تحقیق تفسیر آیه الکرسی ( ورد) 💯

دانلود تحقیق تفسیر آیه الکرسی ( ورد) باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق تفسیر آیه الکرسی ( ورد)

تحقیق-تفسیر-آیه-الکرسی-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

0
‏وزارت علوم و تحقیقات و فناوری
‏موضوع‏ تحقیق‏:
‏تفسیر آیه الکرسی
‏تفسیر آیه الکرسی
‏بسم الله الرحمن الرحیم وصل الله علی محمد وال الطاهرین وعجل فرج ال محمد
‏اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ ب ِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ۲۵۵بقره
‏اللّه، كه جز او معبودى نيست، زنده و برپادارنده است. نه خوابى سبك او را فرا گيرد و نه خوابى سنگين. آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمين است، از آنِ اوست. كيست آنكه جز به اذن او در پيشگاهششفاعت كند. گذشته و آينده آنان را مى‏داند. و به چيزى از علم او احاطه پيدا نمى‏كنند مگر به مقدارى كه او بخواهد. كرسى (علم و قدرت) او آسمان‏هاو زمين را در برگرفته و نگهدارى آن دو بر او سنگين نيست و او والا و بزرگ است
‏نکته ها
‏به مناسبت وجود كلمه‏ى «كرسى» در آيه، رسول اكرم صلى الله عليه وآله اين آيه «آيةالكرسى» ناميد. در روايات شيعه و سنى آمده است كه اين آيه به منزله‏ى قلّه قرآن است و بزرگترين مقام را در ميان آيات دارد. ‏همچنين نسبت به تلاوت اين آيه سفارش بسيار شده ا ست، از على عليه السلام نقل كرده‏اند كه فرمود: بعد از شنيدن فضيلت اين آيه، شبى بر من نگذشت، مگر آنكه آيةالكرسى را خوانده باشم‏.‏
1
‏در اين آيه، شانزده مرتبه نام خداوند و صفات او مطرح شده است. به همين سبب آيةالكرسى را شعار و پيام توحيد دانسته‏اند. هر چند در قرآن بارها شعار توحيد با بيانات گوناگون مطرح شده است، مانند: «لااله الاّ اللّه‏» ‏ ،‏ ‏«‏لااله الاّ هو‏»‏ ، ‏«‏لااله الاّ انت‏» ‏ ، ‏«‏لااله الاّ انَا‏» ‏ ، ولى در هيچ كدام آنها مثل آيةالكرسى در كنار شعار توحيد، صفات خداوند مطرح نشده است.
‏صفات خداوند دو گونه‏اند، برخى صفات، عين ذات او هستند و قابل تجزيه از ذات الهى نمى‏باشند. مانند: علم، قدرت و حيات. امّا برخى صفات كه آنها را صفات فعل مى‏نامند، مربوط به فعل خداوند است، مثل خلق كردن و عفو نمودن. منشأ اينگونه صفات، اراده الهى است كه اگر بخواهد خلق مى‏كند، ولى درباره‏ى صفات ذات اين را نمى‏توان گفت كه اگر خداوند بخواهد مى‏داند و اگر نخواهد نمى‏داند. اگر بخواهيم صفات ذات را تشبيه كنيم، بايد بگوئيم عالم و قادر بودن براى خداوند، نظير مخلوق بودن براى انسان است. هرگز صفت مخلوق بودن از انسان جدا نمى‏شود، همانگونه كه هرگز صفت علم از خداوند جدا نمى‏شود.
‏كلمه «اله» ‏درباره هر معبودى بكار مى‏رود، خواه حقّ و يا باطل، «أفرايت مَن اتّخذ الهه هواه» ‏ولى كلمه «اللّه» نام ذات مقدّس الهى است. معبودانِ غير از خدا، از آفريدن مگسى عاجزند؛ «لن يخلقوا ذباباً‏» ‏ و آنان كه به پرستش غير خدا مى‏پردازند، ا ز بلنداى توحيد به دره‏هاى خوفناك سقوط مى‏كنند. «ومن يشرك باللّه فكانّما خرّ من‏السماء فتخطفه الطّير‏»
‏«‏لااله الاّ اللّه» اوّلين صفحه شناسنامه‏ى هر مسلمان است. اوّلين شعار و دعوت پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نيز با همين جمله بود: «قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا‏»‏ همچنان كه فرمود: «من قال لااله الاّ الله مخلصاً دخل الجنّة واخلاصه بها ان تحجزه لا اله الاالله عمّا حرمّ اللّه» هركس خالصانه شعار توحيد سر دهد، وارد بهشت مى‏شود و نشان اخلاص او آن است كه گفتن ‏»‏لااله الاّ اللّه« وى را از حرامهاى الهى دور سازد.
‏امام صادق عليه السلام فرمودند: «‏قول لااله الاّاللّه ثمن الجنة‏»‏ گفتن »لااله الاّ اللّه« بهاى بهشت است. همچنان كه امام رضا عليه السلام در حديث قدسى نقل كرده‏اند: «كلمة لااله‏الاّاللّه حصنى‏»‏ ‏كلمه‏ى توحيد، دژ مستحكم الهى است.
2
‏آرى، توحيد، مايه‏ى نجات و رستگارى انسان است. البتّه همانگونه كه مى‏گويند هركس به دانشگاه يا حوزه علميه قدم گذاشت، دانشمند شد. يعنى به شرط اينكه تمام دروس لازم را بخواند. گفتن «لااله الاّ اللّه» نجات دهنده است، امّا با داشتن شرايطش كه در جاى خود بدان اشا ره خواهد شد.
‏اعتقاد به توحيد، همه‏ى قدرت‏ها و جاذبه‏ها را در چشم انسان كوچك و حقير مى‏كند. نمونه‏اى از آثار تربيتى توحيد همين است كه مسلمانان در برابر پادشاهان و صاحبان قدرت سجده نمى‏كردند. در دربار نجاشى پادشاه حبشه، پناهندگان مسلمان گفتند: «لانسجد الاّ للّه» ما به غير خدا سجده نمى‏كنيم. ‏ ‏دحيه كلبى يكى ديگر از مسلمانان در كاخ قيصر روم، سجده نكرد و در جواب كاخ نشينان گفت: «لااسجد لغيراللّه» من براى غير خداوند سجده نمى‏كنم.
‏آرى، توحيد انسان را تا آنجا بالا مى‏برد كه حتّى بهشت و دوزخ نيز براى او مطرح نمى‏شود. امامان معصوم عليهم السلام نيز براى تربيت چنين انسان‏هايى تلاش مى‏كردند. على عليه السلام فرمودند: «لاتكن عبد غيرك و قد جعلك اللّه حراً‏» ‏ ، بنده ديگرى مباش كه خد اوند تو را آزاد آفريده است.
‏لازم است مسلمانان هر روز و در هر جا با صداى بلند، اذان بگويند وفرياد آزادى از بندگى خدايان دروغين و طاغوت‏ها را سر دهند. و گوش نوزادان خود را قبل از هر صدايى، با طنين توحيد «لااله الاّ اللّه» آشنا سازند.
‏«‏هوالحىّ‏»
‏در فراز هفتادم دعاى جوشن كبير، حىّ بودن خداوند را اينگونه مطرح مى‏كند:
‏«‏يا حيّاً قبل كلّ حىّ، يا حيّاً بعد كلّ حىّ، يا حىّ الذّى ليس كمثله حىٌّ، يا حىّ الذّى لايشاركه حىٌّ، يا حىّ الذّى لايحتاج الى حىّ، يا حىّ الذّى يميت كلّ حىّ، يا حىّ الذّى يرزق كلّ حىّ، يا حيّا لم يرث الحيوة من حىّ، يا حىّ الذى يحيى الموتى، يا حىّ يا ّ قيوم» آرى، خداوند زنده است، قبل از هر زنده‏اى و بعد از هر زنده‏اى. در زنده بودن، وى را نظير و شريكى نيست و براى زنده ماندن، نيازمند ديگرى نيست. او زندگان را مى‏ميراند و به همه زنده‏ها روزى مى‏بخشد. او زندگى را از زنده‏اى ديگر به ارث نبرده، بلكه به مردگان نيز زندگى مى‏بخشد. او زنده و پا برجاست.
3
‏معناى حيات درباره ذات پروردگار با ديگران فرق مى‏كند و مانند ساير صفات الهى، از ذات او جدايى ناپذير است و در آن فنا راه ندارد؛ «و توكّل على الحىّ الّذى لايموت‏»‏ او در حيات خويش نيازمند تغذيه، توليد مثل، جذب و دفع، كه لازمه حيات موجوداتى همچون انسان و حيوان وگياه است، نيست. «يا حىّ الذى ليس كمثله حىّ‏»
‏«‏القيّوم‏»
‏«‏قَيّوم» از ريشه‏ى «قيام»، به كسى گفته مى‏شود كه روى پاى خود ايستاده و ديگران به او وابسته هستند. ‏كلمه‏ى «قيّوم» سه مرتبه در قرآن آمده است و در هر سه مورد در كنار كلمه «حَىّ» قرار دارد.
‏قيام او از خود اوست، ولى قيام ساير موجودات به وجود اوست. و مراد از قيّوميّت پروردگار، تسلّط و حفاظت و تدبير كامل او نسبت به مخلوقات است. قيام او دائمى و همه جانبه است، مى‏آفريند، روزى مى‏دهد، هدايت مى‏كند و مى‏ميراند و لحظه‏اى غافل نيست.
‏هر موجود زنده‏اى براى ادامه‏ى حيات، نيازمند منبع فيض است. همچون لامپى كه براى ادامه‏ى روشنى، نياز به اتصّال برق دارد. تمام موجودات براى زنده شدن بايد از «حىّ» تغذيه شوند و براى ادامه‏ى زندگى بايد از «قيّوم» مايه بگيرند.
‏امام على عليه السلام مى‏فرمايد: «‏كلّ شى‏ء خاضع له و كلّ شى‏ء قائم به» هر چيزى تسليم او و هر چيزى وابسته به اوست. ‏نقل كرده‏اند كه در جنگ بدر رسول خدا صلى الله عليه وآله مكّرر در سجده مى‏گفتند: «يا حىّ يا قيّوم‏»‏

 

دانلود فایل