‏ی‏ک‏ی‏ از انها عدالت در شئون ا
‏انسان‏ی‏ است . از نمونه ‏ی‏ د‏ی‏گر عدالت م‏ی‏ توان به عدالت در جهان هست‏ی‏ و ‏ی‏ا عدل اله‏ی‏ اشاره کرد.
‏معرفي به دوستان
‏نوشته شده در سه شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۴ و 21:42 توسط سروش سروش‏ی‏ان فر
‏لينك مستقيم مطلب || نظر ها [ 0 ]
‏ميدوني ارسطو چي گفته؟
‏گفته:عدالت اين نيست كه به همه يكسان بنگريم.بلكه عدالت اينست كه به هر كس به اندازه استحقاقش بنگريم
5
‏چي شد شاكي شدي؟
‏خب اين به تنبلي خودت بر مي گرده
‏از مبارزه نترس
‏هيچ چيزي رو نميشه مفت و بدون زحمت بدست آورد
‏ياد بگير بجنگي.چونكه براي بدست آوردن تمام چيزهاي ارزشمند و گرانبها بايد جنگيد.
‏بايد خيلي سخت جنگيد
‏ياد بگير بجنگ‏ی‏…
‏نظر شما چ‏ی‏ه ؟
‏معرفي به دوستان
‏نوشته شده در شنبه ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ و 21:33 توسط سروش سروش‏ی‏ان فر
‏لينك مستقيم مطلب || نظر ها [ 1 ]
‏عدالت و پ‏ی‏شرفت جامعه عادل از منظر حضرت علي (ع)
‏علي‌، عليه‌السلام‌، در محضر قاضي
‏ شاكي‌شكايت‌خود را به‌خليفة‌مقتدر وقت‌، عمربن‌الخطاب‌، تسليم‌كرد. طرفين‌دعوا بايد حاضر شوند و دعوا طرح‌شود. كسي‌كه‌از او شكايت‌شده‌اميرالمؤمنين‌علي‌بن‌ابيطالب‌، عليه‌السلام‌، بود. عمر هر دو طرف‌را خواست‌و خود در مسند قضا نشست‌. طبق‌دستور اسلامي‌، دو طرف‌دعوا بايد پهلوي‌يكديگر بنشينند و اصل‌تساوي‌در دادگاه‌رعايت‌شود. خليفه‌مُدّعي‌را به‌نام‌خواند، و امر كرد روبروي‌قاضي‌بايستد. بعد رو كرد به‌علي‌و گفت‌: «يا اباالحسن‌پهلوي‌مُدّعي‌خودت‌قرار بگير.» با شنيدن‌اين‌جمله‌، چهرة‌علي‌ درهم‌رفت‌و آثار ناراحتي‌در قيافه‌اش‌پيدا شد. خليفه‌گفت‌: «تمايلي‌به‌ايستادن‌در كنار شاكي‌خود نداري‌؟»
‏ فرمود: «ناراحتي‌من‌از اين‌نبود كه‌بايد كنار شاكي‌خود بايستم‌، برعكس‌؛ ناراحتي‌من‌از اين‌بود كه‌تو كاملاً عدالت‌را مراعات‌نكردي‌، زيرا مرا با احترام‌نام‌بردي‌و گفتي‌: «يا اباالحسن‌»، اما طرف‌مرا به‌همان‌نام‌عادي‌خواندي‌. علّت‌تأثر و ناراحتي‌ من‌اين‌بود.»
‏علي يارتون ….. خدانگهدار
‏معرفي به دوستان
‏نوشته شده در شنبه ۰۸ بهمن ۱۳۸۴ و 14:59 توسط سروش سروش‏ی‏ان فر
‏لينك مستقيم مطلب || نظر ها [ 3 ]
‏نقش نظام تعليم وتربيت بر عدالت گستري
‏«… در جامعه بايد حاكم (حكومت) وجود داشته باشد چه صالح و چه فاجر؛ تا مؤمن در حكومت او كار خويش كند و كافر بهره خود را برد و در سايه حكومت او مال ديواني را فراهم آورند و با دشمنان پيكار كند و راه ها را ايمن سازد و به نيروي او حق ناتوان را از توانا بستانند تا نيكوكردار روز به آسودگي به شب رساند و از گزند تبه كاران در امان ماند.» (نهج البلاغه، خطبه 40)
‏تأمين امنيت اجتماعي از وظايف مهم نظامي سياسي و دولت به حساب مي آيد. حوزه و گستره امنيت اجتماعي، بستگي به تصويري دارد كه نظام سياسي از دولت و ساختار و هدف خود مي دهد. از آنجا كه محور اصلي در اين نوشتار، قانون اساسي جمهوري اسلامي است در اين زمينه به بررسي جايگاه امنيت اجتماعي با عطف توجه به ميزان تأثير تعليم وتربيت و تبيين دولت ، در قانون اساسي پرداخته شده است.
‏با توجه به انديشه سياسي اسلام و لزوم هدايت و به سعادت رساندن مردم ، انقلاب و ايدئولوژي انقلاب اسلامي، حوزه هاي امنيت اجتماعي در ابعاد قضايي، اقتصادي، سياسي و اداري فرهنگي، اجتماعي، و نظامي قابل ترسيم است كه بيانگر جامعيت نظري و گستردگي و حداكثري دولت در نظام اسلامي است.
‏امروزه معناي امنيت علاوه بر مسائل جاني و مالي به حوزه هاي متفاوت آزادي، مشاركت سياسي، تأمين اشتغال و رفاه و حتي بهره گيري از اوقات فراغت و برآوردن استعدادها هم كشيده شده است.در مجموع مي توان مفهوم «امنيت» را به مصونيت از تعرض و تصرف اجباري بدون رضايت و در مورد افراد، به نبود هراس و بيم نسبت به حقوق و آزادي هاي مشروع و به مخاطره نيفتادن اين حقوق و آزادي ها، و مصون بودن از تهديد و خطر مرگ، بيماري، فقر و حوادث غيرمترقبه و در كل هر عاملي كه آرامش انسان را از بين ببرد؛ اين زماني ميسر مي شود که نظام تعليم وتربيت وظيفه ي خودرا بدرستي انجام داده باشد.

 

دانلود فایل