دانلود تحقیق مدرنیته و پسا مدرنیته در گذر تاریخ

دانلود تحقیق مدرنیته و پسا مدرنیته در گذر تاریخ

دانلود تحقیق مدرنیته و پسا مدرنیته در گذر تاریخ

دانلود تحقیق مدرنیته و پسا مدرنیته در گذر تاریخ

دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل docx
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات 15
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

چکیده: مدرنیته به مثابۀ یک تمامیت، یک فلسفۀ تاریخی تکامل‌گرایانۀ آینده‌نگر است که مفهوم عقل و پیشرفت، هستۀ اساسی آن را تشکیل می‌دهد؛ عقلی که نه تنها در خصوص اخلاق و سیاست، بلکه معیار کلیۀ تجلیات زندگی انسان معاصر است. نقطۀ عطف این دگرگونی را باید عصر روشنگری و یا عصر حاکمیت عقل دانست؛ اما شکی نیست که ادامۀ این وضعیت به نزاع‌ها و اختلاف‌نظرهای پایان‌ناپذیر در مسائلی همچون لاقیدی اخلاقی سیاستمداران منجر می‌شود که حاکی از رویارویی انسان مدرن با یک فاجعۀ اخلاقی است. انسان عصر حاضر همواره با شبحی از اخلاق رودررو است؛ شبحی که میراث فرمانروایی عقل و دوری از احساسات و نوامیس اخلاقی است و این همه حاکی از نابسامانی زبان اخلاقی عصر مدرن است. در این مقاله، سعی شده است ضمن مروری اجمالی بر مفهوم مدرنیته، مدرنیسم، و پسامدرنیته، پسامدرنیسم، و تصورات غالب از این واژگان در گذر تاریخ، به ذهنیت بحران‌زدۀ انسان مدرن نیز به گونه‌ای تحلیلی توجه شود.

مدرنیته

«مدرنیته» مفهومی پیچیده است که نمی‌توان تعریفی جامع از آن به دست داد. دشواری تعریف کلمۀ «مدرن» از آنجا است که این کلمه همواره در تقابل با دو مفهوم دیگر قرار می‌گیرد: یکی مفهوم «کهنه» و دیگری مفهوم «سنت». از این نظر، گذشت زمان، مصداق کلمۀ «مدرن» را پیوسته تغییر می‌دهد؛ اما اصل «مدرنیته» به معنای «همواره به پیش رفتن است» و در عین حال «فراخواندن نو» و کنار گذاشتن «کهنه».

در نظر رومی‌ها، واژۀ «مدرن» معنای «تازه» داشت؛ حال آنکه معنای «کهن» عبارت بود از «آنچه به گذشته تعلق دارد.» کلمۀ «مدرن» (modernus) را رومیان نخستین بار در قرن ششم میلادی از روی کلمۀ «mode» یعنی «به تازگی» ساختند؛ همچنان که کلمۀ «modiernus» به معنای «امروزی» را از واژۀ «modie» به معنای «امروز» ساخته بودند. بنابراین، از نظر رومیان، «مدرن بودن» یعنی «آگاهی داشتن دربارۀ زمانۀ خود» (جهانبگلو، 1374: 55-49).

موج درگیری میان «قدیمی‌ها» و «مدرن‌ها» در قرون وسطا تشدید می‌شود؛ و تقابل میان «مدرن» و «کهن» با همین نحو در دوران اسکولاستیک در قرن سیزدهم ادامه می‌یابد. اما در قرون چهاردهم و پانزدهم است که نهضت‌هایی فکری و هنری سر برمی‌آورند که آشکارا خود را مدرن می‌نامند و صراحتاً آن را در تقابل با آرا و اعمال کهنه قرار می‌دهند. با رنسانس، میان عصر کهن و عصر مدرن برای همیشه حد فاصلی بنیادی کشیده می‌شود.

فایل ورد 15 ص