چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق بازدارندگی رفتاری (BIS)

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق بازدارندگی رفتاری (BIS)

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق بازدارندگی رفتاری (BIS)

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق بازدارندگی رفتاری (BIS)

دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل docx
حجم فایل 75 کیلو بایت
تعداد صفحات 40
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 40صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

یكی از موضوع هایی كه امروزه ذهن پژوهشگران حیطه ی روانشناسی سلامت را به خود مشغول كرده است، رابطه بین ویژگی های شخصیتی و ابتلا به بیماری های روانی و جسمانی است. برخی از روانشناسان، به این نظر علاقه نشان می دهند كه شخصیت، مبتنی بر عملكرد دستگاه عصبی است. بر اساس نظریه ی پاولف، فرآیند اساسی بر تمامی فعالیت های دستگاه عصبی مركزی، حاكم است. یكی از این فرآیندها، برانگیختگی و دیگری بازداری است. تمامی محرك های درونی و بیرونی كه باعث برانگیختگی و بازداری می شوند، هر چه بیشتر تكرار شوند در مغز به صورت با ثبات تری در می آیند. در انتهای این زنجیره، رفتارهای قالبی پویا پدید می­آیند كه تا اندازه ی زیادی در برابر تغییر، مقاومت نشان می­دهند. این روند، به ویژگی­های تثبیت شد­ه­ای منجر می شود كه شاید بتوان گفت به عنوان بخشی از شخصیت فرد در می آید (بیتا و همکاران، 1997). آنچه در دیدگاه پاولف، از اهمیت ویژه­ای برخوردار است و در واقع به عنوان یك اصل و خصوصیت در باب دستگاه عصبی مركزی انسان و دیگر حیوانات مطرح شده است، توازن میان فرآیندهای تحریكی و بازدارنده است. البته بر اساس مبانی زیستی در انسان و حیوانات، در برخی از موجودات و از جمله انسان یكی از این فرآیندها اغلب بر دیگری تسلط دارد اما پس از پاولف، در واقع آیزنگ(1990) با طرح دیدگاه خود در باب شخصیت، توجه ی ویژه ای به فعال سازی مغزی داشته است.

گری (1972) روانشناس عصب شناختی كه رفتار و تجارب ذهنی به ویژه تجارب هیجانی را مورد مطالعه قرار داده است، اظهار داشت كه هیجان ها، منعكس كننده ی پیش بینی های اكتسابی پیامدهای مطلوب (امید و شادی) یا پیامدهای نامطلوب (اضطراب و ناكامی) هستند و با تغییر 45درجه ای در ابعاد برون گرایی و روان رنجور خویی آیزنك، یك الگوی شخصیت و انگیزش دو بعدی بر پایه ی عصب روان شناختی پیشنهاد كرد و آن را الگوی فعال سازی رفتاری(BAS) و بازداری رفتاری(BIS) نامید. BAS اساس نورو فیزیولوژیکی تکانشگری و BIS اساس نورو فیزیولوژیکی اضطراب است. الگوی بازداری رفتاری معتقد است که رشد مناسب بازداری برای عملکرد عادی پنج توانایی عصب- روانشناختی دیگر ضروری است. این پنج توانایی عبارتند از حافظه کاری، خودگردانی هیجانی انگیزه برانگیختگی، گفتار درونی، بازسازی، و ساخت روانی و کنترل حرکتی. چهار کارکرد اول ماهیت هماهنگ سازی دارند زیرا شرایط را برای خودگردانی، کنترل رفتار به وسیله اطلاعات بازنمایی شدۀ درونی، سازمان دهی رفتار در عرض زمان وکنترل اضطراب مهیا می کنند. این نوع خودگردانی به جهت دهی و پایداری رفتار برای رسیدن به اهداف آتی و توانایی ” چسبیدن مجدد ” به کار کمک می کند. به همین دلیل، بازداری رفتاری به حافظه کاری، احساس زمان، درونی سازی، خودانگیزشی، خلاقیت رفتاری و به طورکلی به خود کنترلی وکنترل اضطراب متصل است (گری، 2000).

شواهد پژوهشی نشان می دهند که در دوران نوجوانی سه فرآیند موجود در بازداری رفتاری دارای آسیب هستند: بازداری پاسخ های غالب، توقف پاسخ های جاری و کنترل تداخل. هنگامی که الگوی بارکلی(1997) را بررسی می کنیم، متوجه می شویم که این الگو می تواند مشکلات موجود در نوجوانان را پیش بینی کرده و رابطۀ یافته های عصب – شناختی و روان شناسی رشد را نیز در آنها تفسیر و تبیین کند. بنابراین، ملاحظه می شود که آشفتگی در کارکردهای اجرایی باعث می شود که نوجوانان در ساخت روانی و کنترل حرکتی یا به تعبیر دیگر کنترل رفتار حرکتی از راه اطلاعات بازنمایی شدۀ روانی مشکل داشته باشند. همچنین وی اظهار کرده است که الگوی بازداری رفتاری به پژوهش های بیشتری احتیاج دارد. در همین راستا، بررسی های مروری انجام شده پیرامون الگوی بازداری رفتاری و خودگردانی نشان از آن دارد که الگوی بارکلی با وجود نقاط قوت دارای برخی نقاط ضعف است. بارکلی در سال های اخیر بر خودکنترلی و سرانجام الگوی بازداری رفتاری و کارکردهای آن تاکید بیشتری کرده است.