تحقیق ادبیات داستان ی23 ص 💯

دانلود تحقیق ادبیات داستان ی23 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق ادبیات داستان ی23 ص

تحقیق-ادبیات-داستان-ی23-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 30 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏ـ«(ادبيـــات داستـــاني)» ـ صفحـــــه :
‏س‏ــ‏رآغ‏ــــ‏از
‏روي آوري به‏ ادبيات جديد،‏ ‏به‏ تقريب جديد از اوايل مشروطيت در ايران آغاز‏ ‏شده است‏ ‏،‏ ‏با‏
‏ كتاب‏‌‏هايي‏ ‏نظير‏«‏سيا‏ح‏ت نامه ابراهيم بيك‏»‏ زين‏‌‏العابدين مراغه‏‌‏اي و‏«‏مسالك الم‏ُ‏حسنين‏»‏ ميرزا عبدالرحيم طالبوف ‏كه در واقع داستان به صورت معمول و‏ ‏شناخته شده امروز نبود بلكه داستان-مقاله يا مقاله‏‌‏اي رمان‏‌‏گونه بود‏ ‏كه به قصد انتقاد از اوضاع اداري و‏ ‏اجتماعي و‏ ‏سياسي و‏ ‏اقتصادي روزگار نوشته شده بود.
‏خواندن داستان ها ورمان ها ي ترجمه شده وپر ماجراي چون ‏«‏كنت مونت كريستيو‏»‏ ‏و‏«‏بوسه عذرا‏»‏ ‏و‏ ‏«‏ژيل بلاس‏»‏ ‏و نظاير آنها ذهن خوانندگان ايراني را به نوعي از هنر داستان نويسي غرب آشنا كرد‏ ‏.‏ ‏پيش از آن‏ ‏، مردم با قصه خواني خوگرفته بودند و‏ ‏قصه‏‌‏هايي نظير ‏«‏رستم نامه‏»‏ ‏و‏«‏اسكندر نام‏ة ‏هفت جلدي‏»‏ ‏و‏ ‏«‏حسين كرد شبستري‏»‏ ‏و‏ ‏«‏امير ارسلان‏»‏ ‏را مي‏‌‏خواندند.‏ اين نوع قصه‏‌‏هاي عاميانه به ظاهر هدفي جز سرگرمي و‏ ‏مشغول ساختن شنوندگان خود نداشتند‏ ‏اما در واقع براي ستايش خوبي‏‌‏ها و جوانمردي‏‌‏ها و‏ ‏بزرگداشت خصايل نيك و‏ ‏فضيلت‏‌‏هاي اخلا قي به وجود‏ ‏آمده‏‌‌ بودند‏ و غالباً براي نقل در قهوه‏‌‏خانه‏‌‏ها و‏ ‏مجامع عمومي از آنها استفاده‏ ‏مي‏‌‏شد‏ ‏.
‏بعد از نهضت مشروطيت‏ ‏، نويسندگان سعي‏ ‏كردند كه به مسائل اجتماعي و‏ ‏رنج‏‌‏هاي بشري و طبقات محروم جامعه بپردازند و‏ ‏عليه زور و بي عدالتي‏‌‏ها برخيزند و رسالت اجتماعي و وجداني خود را انجام ‏دهند ‏از اين رو تحت ت
‏3
‏ـ«(ادبيـــات داستـــاني)» ـ صفحـــــه :
‏أ‏ثير ادبيات داستاني غرب از نحوه و‏ ‏اسلوب قصه‏‌‏نويسي متدوال و‏ ‏مرسوم ‏پيش از ‏مشروطيت فاصله گرفتند .‏ ‏اصول فني داستان نويسي غربي را تا حدودي آموختند و رمان گونه هايي‏ ‏تو‏أ‏م با انتقاد تند و مستقيم وگاه هجوآميز و‏ ‏ريشخندكننده از اوضاع اجتماعي ايران نوشتند رمان گونه‏‌‏هايي نظير:‏«‏مجمع ديوانگان‏»‏ ‏صنعتي زاده و‏«‏تهران مخوف‏»‏ ‏مشفق كاظمي و‏«‏روزگار سياه‏»‏ عباس خليلي و‏«‏شهرناز‏»‏ ‏يحيي دولت آبادي و.‏..
‏اين رمان‏‌‏گونه‏‌‏ها ، در ابتدا مورد توجه گروه درس خوانده و‏ ‏روشنفكر جامعه قرارگرفت و‏ ‏بعد در ميان جوان‏‌‏ها شهرتي پيدا كرد‏ ‏.‏ ‏اما در واقع ادبا و‏ ‏فضلاي آن روزگار ارج و‏ ‏منزلتي براي اين نوع آثار قايل نبودند وآن‏‌‏ها را آثار عوامانه‏‌‏اي مي‏‌‏دانستند كه براي تفريح و‏ ‏وقت‏‌‏گذراني نوشته شده است .‏ ‏شايسته مردان ادب و‏ ‏فضيلت نبود كه اوقات خود را با خواندن آنها تلف كنند و به بررسي اين و‏ ‏مطالعه اين پديده تازه بپردازند .‏ ‏حتي در اين طرز ‏ت‏فكر بر داستان نويسان آن زمان نيز تاثير گذاشته بود‏ ‏و‏ ‏ارزش و‏ ‏اعتبار كارشان برخود آنها نيز معلوم نبود‏ ‏.‏ ‏در مقدمه‏«‏يكي بود يكي نبود ‏»‏ ‏جمال زاده مي‏‌‏خوانيم :‏«‏نگارنده مصمم شد كه حكايات و‏ ‏قصصي چند را كه به مرور ايام‏ ‏،‏ ‏محض براي تفريح خاطر به رشته تحرير درآورده بود‏ ‏،‏ ‏به طبع رسانده و‏ ‏منتشر سازد.‏»
‏چنين نحوه برخورد با ادب‏ي‏ات داستاني (Fiction)‏ ‏متاسفانه هنوز هم بر ذهن و‏ ‏عقيده گروهي از استادان و اديبان دانشگاه حاكم است .‏ ‏اين نحوه تفكر باعث شده است كه هنوز هم ادبيات داستاني در محيط دانشگاهي ،كمتر مورد توجه و
‏3
‏ـ«(ادبيـــات داستـــاني)» ـ صفحـــــه :
‏ ‏ارزيابي قرار گيرد‏ ‏.پيش از انقلاب هر چند ‏
‏دست اندركاران‏ ‏،‏ ‏براي جلب جوانان كوشش‏‌‏هاي كاذبي در مورد گنجاندن ادبيات داستاني معاصر در برنامه‏‌‏هاي دانشگاه كردند اما به علت محدوديت‏‌‏ها و اختناق و وحشت حاكم بر جامعه ،ادبيات داستاني و‏ ‏نويسندگان راستين اين مملكت آنطور كه شايسته بود‏ ‏،‏ ‏مورد بررسي‏ و مطالعه‏ قرار نگرفتند‏ ‏و‏ ‏آنچه به عنوان ‏«‏ادبيات معاصر‏»‏ در دانشگاهها درس داده مي‏‌‏شد‏ ‏،‏ ‏به جز در يك دو مورد استثناي تاريخچه كوتاه و ناقص و‏ ‏ابتري بيش نبود .‏ ‏بعد از انقلاب به دنبال شكستن سدها‏ ‏و محدوديت ها ،‏ ‏ادبيات داستاني در محيط دانشگاهي براي مدتي كوتاه امكان بررسي و‏ ‏مطالعه پيدا كرد اما بعد باز به روال گذشته برگشت و‏ ‏مورد بي‏‌‏اعتنايي قرار گرفت‏ ‏.‏ ‏اميد است كه اين رشته مهم از ادبيات در ايران نيز هم‏‌‏چون ساير كشور‏‌‏ها رونق و‏ ‏نضج روزافزوني به خود بگيرد و‏ ‏نويسندگان با آموختن اصول و‏ ‏فنون اين هنر آثاري قابل عرضه در صحنه ادبيا‏ت ‏جهان به وجود آورند‏ ‏.
‏نگ‏ـ‏اه‏ـ‏ي گ‏ـ‏ذرا به ت‏ـ‏اريخچ‏ـ‏ه قص‏ـــ‏ه
‏يكي بود يكي نبود‏ ‏،‏ ‏غير‏ ‏از خدا هيچ كس نبود‏ ‏.‏ ‏در روزگار قديم خاركني بود كه هر روز به صحرا‏
‏مي‏‌‏رفت و‏ ‏خار مي‏‌‏كند‏ ‏و‏ ‏به اين وسيله امرار معاش ميكرد .‏ ‏روزي…‏»‏ ‏اولين قصه‏‌‏اي كه بر‏ ‏ايمان نقل ‏كردند ‏به اين طريق آغاز شد
‏5
‏ـ«(ادبيـــات داستـــاني)» ـ صفحـــــه :
‏ ‏.‏ ‏از همان دوران كودكي كشش وجذبه‏‌‏اش را بر ما اعمال كرد‏ ‏،‏ ‏خيال مارا برانگيخت و‏ ‏موجب انبساط خاطرمان شد‏ ‏.‏ ‏از اين نظر ،‏ ‏قصه‏‌‏ها تاثير عظيمي در ساخت و روند زندگي ما داشته‏‌‏اند‏ ‏،‏ ‏از همان آغاز‏ ‏،‏ ‏عادت به داستان خواندن را در ما به وجود آوردند‏ ‏و‏ ‏تخيل ما را نيرو ‏و ‏گسترش دادند‏ ‏.‏ ‏بال‏‌‏هاي خيالمان را بر همه شهرها وكشورهاي دنيا گستردند‏ ‏.‏ ‏شهرها به ما شناساندند‏ ‏.‏ ‏ما را با مردمانشان آشنا كردند‏ ‏. خوبي‏‌‏هايشان را براي ما گفتند و‏ ‏بدي‏‌‏هايشان را لعن كردند‏ ‏.‏ ‏دردها و‏ ‏بدبختي‏‌‏هايشان را پيش چشم ما آوردند‏ ‏.‏ ‏به ما همدردي و‏ ‏برادري و‏ ‏انسان دوستي آموختند‏ ‏.‏ ‏ازغمها‏ ‏و‏ ‏رنجهايشان غمناك شديم‏ ‏،‏ ‏ازشاديها‏ ‏وكاميابيهايشان،‏ ‏شادشديم‏ ‏.‏ ‏به ما‏ ‏مزه آرامش‏ ، شور و هيجان ، صبر و شكيبايي و فراموشي را چشاندند . آموختيم كه آدميزاد خطاپذير است ، خطاها را بايد بخشيد . آموختيم لذت عفو بيشتر از انتقام است .
‏قصه ها‏ ، ‏به تدريج با ما بزرگ شدند‏ ‏و‏ ‏به تناسب ذهني ما‏ ‏،پيچيدگي وگسترش و‏ ‏غناي بيشتري يافتند‏ ‏و‏ ‏داستان‏‌‏هاي امروزي را‏ ‏به وجود‏ ‏آوردند‏ ‏.‏ ‏مفاهيم ابدي قصه‏‌‏ها‏ ‏،‏ ‏درداستان‏‌‏ها‏ ‏تكرارشد‏ ‏،‏ ‏جويبار‏ ‏عظيم زندگي از‏ ‏قصه‏‌‏ها‏ ‏سر‏ ‏به داستانهاي كوتاه بازكرد‏ ‏و‏ ‏رمان‏‌‏ها همچون اقيانوس‏‌‏ها به وجود آمدند.
‏قصه تاريخچه بسيار قديمي دارد .‏ ‏مجموعه‏‌‏اي از قصه‏‌‏هاي جادوگران كه تاريخ آن به حدود چهار هزار سال پيش از ميلاد‏ ‏مسيح مي‏‌‏رسد‏ ‏،‏ ‏از فرهنگ و‏ ‏تمدن مصري باقي مانده است

 

دانلود فایل