تحقیق انقلاب اسلامى انقلابى غایت‏گرا،آرمانگرا،اسلامگراوعالمگیر و جهان‏شمول 💯

دانلود تحقیق انقلاب اسلامى انقلابى غایت‏گرا،آرمانگرا،اسلامگراوعالمگیر و جهان‏شمول باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق انقلاب اسلامى انقلابى غایت‏گرا،آرمانگرا،اسلامگراوعالمگیر و جهان‏شمول

تحقیق-انقلاب-اسلامى-انقلابى-غایت‏گرا-آرمانگرا-اسلامگراوعالمگیر-و-جهان‏شموللینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن word (..DOC) : 
 

1
‏مقدمه
‏انقلاب در لغت به معنی زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است، فلاسفه انقلاب را ین گونه بیان می نمایند که ذات و ماهیت یک شیی لزوماعوض شده باشدو در نگاه جامعه شناسان انقلاب به معنای دگر شدن است حتی نباید بگوییم دگرگون شده زیرا دگرگون شدن یعنی اینکه گونه و کیفیتش جور دیگر شود. به عوض باید بگوییم دگر شدن یعنی تبدیل شدن به موجودی دیگر. انقلاب در ایران دگر شدن جامعه ایرانی بود با یاری گرفتن از آموزه های اسلام ناب محمدی که زمینه ساز جامعه توحیدی می باشد.
‏انقلاب اسلامى ایران بى‏شک پدیده‏اى نوظهور در قرن حاضرمى‏باشد.انقلابى غایت‏گرا،آرمانگرا،اسلامگراوعالمگیر و جهان‏شمول وبى‏نظیردر جهان اسلام که به رهبری ‏امام خمینی‏(ره) هدایت گردید و تحولى شگرف در عرصه روابط بین‏الملل و در معادلات سیاسى دولتهاى جهان پدید آورد. این رهبر تاریخ ساز انقلابى را بنیان نهاد که بسان تیغى دو لبه همزمان علیه کمونیسم و کاپیتالیسم به کار گرفته شد. ایشان با هدف مقابله با سلطه ابرقدرتهاى شرق و غرب، ملل اسلامى را به رویکردى مجدد به ارزشهاى اسلامى فرا خواندند و با قائل شدن رابطه‏اى مستقیم میان انقلاب و ایدئولوژى، ‏انقلاب‏ را شرطى لازم و ضرورى براى تحقق آرمانهاى الهى و وسیله‏اى براى نیل به مقاصد مکتبى و ایصال جامعه بشرى به تعالى انسانى تلقى کردند، که در این راه در پیاده کردن نظریه خویش اهتمام نمودند. در این رهگذر، ایشان علاوه بر اهتمام به حاکمیت آرمانها و ارزشهاى مذهبى، از هیچ کوششى براى تحقق جنبه‏هاى آزادیخواهانه و استقلال طلبانه نهضت فروگذار ننمودند و بدین ترتیب انقلاب به عنوان وسیله‏اى براى تحقق ‏جمهوری اسلامی‏ مطمح نظر ایشان قرار گرفت.
‏چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران
‏1- ‏نارضایتی عمیق از شرایط حاکم با شاخص هایی مانند خستگی و تنفر مردم از ‏وعده تکراری و دروغین رسیدن به دروازه های تمدن بزرگ شاه و شعارهای طردکننده رژیم ‏مانند مرگ بر ‏شاه ‏و نظام شاهنشاهی نابود باید گردد، آشکار ‏بود. برخلاف همه یا بیشتر انقلابهای معاصر که تنها گروههای خاصی در آنها شرکت ‏داشتند در ایران اکثر قریب به اتفاق جمعیت کشور از ‏رژیم پهلوی ‏ابراز تنفر می کردند. با توجه به ‏این واقعیت که ناخشنودی مردم با جنبه های فکری و عقیدتی آمیخته گردید می توان گفت ‏نارضایتی در ایران از دیگر انقلابهای معاصر شدیدتر و عمیق تر بود.
3
‏2- ‏گسترش و پذیرش اندیشه و ‏ایدئولوژی جدید جایگزین در ‏انقلاب ‏اسلامی ‏با شاخص شعارهای انقلابیان در بیان آرمان های جدید که در تظاهرات های ‏خیابانی، سخنرانی ها و نوشته های زمان وقوع ‏انقلاب ‏دیده می شد و بی توجهی همگانی به شعارهای گروههای غیر اسلامی به رغم تبلیغات گسترده ‏آنها قابل مشاهده بود. به طورکلی، در پی شکست ‏مارکسیسم ‏و ‏ناسیونالیسم‏، ‏با تلاش گروههای اسلامی، اندیشه احیای دین و بازگشت به خویشتن روز به روز نیرومندتر ‏شد و کسانی که در انقلاب شرکت جستند به اینکه ایدئولوژی اسلامی باید جایگزین ‏ایدئولوژی قدیم حاکم گردد، معتقد گردیدند.
‏از سوی دیگر جمعیت پذیرنده ‏آرمانهای انقلاب اسلامی نیز که بر خلاف سایر انقلابهای
‏معاصر بسیار بود، به ‏گونه ای که می توان گفت جز بخشی از روشنفکران که با عقاید مارکسیستی یا لیبرالی در ‏انقلاب شرکت داشتند و عموم مردم از آرمانهای اسلامی و اندیشه های امام خمینی ‏طرفداری می کردند. افزودن بر این اصالت فرهنگی ایدئولوژی انقلاب ایران از تفاوتهای ‏عمده انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای معاصر است.
‏3- ‏در وقوع انقلاب اسلامی، ‏وجود نوعی رهبری ویژه همراه با ساختارهای خاص نقش آفرین مانند نهاد روحانیت، شبکه ‏مساجد و انجمن های اسلامی نیز آشکار بود.
‏رهبری هوشمند و بلامنازع ‏امام خمینی، اعتماد خاص مردم به وی و پیوند دینی و تاریخی روحانیت و مردم وضعی ‏استثنایی پدید آورد و به موفقیت سریع در برانگیختن نارضایتی از وضع موجود، گسترش ‏آرمانهای انقلاب اسلامی، ایجاد و گسترش روحیه انقلابی و بسیج عمومی انجامید. ‏شعارهایی مانند «نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است» «حزب فقط حزب الله رهبر فقط
4
‏روح الله»، «تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست» بر پذیرش همگانی رهبری امام خمینی ‏در انقلاب اسلامی گواهی دهد.
‏4- ‏روحیه انقلابی در انقلاب اسلامی با شاخصهایی ‏چون عدم تسلیم انقلابیان در برابر اقدامات رفرمیستی رژیم شاه؛ (مانند تغییر نخست ‏وزیران، آزادی زندانیان سیاسی و آزادیهای کنترل شده مطبوعات) و بی توجهی آنان به ‏اقدامات سرکوب گرانه (مانند حکومت نظامی) مشخص می شود.
‏برای کاوش در زمینه ‏چگونگی وقوع انقلاب اسلامی مانند هر انقلاب دیگر باید به تاریخ کشور مرجوع کرد. از ‏سوی دیگر، در بحث چگونگی وقوع انقلاب، توجه به ماهیت انقلاب بسیار راه گشا می ‏نماید. ماهیت دینی انقلاب اسلامی و پیروزی سریع آن که با این ماهیت ارتباط ‏داردبازگو کننده نقش مهمتر تعدادی از علل مربوط به چگونگی وقوع انقلاب اسلامی است.
‏علتهایی مانند دین مبین ‏اسلام‏، مذهب تشیع ‏و ویژگی ظلم ستیزی و عدالت خواهی آن، نهضتها و حرکتهای شیعی گذشته، مراسم مذهبی (‏عزاداری در ماههای محرم و صفر به ویژه روزهای تاریخی ‏تاسوعا ‏و ‏عاشوراحسینی)، نهاد روحانیت و ارتباط دائمی ‏آن با مردم و رهبری هوشمند و قاطع امام خمینی. در حقیقت فرهنگ مذهبی مردم ایران به ‏رغم نمودهای آشکار فرهنگ پرزرق و برق غربی، نهادهای فرهنگی تاریخی و رهبری امام ‏خمینی در ایجاد و پیروزی سریع انقلاب نقش اساسی داشت.
‏خطوط کلى اسلام و انقلاب اسلامى
‏اسلام ‏مبتنى بر ‏یک نظام ارزشى است. در این نظام ارزشى، ویژگى‏ها و مشخصه‏هاى جامعه سیاسى آرمانى ‏عرضه شده است. رهبران دینى بر اساس نظام ارزشى، شیوه‏ها و راهکارهاى عملى ‏دگرگون‏سازى جامعه در جهت دستیابى به جامعه آرمانى را ارائه مى‏دهند. اسلام در ‏کارپردازى روش‏ها و شیوه‏ها، در مقایسه با سایر مکاتب، ملاک‏ها و معیارهاى ویژه‏اى ‏دارد که با آنچه امروزه در جهان متداول است، متفاوت مى‏باشد. حرکت در چارچوب اسلام ‏و حاکمیت ‏اخلاق ‏و اینکه اسلام استفاده از هر وسیله در ‏جهت دستیابى به هدف را مجاز نمى‏شمرد، از خطوط کلى حاکم بر این شیوه‏هاست.
‏قرآن کریم بسیارى از ابعاد نظام آرمانى اسلام را مشخص کرده است. تاریخ ‏سراسر مبارزه ‏شیعه ‏نیز الهام‏بخش ‏جامعه ایرانى در خلق ‏انقلاب اسلامى ‏بود. ارائه درک صحیح، دقیق و ‏سازنده از ‏تاریخ ‏اسلام ‏و تحول، موجب دگرگونى فکر و اندیشه مردم است. به اعتقاد برخى از محققان، ‏محرک اصلى ایجاد انقلاب در ایران روح حاکم بر تفکر و جهان‏بینى اسلامى بود. پیش از ‏ایجاد انقلاب جمعى در عرصه اجتماع، انقلاب فردى در درون رخ مى‏دهد.
‏قرآن کریم مى‏فرماید: مردم و جامعه تغییر نمى‏کنند، مگر آنکه خود افراد ‏یکایک تغییر و تحول یابند.
‏ازآنجا که در جهت ایجاد ‏انقلاب ‏در ‏اندیشه، باید در جهان‏بینى و وضعیت روحى جامعه تحول ایجاد شود، از رسالت‏هاى مهم ‏پیامبران و رهبران الهى‏علیهم‏السلام دگرگونى فکر و اندیشه است.
‏نظام ‏اعتقادى اسلام نقش مهمى در موضع‏گیرى انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و
5
‏باورهاى جامعه از استحکام منطقى بیشترى برخوردار باشد نقش فعال‏ترى در مواجهه با ‏مشکلات و مصایب ایفا مى‏کند، روح حقیقى ‏توحید ‏نفى فراعنه و طواغیت را در پى دارد و ‏در رویارویى و مبارزه با شرک و ظلم قدرت مقاومت و پایدارى مى‏دهد. یکى از نویسندگان ‏خارجى معتقد است که عقاید ‏تشیع ‏به‏گونه‏اى است که ‏عناصر مبارزاتى و نیروى انقلابى به نحو چشمگیرى در آن وجود دارد و مقاومت ‏علیه‏مقتدرترین‏ظالم‏هاراتوجیه‏مى‏کند.
‏اعتقاد به حیات اخروى، ‏الهام‏بخش مبارزه در چارچوب آرمان ‏شهادت‏ طلبى ‏و رسیدن به فوز عظیم و یا ‏پیروزى و اجراى حدود الهى در جهان است. نبوت و امامت نیز گویاى سیره رفتارى و ‏گفتارى رهبران دینى به عنوان اسوه و راهنماى مردم به شمار مى‏رود. زندگى سراسر ‏مبارزه و ‏جهاد ‏ائمه اطهارعلیهم‏السلام در تاریخ ‏پرافتخار تشیع، درس بزرگى براى پیروان آنان در طول تاریخ است. از این‏رو، تحولات ‏انقلاب در طول تاریخ پس از عصر غیبت ریشه در قیام ‏عاشورا ‏و موضع‏گیرى سیاسى – مبارزاتى ‏ائمه‏علیهم‏السلام دارد.
‏نظام حقوقى اسلام، ضرورت حاکمیت الهى در جامعه و ‏ایجاد حکومت، عنصر اجتهاد و نهاد مرجعیت، ابوابى چون ‏جهاد، ‏امر به معروف ‏و ‏نهى از منکر ‏نقش مهمى در اتخاذ روش‏هاى ‏انقلابى در مواجهه با حکام غیردینى دارد. در نظام تربیتى اسلام نیز عناصر مهمى براى ‏مواجهه با طواغیت وجود دارد. استاد شهید ‏مطهرى‏رحمه الله معتقد است که نفى روحیه ‏تمکین و سازش و در مقابل، واجد روحیه پرخاشگرى بودن، طرد و انکار از زمینه‏هاى مهم ‏عصیان و مقاومت علیه رژیم‏هاى ضد دینى به شمار مى‏رود.
‏شعارهاى آرمانى ‏اسلام از قبیل ‏آزادى، برابرى، برادرى و ‏عدالت ‏‏خواهى از ملاک‏هاى مهم نظام تربیتى ‏اسلام است که با اهداف مشخص، افراد جامعه را در گسستن زنجیرهاى اسارت و بردگى یارى ‏مى‏دهد.
‏در یک نگرش کلى کارکردهاى مهم ایدئولوژیک دین از سویى، به چالش ‏طلبیدن وضع موجود جامعه و از سوى دیگر، ترسیم آینده‏اى مطلوب و آرمانى و ارائه ‏راهکارهایى براى حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است.
‏‏‏اسلام ‏زدایى ‏رژیم ‏گذشته‏ و واکنش ‏نیروهاى‏ مذهبى
‏در روند ‏شکل‏گیرى ‏انقلاب ‏در ‏ایران‏، ‏اسلام‏زدایى ‏رژیم گذشته به مثابه یکى از ‏شاخص‏هاى متمایز کننده آن به شمار مى‏رود. بر اساس اندیشه شیعى، حکام سیاسى، فاقد ‏مشروعیت‏حکمرانى مى‏باشند. با شکل‏گیرى جنبش‏ها و نهضت‏هاى اصلاح و احیاى دینى، طى ‏صد سال اخیر، اسلام از موانع عمده در مقابله با استعمار و استبداد به شمار مى‏رفته ‏است. در عصر حاکمیت ‏پهلوى، این رژیم، که با مساعدت استعمارگر ‏انگلیس ‏روى کار آمده بود، اسلام‏زدایى و ‏سنت‏ستیزى از اصول ثابت‏سیاسى‏اش محسوب مى‏شد. محورهاى عمده اسلام‏زدایى رژیم گذشته ‏را مى‏توان در موضوع‏هاى ذیل برشمرد:
‏ملى‏گرایى
‏از آنجا که دین در جامعه عامل همبستگى ‏به شمار مى‏رفت و با امیال رژیم گذشته سازگار نبود، لذا، درصدد برآمد با تاکید بر ‏ملى‏گرایى ‏ناسیونالیسم‏، ‏آرمان دیگرى را که در همبستگى ملى، کارکردهایى مشابه دین اسلام ایفا مى‏کند جایگزین

 

دانلود فایل