تحقیق برند 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏مقدمه :
‏نشان هاي كالا و ضرورت توجه به آن؛الزامات توسعه تجارت جهاني
‏اگر به صورت كلان به موضوع تجارت بين المللي كشورمان توجه كنيم تراز تجاري، شماي تجارت كشور است كه اگر صادرات نفت و فرآورده هاي نفتي را از اين تراز حذف نمائيم وضعيت تراز تجاري ايران روشن خواهد شد.
‏خوشبختانه در سال هاي اخير صادرات محصولات غيرنفتي مرتباً سير صعودي داشته است ولي در مقابل واردات نيز هر ساله افزايش يافته است.
‏در مورد ورود محصولاتي كه توليد آن در كشور وجود ندارد مسئله قابل هضم است (جدا از بررسي علت هاي عدم توليد) اما چرا محصولاتي وارد كشور مي شود در صورتي كه توليد آن در كشور وجود دارد كه ذيلاً به عمده دلايل اشاره مي نمائيم:
‏قيمت:‏ امروزه بحث قيمت كه براي 75 درصد مصرف كنندگان در دنيا مسئله اول است و طبعاً زماني كه قيمت محصول خارجي از محصول داخلي كمتر باشد تجارت آن را به صرفه مي كند و به دليل مطلوبيت متقاضي توسعه تجارت آن نيز طبيعي بنظر مي رسد و در بحث WTO‏ نيز اين موضوع اساسي ترين خطر نظام تجاري كشور محسوب مي شود كه طراحي مهندس نظام تجاري براي آن غيرقابل اجتناب خواهد بود.
‏البته تدوين نظام بهره وري و چرخه كامل تامين مواد اوليه و تجهيزات مدرن توليد انبوه و منابع تامين سرمايه گذاري كم بهره (هماهنگ با نرخ بهره جهاني) عمده عوامل موثر بر قيمت مي باشند.
‏2- كيفيت:‏ يكي از دلايلي كه سبب ايجاد شركت هاي چند مليتي و تسلط بر اقتصاد كشورها شد، كيفيت توليد محصولات بود كه در سايه سرمايه گذاري كافي و مديريت توليد و بهره وري و استفاده از مواد و قطعات مناسب و تجهيزات مدرن و مهم تراز همه تحقيق و آزمايش مستمر بدست مي آيد.
2
‏شهرت و برند:‏ دليل مهم در توسعه تجاري شركت هاي معتبر بازارشناسي و رساندن آوازه محصولات خود به گوش مصرف كنندگان در سراسر جهان بوده است كه در پي آن برند يا نام تجاري محصول تثبيت شده است كه تبليغ عامل اصلي آن بوده است و از اين به بعد در اين بحث به برندينگ مي پردازيم.
‏گفتيم كه برندسازي در پي يك چرخه كامل بوجود مي آيد ولي پس از طي دوره اي اين برند است كه عامل اصلي اشغال سهم بازار حتي در سطح جهاني است‏.
‏تا آنجا كه كشورها اهداف سياسي خود را با نام محصولات محقق مي نمايند و جوامع را به خود وابسته مي كنند و از سود سرشار ناشي از اين تجارت متعاقباً براي حصول هر هدفي بعنوان پشتوانه مالي اقدام مي كنند.
‏سؤال اينكه آيا تاكنون اثر برند را تحليل كرده ايم و آيا بطور كلان در توسعه تجارت موردنظر قرار داده ايم.
‏چرا ما از توان بالقوه ارائه محصول به نزديك 1.5 ميليارد مسلمان استفاده نمي كنيم. جامعه مسلمان بدليل ايدئولوژيك بودن، محصولات كشور مسلمان را در شرايط يكسان بر محصولات اجانب ترجيح مي دهد مخصوصاً زماني كه بخشي از اين سود تجاري در جهت دفاع از آرمان هاي مسلمانان خرج گردد. كه لزوم آن طراحي مهندسي تجارت با رعايت ساز و كارهاي خاص خود است.
‏نقطه مقابل آن اختصاص بخشي از سود شركت هاي صهيونيستي در سراسر جهان به بودجه رژيم صهيونيستي است كه در سايه فروش محصولات به كشورهاي مسلمان عايد مي شود.
4
‏اگر به موضوع برندينگ توجه كافي نشان دهيم چه بسا بتوانيم در نظام تجاري كشور نيز تاثير ايجاد نمائيم، البته موضوع آنقدر وسيع است كه مجبوريم از موضوعات كليشه اي عبور كنيم ولي حقيقتي آشكار است كه تا جايگزين مناسبي در اختيار مصرف كننده نهايي كه (تعيين كننده نهايي است) قرار ندهيم هيچ تحولي اتفاق نخواهد افتاد تا جايي كه معتبر ترين سرمايه گذاران افتخار خود مي دانند تا نماينده شركت هاي معتبر بين المللي باشند.‏ ‏ايجاد تحول نيازمند بسترسازي و فرهنگ سازي است
‏ارزش مارک گذاری محصولات:
‏سیاست مارك‌‏گذاری محصولات نه‌‏فقط برای تولیدكنندگان بلكه برای خرده‌‏فروشان و مصرف‌‏كنندگان نیز از اهمیت ویژه‌‏ای برخوردار است. برای خرده‌‏فروشان به این دلیل اهمیت دارد كه مشتریان، محصولات مورد نیاز خود را از فروشگاه‌‏هایی كه مارك دلخواه آنها عرضه می‌‏نمایند، خریداری می‌‏كنند. بعضی از خرده‌‏فروشان، نام تجاری خاصی را انتخاب می‌‏كنند و بدین‌‏وسیله وفاداری بیشتر مشتریان خود را به‌‏دست می‌‏آورند؛ مانند فروشگاه‌‏های زنجیره‌‏ای كه با استفاده از نام تجاری خود محصولات مصرفی را در نواحی مختلف تهران به فروش‏ ‏می‌‏رسانند. با این حال مصرف‌‏كنندگان ممكن است بیشترین استفاده را از مارك‌‏گذاری محصولات بكنند زیرا با تشخیص محصولات رقیب از طریق علائم تجاری، خرید خود را بهتر انجام می‌‏دهند. آنها می‌‏توانند محصولاتی را كه رضایتشان را جلب نكرده، خریداری نكنند و به مارك‌‏هایی كه رضایت آنها را فراهم كرده، وفادار بمانند.
‏جهان در تسخیر برندها
‏حتی اندازه کف دست نبود، وقتی آخرین لقمه را خوردم به این فکر می کردم که یک همبرگر نازک معمولی، دو حلقه پیاز و کاهو، یک برش نازک خیارشور و دو تکه نان فرانسوی نرم و کوچک آیا واقعاً ارزش داشت که ‏۱‎/‏۵‏ یورو برایشان بپردازم و خوشحال باشم که طعم «مک دونالد» را چشیده ام و دست آخر هم سیر نشوم .شاید شما هم مثل من، مواقعی تجربه کرده اید که برای دریافت کالا یا خدمتی هزینه ای گزاف پرداخته اید که اصلاً متناسب با کیفیت مورد نظرتان نبوده و یا اصلاً به نظر نمی رسیده که خدمت ویژه ای دریافت کرده باشید.
4
‏بخشی از این مسأله به ارزش اقتصادی «برند» یا همان نشان تجاری برمی گردد. اطلاعات موجود نشان می دهد که یک سوم ثروت دنیا از «برند» به دست می آید.
‏حتی نشریه «بیزنس ویک» ارزش ‏۱۰۰‏ برند اول دنیا در سال گذشته میلادی را برابر با یک هزار و ‏۸۹‏ میلیارد دلار ذکر کرد. این رقم حدوداً با درآمد ناخالص ملی ‏۶۳‏ کشور دنیا که از سوی بانک جهانی، «کشورهای کم درآمد» نامیده شده اند برابری می کند. این ‏۶۳‏ کشور نیمی از جمعیت جهان را دارند.
‏در حالی که ‏۱۲‏ نشان تجاری برتر در کشور برزیل کمتر از پنج دهم درصد در درآمد ناخالص ملی آن کشور نقش دارند اما پنج درصد از درآمد ناخالص ملی کشور آمریکا از ‏۱۲‏ نشان تجاری برتر عاید می شود.
‏امروزه مشتریان کالاها و خدمات در کشورهای مختلف بویژه کشورهای توسعه یافته، هزینه بیشتری را برای کالای دارای نشان تجاری می پردازند. زیرا «مارک» بخش قابل توجهی از اطمینانی که مشتری به دنبال آن است، عطا می کند.
‏●‏ نقش برند در ایجاد حاشیه سود
‏در حالی که کشورهای جهان سوم برای تأمین مواد اولیه، تولید و تأمین نیروی کار برای شرکت های صاحب نام بین المللی به سودی ناچیز بسنده کرده اند اما در مقابل آنها، کشورهای ثروتمند به وسیله بسته بندی، ایجاد برند و خرده فروشی محصول نهایی حاشیه سود بالایی را برای خود ایجاد می کنند.
‏به اعتقاد کارشناسان، هرچند تا پیش از جهانی شدن، فروش مواد اولیه راهی برای تداوم اقتصاد پایدار محسوب می شد اما با گسترش پدیده «برند» فروش مواد اولیه به عنوان یک مزیت و راهی برای کسب درآمد رنگ می بازد.
‏●‏ ارزش برترین «برندهای دنیا»
‏قرن نوزدهم میلادی شرکت های پیشتاز تجاری بسته بندی و نام گذاشتن برای کالای خود را رواج دادند تا بتوانند به راحتی اجناس مختلف را به نقاط دورتر صادر کنند اما جالب است بدانید که از سال