دانلود مقاله در مورد حدودآزادي از نگاه كلام و فقه و عـرفان 42 ص 💯

دانلود دانلود مقاله در مورد حدودآزادي از نگاه كلام و فقه و عـرفان 42 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

دانلود مقاله در مورد حدودآزادي از نگاه كلام و فقه و عـرفان 42 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-حدودآزادي-از-نگاه-كلام-و-فقه-و-عـرفان-42-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 42 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏حدودآزادي از نگاه كلام و فقه و عـرفان
‏مقدمه‏
‏آزادي واژه اي با معاني گوناگون‏
‏تعريف آزادي‏
‏تعيين محل نزاع در مبحث آزادي‏
‏آزادي انسان در نگاه كلام‏
‏آزادي تكويني انسان در آيات‏
‏آزادي تكويني انسان در روايات‏
‏اشكال‏
‏پاسخ‏
‏حدود آزادي از نگاه فقه‏
‏حدود آزادي انسان پيش از بلوغ‏
‏حدود آزادي، پس از بلوغ در نگاه فقه‏
‏الف) تعدّي به مال و جان و ناموس و عِرْض ديگران‏
‏ب) تعدي به حقوق ديگران‏
‏حد و مرز آزادي انسان در برابر حقوق حيوانات‏
‏ج) ايجاد مزاحمت براي ديگران‏
‏د) تظاهر به منكرات‏
‏ه) تخلف از مقررات حكومتي و عدم رعايت مصالح نظام‏
‏و) اهانت به مقدسات‏
‏”لا اكراه في الدين” يعني چه؟‏
‏حدود آزادي انسان در نگاه عرفان‏
‏ويژگي انسان آزاد از نگاه عرفان علوي‏

‏مقدمه
‏آزادي مفهومي كشدار و در عين حال بسيار كليدي است كه همواره مورد توجه محافل
مختلف اجتماعي سياسي و صاحب نظران علوم سياسي و اجتماعي قرار گرفته است. يكي از
محورهاي عمده در تحليل و تبيين حكومت علوي همين مقوله مي باشد. دو گرايش عمده اي كه در
اصل موضوع آن وجود دارد، در بررسي آزادي در حكومت علوي نيز مشاهده مي گردد. مقاله اي
كه در پيش روي داريد به هدف تبيين همين موضوع تدوين شده است؛ البته چنانكه ملاحظه
خواهيد كرد بحث به صورت عام دنبال شده و اختصاصي به حكومت علوي نيافته است؛ لابد با
اين عذر كه حكومت علوي، مصداقي اتمّ از حكومت اسلامي است و از منظر ديني در سه بعد فقه،
كلام و عرفان، بايد به آزادي اين گونه نگريست. مقاله اي كه پس از اين با عنوان “آزادي مخالفان
سياسي در حكومت علوي” خواهد آمد، اجمالاً برداشتي متفاوت را ارائه خواهد كرد. و اين دو
گرايش ِاصلي است كه در تحليل و ارزيابي جايگاه آزادي در حكومت علوي به شكل خاص و در
اسلام به شكل عام، در ميان صاحب نظران وجود دارد. براي مجله حكومت اسلامي نيز شيوه
مطلوب همين است كه ديدگاههاي مختلف را در صورتي كه در چارچوب موازين مطرح شده
‏|162|

باشد، پيش روي صاحب نظران قرار دهد و پرواضح است كه همواره پرونده موضوعاتي چنين را
باز بگذارد تا ديدگاههاي مختلف مطرح شود. در آينده نيز مجله همچنان براي طرح ديدگاههاي
مختلف در انديشه سياسي آمادگي دارد، كمااينكه از نقد مباحث مطرح شده نيز
استقبال مي كند.
‏‏”مجله حكومت اسلامي”‏

‏آزادي واژه اي با معاني گوناگون
‏آزادي، واژه اي بسيار آشنا و دلكش و دلربايي است كه هماره، در طول تاريخ بشر، به
صورتهاي گوناگون مطرح بوده و در همه ادوار تمدن بشري، به صورت مثبت يا منفي، رخ
نمايانده است.
‏آزادي، از واژگاني است كه در فرهنگ همه اصناف آدمي، از دربار ملوك و كاخ فرمانروايان
تا كوخ رعيت و كوچه و بازار، از محفل اهل دانش و بزم ارباب ادب و سروده سرايندگان و چكامه
نازك انديشان، تا حكمت و فلسفه ژرف انديشان، از ارباب كلام قديم تا نوآوران كلام جديد، از
نداي رهايي بخش رهبران آسماني تا فتاواي حياتمند و سعادتمند دين شناسان، از فرياد برق
شمشير ظلم ستيزان تا زمزمه سويداي بندنشينان و بالاخره تا صحنه جدال انگيز جرايد و
مطبوعات معاصر، هماره، مورد گفت و گو بوده است.
‏در اين ميان، آنچه بيشتر از هر چيز، در نوشتار و گفتار اهل دانش و فرهنگ، به طور جدي،
مشكل ساز و حتي منتهي به باورهاي متضاد شده، اشتراك لفظي يا معنوي اين واژه، ميان مفاهيم
مختلف و مصاديق گوناگون آن است.
‏عدم توجه عميق به اين واقعيت، سبب خلط ميان مفهوم و مصداق گرديده و برداشتهاي كاملاً
متناقضي را از سوي صاحبان فكر و انديشه در پي داشته و جدلهاي بي نتيجه اي را همراه داشته
است.
‏اين نوشته، بر آن است تا ضمن ارائه تعريف ماهوي از آزادي و واژگان مرادف آن در
فرهنگ غرب، اقسام و مصاديق آن را بررسي كرده و حكم هر يك را از نگاه فقه و كلام و عرفان
مورد كَند و كاو عميق و به دور از هر گونه تعصب و جدال قرار دهد، و مرز آزاديها را از منظر كلام
و فقه و عرفان مشخص سازد.
‏|163|

‏تعريف آزادي
‏آزادي، از مفاهيم بسيار مأنوس و رايجي است كه مي توان از جهتي، آن را از سلسله مفاهيم
بديهي و بسيار روشن معرفي كرد كه اگر هر واژه اي را به عنوان معرف و بيان كننده حقيقت آن
برگزينيم، باز يا به روشني خود آزادي نيست و يا دست كم مساوي آن است. بسياري از مفاهيم
كه در نگاه بدوي و برخورد آغازين، روشن و بديهي مي نمايد، هنگامي كه با تأمل عميق و نگاه
تحليلي بدان مي نگريم و بر بوته تحقيق مي نهيم، چهره اي مجهول و ناشناخته از خود مي نمايد و
پاره اي از مصاديق آن مشتبه و ناآشنا مي آيد، نظير آنچه شيخ انصاري، رضوان الله تعالي عليه، در
تعريف واژه “ماء مطلق” فرمود:
‏و هو من أوضح المفاهيم العرفيّة إلاّ أنَّ تعريفَ المصنّف كغيره له … لأجل الأشارة إلي
امتياز أفراد غيره عند الاشتباه ‏[1]‏؛
‏لفظ “ماء مطلق” از روشنترين مفهوهاي عرفي است، ولي در عين حال براي اينكه
افراد آب مطلق با غير مطلق، مشتبه نگردد، نيازمند تعريف است و از اين رو مصنف
(علامه) مانند ديگر فقها، آن را تعريف كرده اند.
‏مفهوم آزادي نيز از اين سنخ مفاهيم است، از اين رو، در باره آن، تعاريف مختلفي، ارائه شده
و آزادي پژوهان بر اساس باورها و يا پيش فرضهايي، قيودي را در تعريف آن وارد ساخته كه گاه
مباين و بيگانه با ديگر تعاريف مي نمايد كه شايد باور اين حقيقت، مشكل و يقيناً مايه شگفتي
باشد كه از دانشمند غربي، آيزا برلين، بشنويم كه تا كنون، دويست تعريف در باره آزادي، مطرح
شده است. ‏[2]‏
‏برخي مانند لاك، آزادي را آن قدرت و نيرويي مي داند كه آدمي براي انجام يا ترك عمل
خاصي، برخوردار است. ‏[3]‏
‏و برخي مانند جان استوارت ميل، مي گويد:
‏”آزادي، عبارت است از اينكه هر انساني بتواند مصلحت خويش را به شيوه مورد نظر خود،
دنبال كند، مشروط به اينكه به مصالح ديگران، آسيبي نرساند.”> ‏[4]‏
‏و بعضي مانند كانت، مي نويسد: “آزادي، استقلال انسان از هر چيز به جز قانون اخلاقي
است”. ‏[5]‏
‏|164|

حضرت استاد، آيت الله جوادي آملي، آزادي از نگاه اسلام را چنين تعريف مي كند: “آزادي،
از ديدگاه اسلام، يعني رها شدن از بردگي و اطاعت غير خدا”. ‏[6]‏
‏ريشه پيدايش اين همه تعاريف گوناگون در باره آزادي را، در اختلاف اهداف
تعريف كنندگان بايد جست و جو كرد؛ زيرا، برخي از آزادي پژوهان، در صدد تعريف ماهيت
آزادي با قطع نظر از جهات مثبت و منفي آن بوده اند و جمعي، در پي تعريف آزادي با قيود و
حدودي كه بر وفق باورهاي خود، آنها را ارزش و كمال شناخته اند.
‏بر اين اساس، آنكه در مقام معرفي اصل ماهيت آزادي، بدون نظر به بُعد اثباتي و ارزشي و
ضد ارزشي آن بود، مانند لاك، گفته است، آزادي، همان توان بر فعل و ترك عمل خاص است،
ولي آنان كه خواسته اند آزادي مثبت و سازنده و مقبول از منظر عقلا را براي وصول به سعادت و
خوشبختي عمومي جامعه يا خصوصي همه آحاد، معرفي كنند، تمام قيودي را كه در دست يازيدن
به اين اهداف، دخيل مي دانسته اند، در تعريف خود، گنجانده اند.
‏از اين رو، جان استوارت ميل، در تعريف آزادي، قيد “مشروط به اينكه به مصالح ديگران
آسيب نرساند” را آورده است؛ زيرا، در نگاه او، آن آزادي كه مزاحم با مصالح ديگران باشد،
آزادي ِمقبول و پذيرفته عقلا نخواهد بود.
‏و باز از اين رو است كه كانت، آزادي را مستغني از اِعمال قانون اخلاقي نمي شناسد و رعايت
آن را در تحقق آزادي مقبول، ضروري مي شمارد. استاد آيت الله جوادي آملي، نيز چون در صدد
ارائه تعريف آزادي از نگاه دين است، حقيقت آزادي را منفكّ از عبوديت و بندگي خداوند
متعال ندانسته است.

 

دانلود فایل