مبانی نظری و پیشینه پژوهش خانواده وروسپیگری یا فحشا

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خانواده وروسپیگری یا فحشا

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خانواده وروسپیگری یا فحشا

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خانواده وروسپیگری یا فحشا

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل docx
حجم فایل 128 کیلو بایت
تعداد صفحات 92
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری و پیشینه پژوهش خانواده وروسپیگری یا فحشا

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

گفتار یکم : خانواده

مطالعات انجام یافته توسط متخصصان علوم اجتماعی و دستورات و راهنمایی‌هایی كه پیامبران الهی برای هدایت و رشد و كمال و تربیت انسانها از منبع وحی ابلاغ كرده‌اند، بر نقش نهاد خانواده به عنوان اصلی‌ترین كانون پرورش و تربیت تأكید شده است.

خانواده نهاد اجتماعی همگانی و با دوامی است كه از دیر باز و از دوران ما قبل تاریخ وجود داشته است. استحكامی كه خانواده در روابط اجتماعی افراد ایجاد می‌كند و روابطی كه بر آورنده مهمترین نیازها و خواستهای حیاتی آدمی است، باعث شده كه به رغم مخاطرات بسیار بعنوان نهادی كه حیات اجتماعات انسانی بدان وابسته است، باقی و پایدار بماند.

در همه تعریف‌ها، بدون استثناء، خانواده واحدی از اجتماع قلمداد شده است، یعنی جامعه از مجموعه خانواده‌ها تشكیل می‌شود، بقاء خانواده و موفقیت و شكست جامعه وابسته به خانواده است. اگر خانواده محیطی سالم برای پرورش روح و جسم افراد باشد، در سلامت جامعه مؤثر است.

«خانواده» زنجیره ارتباطی اجتماعی و تضمین‌كننده آرامش و ثبات جامعه است. كودكان نخستین وابستگی‌های عاطفی نزدیك و صمیمی خود را در خانواده بر قرار می‌سازند و درونی كردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در آن آغاز می‌كنند
(یان رابرستون، 1372 : ص11).

كاركرد عاطفی “خانواده” از نیاز انسان به محبت و وابستگی‌های عاطفی ناشی می‌شود. بدون وجود محبت و احساس پیوستگی، خانواده ممكن است با مشكلات عاطفی و روانی مواجه گردد. كودك، درس محبت، رحم و شفقت، نیكوكاری، وفاداری، صفا، خلوص. راستی، شجاعت. فروتنی و سایر سجایای انسانی را در نخستین سالها در زندگی خود در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر می‌آموزد. نیاز به محبت از مباحث اصلی در روانشناسی تربیتی روانكاری است. كارن هورنای محور اساسی مطالعات خود را نیازهای اساسی قرار داده و بر محبت و برخورداری از آن در سالهای اولیه زندگی تأكید می‌ورزد.

آدلر می‌گوید: كودك از نخستین لحظه تولد می‌خواهد خود را به مادرش بچسباند و مادر تا مدت درازی می‌گوید عمده‌ترین نقش را در زندگی كودك بازی می‌كند و نقش مؤثری در ابراز مهر و محبت دارد (كی نیا، 1373 : ص70). كمبود محبت غالباً از عوامل مؤثری است كه نوجوانان و جوانان را به سوی «انحراف» اجتماعی سوق می‌دهد. دختر نوجوانی كه كمبود محبت دارد به هر كسی كه سر راه او قرار می‌گیرد و به او اظهار محبت می‌كند علاقه‌مند می‌شود و چه بسا در این مسیر تباه می‌شود.

تعریف خانواده

خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعریف قانون مدنی ایران، خانواده عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنها، كه با هم زندگی می‌كنند و تحت ریاست شوهر و پدر هستند (آقابیگلویی و همكاران 1380 : 13). برگسی و لاك در اثرشان خانواده به سال 1953 می‌نویسند: «خانواده گروهی است متشكل از افرادی كه از طریق پیوند زناشویی، همخونی و یا پذیرش (به عنوان فرزند) با یكدیگر به عنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشتركی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می‌كنند» (ساروخانی باقر، 1370 ص135).

مك آریو می‌نویسد: «خانواده گروهی است دارای روابط جنسی چنان پایا و مشخص كه به تولید مثل و تربیت فرزندان منجر می‌گردد» (همان منبع 1381 : 135).

خانواده از دیدگاه كاركردگرایان : واحدی است كه تنظیم رفتار جنسی، جایگزین كردن اعضاء، جامعه‌پذیری مراقبت و نگهداری از كودكان، حمایت عاطفی و تعیین جایگاه اجتماعی را به عهده دارد. خانواده در مفهوم اختصاصی آن یك گروه اجتماعی است كه در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده می‌شود. تولید مثل به شیوه مشروع امكان‌پذیر می‌گردد. در مقال جامعه، از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است. گونه‌های خاص مستحكمی از احساسات و عواطف ایجاد و تقویت و بالاخره اینكه یك واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است (محسنی، منوچهر 1379 : 200).

اداره سرشماری ایالات متحده خانواده را به صورت: «گروهی متشكل از دو یا چند نفر كه از طریق تولد، ازدواج یا فرزند خواندگی با یكدیگر مرتبط شده و در یك منزل با هم زندگی می‌كنند» تعریف كرده است (ساموئل كلادینك 1382 : 24).

سالوادور مینوچین (1974) كه پیشگام خانواده درمانی ساختی است خانواده را مكمل جامعه می‌داند و ابراز می‌كند كه خانواده سیستمی است كه عملكرد آن از طریق الگوهای مراوده‌ای صورت می‌گیرد، او عقیده دارد كه ارگانیسم خانواده بیش از پویایی‌های زیستی- روانی یكایك اعضایش است. در دیدگاه سیستمی، خانواده موجودی است كه اعضاء و اجزاء آن با هم تغییر می‌كنند و به هنگام انحراف، برای حفظ تعادل خود فعال می‌شوند. طبق این تعریف اولاً رفتار اعضاء خانواده تابعی از رفتار سایر اعضاء خانواده است و در ثانی خانواده هم مانند هر سیستمی متمایل به حفظ تعادل است، در این تعریف بر تعامل متقابل اعضاء تأكید شده است (بهاری 1381 : 10) و سرانجام در اصل دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است كه خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است و همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزیهای مربوط باید در جهت آسان كردن تشكیل خانواده، پاسداری از قداست ان و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.

اهمیت خانواده

خانواده از بدو پیدایش خود همچون حریمی امن برای افراد جامعه ایفای نقش نموده است. هر چند كه در بستر زمان، این نظام كوچك اجتماعی دستخوش تغییرات فراوان گردید. لیكن هیچگاه از حیات جمعی بشر جدا نماند. همیشه پا بر جای است و هیچ آسیبی را نمی‌توان سراغ گرفت كه بی تأثیر از مسایل نظام خانواده باشد.

خانواده، زنجیره ارتباطی اجتماع و تضمین كننده آرامش و ثبات جامعه بوده و خواهد بود و واحدی است كه كودكان نخستین وابستگی‌های عاطفی نزدیك و صمیمی خود را در آن برقرار می‌‌سازند زبان را یاد می‌گیرند و درونی كردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در آن آغاز می‌كنند. نفوذ خانواده را در تربیت كودكان از دو جهت می‌توان مطالعه كرد یكی از جهت كنش اجتماعی آن، كه تأمین ارزشها و ایجاد صمیمیت و همكاری میان اعضاء خانواده است و دیگری كنش روانی خانواده كه در حقیقت پایه‌های شخصیت كودكان را پی‌ریزی می‌نماید و به فعالیتها، افكار و عواطف آینده آنان شكل خاص می‌بخشد، روانشناسان نشان داده‌اند كه تربیت سالهای اولیه كودكی از نظر پیدایش خصوصیات و حالات معینی در انسان، تأثیر بسیار عمیقی دارد (صانعی 1373 : ص193).

اهمیت خانواده برای عده‌ای از روانشناسان به اندازه‌ای است كه عده‌ای بر آن شدند كه به جای روان درمانی فرد، از طریق روان درمانی خانواده كژ رفتاریها را بهبود بخشند و سلامت روحی را به افراد باز گردانند، خانواده هم می‌تواند در پرورش استعدادهای نوجوانان و همنوایی او با جامعه و هم در به انحراف كشاندن و ناهمنوایی نوجوانان با اجتماع تأثیر شگرف داشته باشد.

اصولاً محیط‌های نامساعد خانوادگی سبب بار آمدن فرزندان ناسازگار و ناامن می‌شود. فضای خانوادگی نامناسب و متشنج، بهداشت روانی نوجوان را در معرفی تهدید قرار می‌دهد. و صدماتی برای او وارد می‌كند كه در دوره‌های بعدی عمر فرد به گونه‌ای ظاهر می‌شود.

جامعه‌شناسان خانواده را یكی از شالوده‌های اساسی حیات اجتماعی محسوب می‌كنند. به همین جهت وظایفی كه به عهده اوست بسیار سنگین و در خور اهمیت فراوانند، تعلیم و تربیت فرزندان كه مردان و زنان فردای اجتماع را تشكیل می‌دهند و مسئولیت آینده به دوش انان است و همچنین پرورش شخصیت نسل آینده از عمده‌ترین وظایف خانواده است و باید از اعضای خود افرادی مفید بسازد و با اجتماعی كردن و تطبیق دادن آنها با جامعه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند عناصر سودمندی را تحویل اجتماع دهد.

تعریف فحشا و روسپیگری

روسپی و روسپیگری به صورتهای متعدد تعریف شده تا آنجا كه می‌توان گفت به تعداد نویسندگان و محققانی كه در این باره نوشته و پژوهش كرده‌اند. تعریفهای گوناگون از آن ارایه شده است.

این اصطلاح به معامله پایاپای و بی‌بند و بارانه جنسی زنان و مردان به منظور كسب درآمد اطلاق می‌شود. در واقع اصطلاح دقیق‌تر آن، تن فروشی است و شخص از این راه كسب درآمد می‌نماید. به عبارتی انگیزه برای ایجاد روابط جنسی نامشروع و بی‌بند و باری جنسی و اخلاقی، تأمین معاش می‌باشد (كامكار، 1380 : 149).

در كتاب پیرامون روسپیگری در شهر تهران، روسپی چنین تعریف شده است: «روسپی زنی است كه از راه خودفروشی امرار معاش كند و جز این پیشه ندارد و تحت نظامات خاصی به این پیشه و كار خود ادامه می‌دهد.” در تعریفی دیگر چنین آمده است: “روسپی زن یا دختری است كه به خاطر پول و برای ارضای میل جنسی مرد به او تسلیم شود در این كار از خود نه اختیار داشته باشد و نه از نظر جنسی حظی ببرد” (ستوده، 1379 : 168).

بنجامین در تعریف روسپی یا فاحشه می‌گوید: روسپی، زنی (یا به ندرت مردی) است كه مخارج زندگی خود را به طور كلی یا جزئی از طریق تسلیم بدن خویش به دیگران به منظورهای جنسی تأمین می‌كند و باید به این تعریف افزوده شود كه این روابط جنسی همگانی بدون محبت و موقتی است، وجه آن نقداً پرداخت می‌شود؛ اگر محبت زن در این امر دخالت داشته باشد فاحشگی نام نخواهد داشت. این اصطلاح تنها به كسانی اطلاق نمی‌شود كه تمام عمر روسپیگری می‌كنند بلكه هر زن یا مردی كه در ضمن اشتغال به كارهای دیگر، گاهگاهی با دریافت پول از بیگانگان با انها همبستر می‌شود، باز طی مدتی كه به این رفتار خود اقدام می‌كند روسپی است (بنجامین، 1344 : 90).

تاریخچه

الف- بررسی تاریخچه روسپیگری در : ملل ابتدایی

عمر پدیده فحشا و روسپیگری به اندازه عمر جوامع بشری است. بنا به نوشته ویل دورانت «حتی در اجتماعت ابتدایی پیش از ظهور مالكیت ، به دختر بكر با نظر تحقیر می‌نگریستند و این را دلیل عدم توجه مردان می‌دانسته‌اند» در تبت مادران با كمال جدیت دنبال كسی می‌گردند كه مهر بكارت از دخترانشان بردارد …

باید گفت روابط جنسی در میان ملل ابتدایی تا حدود زیادی آزاد بوده و تابع هیچ قید و بندی نبوده است. بگفته ویل دورانت «در میان هندیان آمریكای شمالی دختران و پسران جوان آزادانه با یكدیگر می‌آمیزند و این عمل به هیچ وجه مانع ازدواج آنان نمی‌شود».

سرفرانسیس گالتون نقل می‌كند. «در میان قبیله دامارا تقریباً هر هفته یكبار زنان شوهر خود را عوض می‌كنند و من بسیار به زحمت می‌توانستم بفهمم كه شوهر موقت این خانم درفلان وقت چه كسی بوده است …»

بی‌شك چنین روابطی برای مردم قبیله طبیعی بوده است و نباید انتظار داشت كه در چنین اوضاع و احوالی، آثار عمیق فحشا در اجتماعات ابتدایی دیده می‌شود. تاریخ ظهور معضل فحشا از زمان پیدایش مدنیت و مالكیت و از بین رفتن آزادی عمل جنسی پیش از زناشویی دورتر نمی‌رود. آری گاه‌گاهی دیده شده است كه دخترانی برای تهیه جهیزیه یا پیشكش كردن پولی به معابد، خود را می‌فروخته‌اند (دورانت، جلد1، 1344 : 56).

سومر

نكته حائز اهمیت در تمدن سومر این است كه در آن روزگاران كهن نیز حكم اخلاقی برای مردان وزنان یكسان نبود. چرا كه در مالكیت و وراثت با هم اختلاف داشتند. بعنوان مثال زنای مرد، در این تمدن نوعی “سبكسری” بشمار می‌رفت؛ اما كیفر زن زناكار مرگ بود ( ابونیا عمران ، فرحناز ، 1381 : 17).

مصر

ازدواج با محارم در مصر قدیم معمول بود. شاه غالباً خواهر و یا گاهی دختر خود را برای پاك نگهداشتن خون خاندان سلطنتی به همسری بر می‌گزید و بدین ترتیب عادت همسری با خواهر از شاه به سایر طبقات مردم سرایت نمود، بطوریكه «در قرن دوم پس از میلاد، دو سوم ساكنان ارسینوئه از این قاعده پیروی می‌كردند». بی‌شك ازدواج با محارم در آن زمان امری طبیعی به نظر می‌رسید. مجازات زن زنا كار طرد وی از خانه ، بدون دادن هیچ حقی بوده است (همان : 17).