دانلود مقاله وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم 15 ص 💯

دانلود دانلود مقاله وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم 15 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

دانلود مقاله وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم 15 ص

دانلود-مقاله-وضع-عمومي-علم-وادب-در-قرن-هفتم-و-هشتم-15-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم‏
‏مقدمه‏
‏تحولات قرن هفتم و هشتم‏
‏نثر فارسي در قرن هفتم و هشتم‏
‏شعر فارسي در قرن هفتم و هشتم
‏وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم –>
‏ مقدمه ‏
‏در اوايل قرن هفتم ايران با يكي از بزرگترين مصائب تاريخي يعني حمله مغولان خونخوار مواجه شد (616هجري). اين حمله به سرداري چنگيز تا سال 619 ادامه يافت و بعد از او همچنان ايلغارهاي پياپي مغول و تاتار به ممالك مختلف و از آن جمله ايران امتداد داشت تا در ميان سالهاي 651ـ 656 حملات هولاكو نواده چنگيز آخرين مراكز قدرت را در ايران و عراق از ميان برداشت و سلسله امراي ايل خاني را در ايران به وجود آورد.
‏در گير ودار اين حملات سخت قسمت بزرگي از شهرها و مراكز ادبي علمي ايران از ميان رفت و جز چند پناهگاه كوچك و بزرگ در داخل ايران و در ولايت سند و آسياي صغير محلي براي حفظ بازمانده حوزه‏هاي علمي و ادبي و پاره‏اي از كتب باقي نماند، كه مهمتر از همه آنها اراضي تابع مماليك غوريه در آنسوي رود سند و سرزمين حكمفرمايي سلاجقه آسياي صغير و فارس بوده است. بعضي نواحي كوچك هم در اين ميان از آسيب حمله مغول مصون ماند كه ارزش علمي و ادبي آنها اصولاً قابل توجه نيست. وجود اين پناهگاههاي كوچك و بزرگ در آغاز قرن هفتم از يك لحاظ مهم است و آن پناه بردن چند تن معدود از دانشمندان و اديبان و عارفان است بدانها و ايجاد فرصتي براي آنان در پرورش شاگردان و ادامه تعليم در ايران. با اين حال نيمه اول قرن هفتم به سبب انقلاب ها و قتل و غارتها و ويراني شهرها و حملات پياپي وحشيان تاتار و عدم استقرار احوال، و نيمه دوم قرن هفتم در نتيجه وجود نداشتن كتب و مراكز تعليم و معلمين ، به هيچ روي مساعد به احوال علوم نبود. قرن هشتم نيز تقريباً به همين منوال گذشت و اگر در اين يك قرن و نيم اثري از عده‏اي از فاضلان و عالمان و شاعران مي‏بينيم نه از آن بابست كه عهد وحشيان تاتار دوره رونق علم و ادبست بلكه اولاً نتيجه باقي ماندن بعضي از علما و دانشمندان و تربيت يافتگان پيش از مغول و ثانياً معلول علاقه قلبي و تاريخي مسلمين به علوم و ثالثاً نتيجه وجود پناهگاههاييست كه پيش از اين نام برده‏ايم. وجود خاندانهاي امارت بعد از عصر ايلخانان كه غالباً از ايرانيان بوده‏اند هم در ادامه مجالس تعليم بسيار مؤثر بود و به هر حال در اين عصر هر چه از دانش و ادب و عالمان و اديبان ببينيم باز هم وجود آنها معلول وجود ايرانيانست و اثر مغول در علوم و ادبيات اين دوره تنها يك چيز بود و آن از ميان بردن كتب و علما و ادبا و كاسد كردن بازار علم و ادبست و لا غير. در حمله اول مغول و نابود شدن مراكز متعدد علمي خراسان و ماوراءالنهر و ري و اصفهان، دو مركز عمده علوم و ادبيات باقي مانده بود و از آن دو يكي قلاع اسمعيليه بود و ديگر بغداد و اين دو مركز مهم را هم هولاكو به ترتيب در سالهاي 654 و 656 از ميان برد و جز قسمتي كوچك از جنوب ايران (حوزه فرمانروايي اتابكان سلغري) و ناحيه سند و شهرهاي آسياي صغير و مصر و شام ديگر پناهگاهي براي علوم و ادبيات اسلامي باقي نماند.
‏2


در اواخر عهد ايلخانان مغول بر اثر سلام آوردن ايشان عنادي كه آنان و كارگزاران بت پرست و عيسوي و يهود ايشان با ايرانيان مسلمان داشتند از ميان رفت و اين خود فرصتي براي مسلمانان در احياي سنن ديرينه شد و چون بعد از ايشان همه امرا و ملوك طوايف هم مسلمان و هم غالباً ايراني نژاد بودند طبعاً به ادامه اين سنن ياوري كردند.
از اين بحث چنين نتيجه مي‏گيريم كه در نيم قرن اول دوره مغول بقاياي علما و ادباي پيشين و وجود چند پناهگاه از فناي قطعي علم و ادب در ايران پيش گيري كرد و بعد از اين مدت فرصت مناسب تري به علل مذكور براي ادامه علوم و ادبيات در ممالك اسلامي حاصل گشت و سنت ديرينه مسلمين ايرانيان مسلمان را به استفاده از تعليمات بازماندگان علما و ادباي دوره خوارزمشاهي واداشت. ليكن هر چه از حمله مغول بيشتر گذشت و آثار شوم آن آشكارتر شد قوت علم و رونق بازار ادب بيشتر طريق نيستي سپرد و بازار جهل بيشتر رواج يافت.

وضع زبان و ادبيات فارسي در عصر مغول و فترت ميان ايلخانان و حمله تيمور تقريباً تابع همان شرايط و داراي همان احوالي است كه در باب علوم ديده‏ايم يعني در اوايل اين عهد دنباله وضع ادبي دوره خوارزمشاهي در ايران امتداد داشت و در نتيجه باقي ماندن گروهي از نويسندگان و شاعران بزرگ پيشين، ايران در اوايل اين عهد از وجود چند تن از بزرگترين شاعران و نويسندگان برخوردار بود و بعد از آن شاعران و نويسندگان متوسطي در ايران به سر مي‏بردند كه از ميان آنان حافظ بطور استثنا در زمره شعراي درجه اول ايران و از نوابغ بزرگ شعر است كه در آخر اين عهد مي‏زيست.
پس بر روي هم وضع ادبي ايران در عهد مغول و فترت بعد از آن با همه مصائبي كه بر ايران وارد شد بد نبود زيرا در آغاز آن دوره دو شاعر بزرگ ايران سعدي و مولوي و در آخر آن عهد شمس الدين حافظ ظهوركردند. از حيث باقي ماندن كتب متعدد هم اين دوره را بايد دوره ممتاز قابل توجهي شمرد.

 

دانلود فایل