مقاله بررسی انقلاب اسلامی ایران و اقدامات شاه و اطرافیان او

مقاله بررسی انقلاب اسلامی ایران و اقدامات شاه و اطرافیان او

مقاله بررسی انقلاب اسلامی ایران و اقدامات شاه و اطرافیان او

مقاله بررسی انقلاب اسلامی ایران و اقدامات شاه و اطرافیان او

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 26 کیلو بایت
تعداد صفحات 34
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مقاله بررسی انقلاب اسلامی ایران و اقدامات شاه و اطرافیان او در 34 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست

عنوان

صفحه

مقدمه

فصل اول: اقدامات شاه و اطرافیان او

اعلان سركوب از طرف رژیم

سیاست تضعیف مذهب

رفع حجاب از زنان

فروش زمین های دولتی به مردم و رونق زمین بازی

پیدایش طبقات اجتماعی جدید

تغییر نظام آموزش و پرورش

رویارویی روحانیت با زمینه ی آموزش و پرورش

دستگیری امام وقیام خونین پانزده خرداد

فصل دوم: هویت و اوضاع ایران

هویت ایران در مقابل غرب گرایی

اوضاع اقتصادی ایران در دوران رضا شاه

بازگشت به قدرت مطلقه شاه

فصل سوم: آغاز انقلاب

جرقه های انقلاب اسلامی

سال تجدید هیئت سیاسی در ایران

فرار شاه از ایران

پیروزی انقلاب اسلامی

علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران

صفات امام خمینی از زبان چندی از علما و روحانیون

چكیده

منابع و مأخذ

مقدمه:

از روزی كه پیامبر اكرم (ص)، علی (ع) و شیعیانش را گروه رستگاران نامید و ابوذر، سلمان، عمار، مقداد، و دیگر یاران پیامبر(ص) و همچنین مبارزترین و انقلابی ترین مجاهدان اسلام چون حجربن عدی، صعصه بن صوحان، مالك اشتر، عدی بن حاتم، برای نخستین بار به نام شیعه شهرت یافتند تشیع با خاطرات و تجربیات پرباری از مقاومت، مبارزه، قیام و شهادت آمیخته شد و بعنوان یك مكتب انقلابی، پرچم رسالت خونبار جهاد را در برابر ظلم، خودكامگی و فساد به دوش گرفت. تاریخ شیعه آكنده از مبارزة مداوم و بی امان و نهضتها قیام ها بر علیه حكام خودكامه و ظالم است. شیعه هیچ گاه در طول تاریخ سنگر مبارزه را ترك نكرده است و همواره شعار عدالت و امامت را به عنوان اصیلترین پیام وحی بدوش كشیده است و تا محقق نهایی این دو اصل، مبارزه با همة قدرتهای مانع و حكومتهای ظالم و براندازی هر نوع ستم اجتمایی را فرض، و بخش اجتناب ناپذیر ایمان دانسته است. مورخ و دانشمند معروف اهل تسنن «الوی» در این مورد می گوید: « شیعه نخستین كسانی هستند كه تفكر انقلابی و پرچم قیام را در اسلام بر ضد طفیان بدوش كشیدند و همواره نظریات شیعه روح انقلاب را با خود همراه داشت. عقیده به امامت كه شیعه بدان سخت ایمان داشت. آنها را به انتقاد و اعتراض نسبت به هیئتهای حاكمه و بالاخره به جبهه گیری در برابر آنها وا می داشت و این حقیقت در سراسر تاریخ شیعه مشهور است. بعقیده‌ی آنها ( شیعه) هر حكومتی غاضب و ظالم است، بهر شكل و در هر قالبی كه باشد مگر آنكه امام معصول یا نایب آن زمان حكومت را در دست گیرد. به همین دلیل بود كه شیعه در تاریخ بطور مداوم در یك جریان انقلابی مستمر بسر می بردند، نه آرام می گرفتند و نه آن را رها می كردند»

اعلان سركوب از طرف رژیم

نطق یاوه گویانة شاه در 23 اسفند 1341، در پایگاه وحدتی دزفول، پرده از چهره فریبكارانة رژیم برداشت. و شاه خائن رسماً با روحانیت و رهبری نهضت اعلام جنگ نمود و مخالفان را به مرگ تهدید كرد. اعلام موضوع سركوب از طرف شاه كه در حقیقت پاسخ به اعلامیة مستدل آیات و مراجع قم بود. موجی از بگیر و به بزور اسارت و زندان و شكنجه و تبعید و محدودیت های غیر قانونی در سراسر كشور بوجود آورد و خود موجب اوجگیری بیشتر مبارزه گردید. امام با نزدیك شدن عید نوروز 1342، طی یك سلسله نامه ها و پیامها خطاب به علمای اعلام و حجج اسلام، عید نوروز را اعلام نمود ؟؟ حوز و علما را به عنوان تسلیت به امام عصر عجل الله مقامی فرجه الشریف قرار داد و تأكید فرمود علما با استفاده از این رویه مردم را به مصیبتهای وارده به اسلام و مسلمین متوجه نمایند و ضمنن اخطار شدید الحن به دولت خواستار بركناری دولت مستبد شد. علمای تهران به پیروی از خواستة رهبر نهضت، عید 1342را عزا اعلام نمودند و به هنگام خاموشی چراغهای حرم در قم كه به علامت تحویل سال انجام گرفت، اعلامیه ها و ؟؟ فضای صحن و حرم را سفید پوش كرد، و ؟؟ های ساواك نتوانستند در برابر این ابتكار عمل آگاهی بخش، عكس العملی نشان دهند

سیاست تضعیف مذهب

در فاصله سالهای 1941- 1925 كاملاً آشكار شد كه می توان عشایر را شكست داد و دریك برهه‌ی زمانی معین به نابودی كشاند همان گونه كه طعم كوتاه زندی سكنی نشینی اجباری سبب گردید كه تعداد آنان از لحاظ مرگ و میر بر اثر بیماری به گونه چشم گیری كاهش یابد. هم چنین آشكار شد كه بازرگانان و اشراف برای حفظ منافع شخصی خود ندای مخالفتشان را خاموش خواهند كرد اما ملاها ( روحانیون) باقی مانده بودند با قدرتی كه كمتر محسوس بود و جامعه زیر نفوذ ( معنوی) آنان قرار داشت وظیفه آنانه به عنوان تفسیر كنندگان شریعت به این معنا بود كه آنان می بایست به حیاتی ترین اعمال بشری یعین ازدواج، طلاق، شهادت، سند استیفای دین از ملك رهنی انتقال املاك و قرار دادهای بازرگانی اعتبار بخشد. دو نظام قانونی مجاز شناخته شدند: قوانین شرعی كه حكمفرما بر اموری مانند احوال شخصیه بود. قوانین عرفی كه جنبه‌ی غیر مذهبی داشتند و قرار بود بر امور دولیت به كار برده شوند البته به دلیل بی ثباتی كشور در سال های اخیر قوانین شرعی از تمامی اقتدارات قانونی برخوردار شده وگسترش قوانین عرفی متوقف گردیده است. براثر این وضعیت مقامات حقوقی كاملا با ضوابط شرعی پیوند خورده اند از این رو منزوی كردن روحانیون و شكست دادن آنها بسیار دشوار شده است مخالفان قوانین شرعی ناگزیر بودند كه ابتدا یك نظام حقوقی را جانشین آن سازند سپس به متزلزل كردن ركن مذهب بپردازند. رضا شاه نیز همین كار را كرد. در حالی كه در نظر بود آموزش و پرورش غیر مذهبی و تبلیغات ملی گرایانه كه ایران پیش از اسلام نمونه آن بود برای سست كردن وفاداری مذهبی مردم به نهاد روحانیت به كار گرفته شوند اما این سیاست هنگامی می توانست كامیاب شود كه عمر آن بیشتر از نظم نوین رضاشاهی باشد این سیاست با احساسات خصمانه مردم نسبت به هنر گرایی رضاشاه روبهرو شد در حالی كه پادشاهی سلسله هخامنشی به زمانهای بسیار دور تعلق داشت. آزادی حاصل از گردش به اسلام از نظر نگاه تاریخی نزدیك تر می نمود.

رفع حجاب از زنان:

در سال 1935 (1314 شمسی) به سرگذاران كلاه اروپائی (كلاه شاپو) به وسیله مردان اجباری شد. در بازارهای كلاهدوزی، كلاهدوزان نمونه كاله شاپوی انگلیسی را پشت ویترین مغازه های خود گذاردند این كلاه از جنس حلبی بود. كه آن را رنگ می كردند تا قیافه یك كلاه واقعی را داشته باشد. به این ترتیب بود كه دستورات نظم جدید، به طور كامل و با ترس و لرز، اجراء گردید، اما در موضوعات عمده: بسیاری از این دستورات وسیله سوء استفاده و استثمار مردم قرار گرفت. تخمین زده می شود كه از 000/300 نفر جمعیت مرد و زن تهران، نزدیك به 4000 زن رفع حجاب كردند. در پائیز 1934( مهر 1313) دولت با صدور اعلامیه ای، مردم را برای پذیرش آموزگاران زن بی حجاب آماده كرد. در مه 1935 (خرداد 1314) یك مركز فرهنگی زنان كه زیر نظر یكی از دختران شاه قرار داشت تأسیس گردید، و دخترها با لباس ورزشی رژه رفتند. در 28 ژوئن 1935 ( دوم مرداد 1314) نخست وزیر یك مجلس عصرانه تاریخی در یكی از باشگاه های بزرگ تهران ترتیب داد كه اعضای كابینه و مقامات بلند پایه، با همسران خود در آن شركت كردند. از این رو مایة حیرت نیست كه در پی وقفه ای كه در اصلاحات رضاشاه- با توجه به قیام مردم افغانستان علیه امان الله خان- به وجود آمد، اصلاحات رضاشاهی در زمینه لباس مرد، منجر به یك قیام در مشهد مقدس گردید و نیروهای ارتش كه مجهز به مسلسل بودند، به داخل مسجد یورش بردند در این ضمن، حضور بانوان سرشناس بی حجاب در معابر عمومی، و پوشیدن لباس به شیوه اروپائی ادامه یافت. مردها از لحاظ نوع لباس مورد نظر خود با محدودیت مواجه شدند زیرا مقررات جدید درباره‌ی لباس مردان با شدت اجراء می شد. نتیجه‌ی این سیاسیت این بود كه لباس سنتی مردها كه زیبا هم بود، تبدیل به لباس عجیب و غریبی شد، و سلیقه‌ی خوب ایرانیان در لباس پوشیدن، در ظرف چند سال، از بین رفت. اما مردم فقیه، همچنان به پوشیدن پیراهن های بدون یقه. ادامه دادند. ریش خود را نتراشیدند، چرا كه تراشیدن ریش را به معنای فقدان اسفبار این سنت اسلامی می دانستند. در 1936 (1315 شمسی) كه روحانیون به اندازه‌ی كافی ضعیف شده بودند. آمادة پذیرش اصلاحات رضاشاه گردیدند. از این زمان به بعد قضات می بایست دارای دانشنامه‌ی لیسانس از دانشكدة حقوق تهران یا یك دانشگاه خارجی بوده و به مدت دو یا سه سال، كارآموزی قضائی كنند. قضات سابق كه فاقد این شرایط بودند، می بایست برای ادامه كار در وزارت دادگستری امتحانات خاصی را بگذرانند اما به هر تقدیر، نمی توانستند از رتبه شش قضایی بالاتر روند.

فروش زمینهای دولتی به مردم و رونق زمین بازی:

دولت به عنوان تشكیلات بالای مملكتی قادر نبود كه برای خود اعتبار بگیرد. تنها راه ممكن، وام گرفتن از دولت هایخارجی بود كه در دوران حكومت قاجاریه متناول بود. اما رضاشاه، با این كار به شدت مخالف بود. این حقیقت كه دولت قادر نبود از منابع مالی داخلی وام بگیرد، بیان گر نوع رابطه‌ی دولت و مردم بود. همچنین به این معنی بود كه دولت، برای تأمین مالی هزینه های « نظم نوین رضاشاهی ناگزیز بود كه پول نقد را به طریقی به دست آورد. به این جهت ایجاد درآمد برای دولت مسأله اصلی آن را تشكیل می‌داد. یكی از راه های آن فروش زمین به مردم بود. این جریان پس از سال 1933
( 1312 شمسی) یعنی هنگامی كه مجلس شورای ملی لایحه فروش نامحدود مستقلات را تصویب كرد، شتاب بیشتری می گرفت. این جریان سبب شد كه الگوی مالكیت زمین، دگرگون شود، هر چجند كه محاری از تأثیر بنیانی در وصفیت كسانی بود كه مالك به شمار می آورند. در حالتی كه آن وقت، زمین های دولتی را اجاره می‌دادند اینك مستأجران سابق، مالك این زمین ها شده بودند. در مناطق دور از پایتخت خان ها و اعیان و اشراف كه اجاره و از زمین های دولتی بودند، به صورت مالكان آنها در آمدند. در نزدیكی پایتخت افسران ارتش و افراد نوكیسه ای كه هوادار رژیم بودند، از این فرصت بهره گرفتند و در برگه مالكان زمین، در آمدند. به این جهت پس از تصویب لایحه مزبور، این افراد در موقعیت برتر قرار گرفتند، خریداری زمین، بسیار رایج شد.

چرا كه علاوه بر منبع درآمد بودن رضاشاه توانست با این كار مجلس را هم از رژیم راضی نماید. اعضای مجلس در 1937( 1316 شمسی) ثروت باد آورده‌ی دیگری را هم نصیب خود كردند، زیرا در این سال كه موضوع تأمین بودجه بانك جدید « صنعت و كشاورزی» در میان بود رضاشاه از مجلس خواست كه فروش خالصه جات دولتی را هم، اجازه دهد. این خالصه جات در اطراف تهران قرار داشت

پیدایش طبقات اجتماعی جدید

جرقه های انقلاب اسلامی

درگذشت مشكوك فرزند بزرگ امام، مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی در نجف اشرف، موجی از تأثر توأم با خشم را میان اقشار مختلف ملت ایران بوجود آورد، و بیشتر مردم، رژیم را متهم به توطئه در این فاجعه نمودند و در قم و شهرستانهای مجالسی برای بزرگداشت شهادت فرزند بزرگوار رهبر نهضت اسلامی برپا گردید و مجلسی كه در مسجد اعظم قم به همین مناسب برگذار شد، بنوبة خد در شكستن سد استبداد و اختناق، و بسیج خشم مردم، و بهره گیری بشتر از جو آزادیهای نسبی، نقش بسیار مؤثری داشت و از آن زمان زبانها و لحن ها تندتر و مبارزات تشدید گردید. این حادثه كه در تعبیر امام به عنوان لطف خفی الهی آمده است. گرچه در آن زمان ضربة مهلكی بر پیكر نهضت اسلامی ایران بود، ولی نخستین جرقه ای محسوب می شد كه شعله های انقلاب اسلامی را روشن كرد و راه را برای افشای هرچه بیشتر ماهیت ضد اسلامی و ضد مردمی رژیم و حامیش آمریكا باز نمود رژیم شاه به تصور این كه فقدان این شخصیت بزرگ كه امید آینده انقلاب اسلامی بود. رهبر انقلاب اسلامی را دچار شكست رومی و نهایتاً آسیب پذیر می كند، ناگهان در برابر صلابت امام كه در كمال آرامش بدون آنكه خم به ابرو بیاورد از كنار آن گذشت دچار سرگیجه شد، و با درماندگی دچار اشتباه بزرگ دیگری شد كه آغاز انقلاب اسلامی محسوب می گردد. این اشتباه كه از یك محاسبة غلط نشأت گرفته بود، و رژیم به گمان خود، زمان را رای حدود شخصیت رهبر نهضت اسلامی مناسب تشخیص داده بود و رژیم به گمان خود زمان را برای ترور شخصیت رهبر نهضت اسلامی مناس تشخیص داده بود، با مقالة ناشیانة احمد رشیدی مطلق تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه. جامة عمل پوشید. نویسندة بی شخصیت واجید ساواك رد این مقاله با وقامت كامل سعی كرده بود: اهانت به امام به زغم خود شخصیت رهبر نهضت اسلامی را بشكند و امام را به طرفداری از مالكین و شهرت طلبی و عامل اسعتار بودن متهم نماید. انتشار این مقالة ننگین در همزمان با 17 دی، به اصطلاح روز آزادی زن بود، در سراسر ایران باعكس العمل تند و خشم و نفرت عمومی مواجه گردید و بلافاصله درسها و جماعتها در حوزة علیه قم به عنوان اعتراض تعطیل شد و فضلا و طلاب بطور دسته جمعی به سوی منازل مراجع و آیات قم به راه افتادند و اجتماع بزرگ روز 18 دی در مسجد اعظم با شعارهائی چون مرگ بر حكومت پهلوی و درود برخمینی همراه شد، و با حملة پلیس تبدیل به صحنة زد و خورد گردید و در اندك مدتی زد و خورد به خیابانهای اطراف كشیده شد و تا پاسی از شب همچنان ادامه یافت. نوزدهم دیماه 1356 قم شاهد یك تعطیل عموی بود بازار و مدارس تعطیل شد و انبوه حروم به روحانیون پیوستند. و تظاهرات عظیمی براه افتاد كه تا ساعت 9 شب ادامه یافت و حملة دژخیمان مسلح، تظاهرات معتد ؟؟ را به خاك و خون كشیده و با كشتار فجیع مردم بی گناه قم، 15 خرداد سال 1342 یكبار دیگر تكرار كردید. انتشار كشتار قم در سراسر ایران بازتابهای خشونت آمیزی را به دنبال آمده و اكثر مراكز آموزشی عالی به تعطیل كشیده شد و اعلامیة حضرت امام به همین مناسبت كه با تعطیل یك هفته ای حوزة علمیة نجف همراه بود، مردم را بر آن داشت كه فاجعه‌ی كشتار قم را چون 15 خرداد زنده نگهدارند و با بزرگذاشت شهدا و قم و افشاگری رژیم سفاك شاه بپردازند. مراسم چهلم شهدای قم در تهران و شهرستانها با تحلیل فراوان و تظاهرات عظیم مردمی، و سخنرانی های افشاگرانه، و مبارزات خشم آلوی برگزار شد و خشونت پلیسی و حملات دژخمیان مسلح رژیم، مردم خشمگین را وادار به عكس العمل نموده و در چنین شهر سینماها، مشروب فروشیها، ساختمانهای خرب وستاخیز، مجسمه های شاه، بانكها و اتومبیلها مورد حملة مردم عصبانی قرار گرفت و آتش سوزی های سهمگینی را بوجود آورد. كامیونهای ارتشی و تانكها كه بری فرونشاندن شعله هی قیام اسلامی مردم به صحنه آورده شده بود، با سنگ و آجر پرانی مردم مواجه گردید و سفید گلوله ها و غرش مسلسلها علی رغم كشته ها و مجروحین زیادی كه بجای گذاشت، برای اولین بار حالت رعب انگیزی و وحشتزائی خود را از دست داد و با مقابلة مردم دست خالی از اثر افتاد. قیام خونین بیست و نهم بهمن تبریز، علی رغم حكومت نظامی و پوشدن بیمارستانها از كشته شدگان و مجروحین. روح مقاومت مردم را بیشتر كرد و آنها را در به دست گرفتن ابتكار عمل جدی تر نمود. قیام خون بار مردم قم و تبریز سراسر ایران را در ماتم فرو برد و مردم به تبعیت از رهبری نهضت، عید را عزای عمومی اعلام نمودند و اجتماعات را به بزرگداشت شهدای قم و تبریز اختصاص داد. در همان روزهای اولیه سال نو، جنبش باشكوه مردم یزد حماسة قم و تبریز را تجدید نمود، و آیت الله صدوقی مردم را به تعطیل عمومی و اجتماع در مسجد جامع یزد دعوت نمود. و در آن اجتماع باشكوه خواستار بازگشت امام و آزادی آیت الله طالقانی آیت الله منتظری و سایر زندانیان سیاسی شد و در پایان سخنرانی پرشور این روحانی مجاهد، مردم به خیابان ریختند و خشم و نفرت خود را با شكستن شیشه های مشروب فروشی ها، سینماها و گیشه های رستاخیزی به نمایش گذارردند. این راهپیمایی با شكوه با تیراندازی مأمورین مسلح رژیم به صحنة خونین و وحشیانه ای تبدیل شد و جمعی كشته و عده ای زخمی گردیدند و سیاست سركوب خونین یكبار دیگر جایگزین فضای باز سیاسی گردید. رژیم شاه بدنبال قیامهای خونین كه پشت سر هم در قم، تبریز و یزد به وقوع پیوست، جمعی از علمای مبارز را به زندان، و عده ای را به تبعید گاه‌ها فرستاد و یكبار دیگر همه چیز عوض شد و سیاست سركوب سالهای خفقان 1342- 1344 تكرار گردید.

سال تجدید حیات سیاسی در ایران

برای ملت ایران سال 1356 بدنبال سالها دیكتاتوری و سركوب و اختناق كه با نسیم فضای باز سیاسی و به بركت آزادی كارتری چون داروئی مخدر دردهای خود را فراموش كرده بود، سال تجدید حیات سیاسی محسوب می شود شاه در نیمه‌ی دوم سال 1356 به آمریكا رفت تا با كارتز ملاقات كند و با گزارش انجام مأموریتهای محوله ضمن جلب حمایت وی، دستورات جدیدی را دریافت نماید. هنگامی كه شاه در مقابل كاخ سفید با كارتز دست می داد، فریاد « مرگ بر شاه» دانشجویان مسلمان و مبارز در برابر تظاهرات مصنوعی موافقین شاه كه عمدتاً از ساواكیها بودند، نمونه ای از آثار فضای باز سیاسی را به نمایش گذاشت با تجدید حیات نهضت اسلامی ملت ایران، كه مبارزات اسلامی با قدرت وسعت رو به تزایدی پیش رفت دیگر راه برگشت وجود نداشت حتی اگر كاخ سفید هم از سیاست خود در ایران پشیمان می شد كاری نمی توانست از پیش ؟ اكنون سیاست حقوق بشر به همان اندازه كه مشكل حزب حاكم در آمریكا را حل كرده بود، برای رژیم وابستة شاه، مشكلات سیاسی بوجود آورده بود. سیاست فضای باز سیاسی نیز نه تنها رژیم شاه را به اهداف سیاسی خود نائل كرده و تشنج و خشم ملت را نزد واه بود، بلكه مشكلات جدیدی نیز بر انبوه مشكلات حل نشدة پیش، افزوده بود.

فرار شاه از ایران

سرانجام مصدق تلاش كرد تا در مورد انحلال مجلس به آرای عمومی مراجعه كند، لكن با مخالفت شدید كاشانی روبرو شد و نتوانست نقشه خود را عملی سازد. شاه در 13 اوت (23 مرداد) سرلشكر زاهدی را به جانشینی مصدق تعیین كرد اما مصدق از اجرای فرمان شاه خودداری نمود. در 14 اوت ( 24 مرداد) نقشه سرلشكر زاهدی برای دستگیری مصدق به شكست انجامید و زاهدی ناگزیر به پنهان شدن در نقطه ای گردید. در همان زمان شاه همراه با ملكه ثریا و یك خلبان با هواپیمای اختصاصی خود از كلار دشت پرواز كرد و به بغداد رفت. وی پس از اقامت كوتاهی در بغداد راهی رم شد.