تحقیق پيوند زبان و شخصيت خانم مجتهدي (قابل ویرایش) 💯

دانلود تحقیق پيوند زبان و شخصيت خانم مجتهدي (قابل ویرایش) باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق پيوند زبان و شخصيت خانم مجتهدي (قابل ویرایش)

تحقیق-پيوند-زبان-و-شخصيت-خانم-مجتهدي-(قابل-ویرایش)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏مقدمه:
‏چگونه بنويسيم كه خواننده از ابتدا تا انتهاي داستان همراه نويسنده حركت كند و نه تنها همراه نويسنده باشد كه با لذت و بدون اينكه يك لحظه كتاب را از خود جدا كند، پا به پاي نويسنده جلو رود.
‏شخصيت هاي يك داستان چگونه پرورانده شوند كه خواننده احساس كند، شخصيت هاي خيالي داستان، افرادي هستند صاحب پوست، گوشت و خون كه حتي صداي نفس كشيدنشان شنيده مي شود و بعد از كنار گذاردن كتاب، آن ها را زنده تر از اطرافيان خود ببيند و آن گونه با دنياي كتاب ارتباط برقرا‏ر كند كه ارتباطش با محيط اطراف ب‏ريده شود.
‏يكي از عواملي كه مخاطب با داستان ارتباط نزديكي برقرار مي كن‏د، گفتگو است. حال اين گفتگوها يا‏ گفتگوي شخصيت ها با يكديگر است يا گفتگوي دروني شخص با خودش.
‏در روند داستان ‏ه‏ر چه حضور نويسنده نامرئي تر باشد و خواننده با پيش روي داستان و يا گفتگوي شخصيت ها ارتباط وقايع را درك كند، داستان جذاب تر است. حال اين كه، گفتگوها چطور پرورده شوند، بسته به درك نويسنده‏ از موقعيت افراد در اجتماع دارد‏ ‏نويسنده ‏تازه كار ‏نثرش‏ يكدست است و تمام شخصيت هاي داستانش يك جور يا نامتناسب با موقعيت اجتماعي شان حرف
‏3
‏مي زنند، ‏همين امر مانع از آن مي شود كه مخاطب ارتباط نزديكي با داستان برقرار كنند.‏
‏مقدمه:
‏حسن عابديني در انتقاد از داستان هاي علي محمد افغاني اين گونه مي نويسد:
‏«‏شخصيت ها به شيوه اي رئاليستي پرداخت نشده اند، اعمال آنان باور نكردني است و گفتارشان با وضعيت روحي ‏و زيستي شان منطبق نيست. مثلا روستاييان همچون اقتصاددانان و سياستمداران درباره اقتصاد، ماشيني كردن كشاورزي و اصول بهره كشي بحث مي كنند.‏»‏( عابديني حسن 1386؛ 532)
‏در اجتماعي كه زندگي مي كنيم، هر روز با افراد زيادي در ارتباط هستيم؛ رانندگان تاكسي در مورد چه چيزي حرف مي زنند و يا لحن صدايشان چگونه است؟ مطمئنا طرز گفتگوي آنها با رانندگان كاميون ‏متفاوت است. حتي طرز راه رفتن شان با يكديگر فرق مي كند.‏«‏به اين ترتيب گونه ي كاربردي اي كه هر فرد در جريان ارتباط بر مي گزيند، بيان گر جاي گاه اجتماعي وي است.‏»‏(مهاجر مهران، نبوي محمد 1376: 34)
‏زبان افراد بسته به سن، جنس(مرد و زن) تحصيلات، طبقه اجتماعي، شغل و… مختلف است.
‏«‏يك زن مدپرست بايد مثل يك زن مدپرست حرف بزند. يك زن هرزه مثل يك زن هرزه و… صحبتها، بايد براي نشان دادن خصوصيات اخلاقي و روحي و فكري كساني كه حرف مي زنند، و براي جلو بردن داستان به كار رود.
‏3
‏»‏(موام سامرست‏: ‏11)
‏بايد توجه داشته باشيم كه زبان هر فردي بنا به شرايط مختلفي كه در آن قرار مي گيرد تغيير مي كند.
‏زمانيكه عصباني هستيم تندتر حرف مي زنيم، احتمالا به لكنت مي افتيم ‏يا يكي از اعضاي بدنمان پرش پيدا مي كند. اگر از طبق‏ه فرهنگي پاييني باشيم، احتمالا فح‏ش مي دهيم، پيرزنها و افراد ناتوان نفرين مي كنند و در اين هنگام از جملات و مصوتهاي كوتاه استفاده مي شود تا سرعت اداي كلمات بيشتر شود و سريعتر خشم ما بيرون بريزد. اما هنگام اندوه و ناراحتي از جملات طولاني و كلماتي كه مصوت بلند دارند استفاده مي شود. ‏البته اين اتفاقات بصورت ناخودآگاه و براساس روحيه و ويژگي دروني هر شخص صورت مي گيرد.
‏انسانها در موقعيت هاي مختلف يك جور واكنش نشان نمي دهند، ترافيكي را تصور كنيد، ممكن است راننده اي با خونسردي منتظر بماند تا چراغ سبز شود راننده ديگري با كلافگي دستها و پاهايش را تكان مي دهد و ديگري مدام بوق مي زند، و در سوي ديگر چند جوان الكي خوش در حاليكه آدامس مي جوند
‏4
‏و مي خندند از فرصت استفاده كرده و شروع به دست زدن و رقصيدن مي كنند.
‏حتي زبان افراد در يك روز گرم تابستان كه مگسهاي مزاحم را از اطراف خود دور مي كنند، با يك صبح سرد زمستاني كه پا تند مي كنند تا سريعتر به مقصد برسند متفاوت است.
‏زبان يك فرد پير با زبان يك جوان مختلف است. افراد پير با صبر و حوصله از گذشته حرف مي زنند و متناسب با آن بيشتر فعل هاي گذشته را در جملاتشان مي آورند و بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه زبان كودكان زباني متفاوت از ديگران است:
‏به داستان زير از توجه كنيد، گفتگويي است از زبان يك كودك نه ساله كه برادرش را از خود مي راند:
‏«‏برو. نمي تواني با ما بيايي! برگرد برو خانه! ما مي رويم مغازه چيزي بخريم. مي روي زير ماشين. مي گويم برو، تو نمي تواني با ما ‏بازي كني، دهنت بوي شير مي دهد. برو موي دماغ ما نشو، هنوز خيلي كوچكي. كي بهت گفت دنبال ما راه بيفتي، برو گم شو…‏»‏(‏گلشيري احمد‏: ‏ 253 و 250‏)
‏حال نويسنده موفق كسي است كه بتواند دنياي متفاوت هر انساني را كشف كند و به خوبي در داستانش نمايش دهد:

 

دانلود فایل