تحقیق مفاهیم ده و روستا
تحقیق مفاهیم ده و روستا
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 129 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 71 |
دریافت فایل
تحقیق مفاهیم ده و روستا
جغرافیای روستایی
مقدمه:
تا قبل از جنگ جهانی دوم، جغرافیای روستایی هسته مركزی مطالعات جغرافیای انسانی را تشكیل میداد. اما پس از آن مطالعات روستایی تا اندازهای اهمیتش را از دست داد و این دقیقاً با رشد سریع تحقیقات در جغرافیای شهری در تضاد است و چنین تضادی اثرات گسترد? مراحل پیشرفت تمدن شهری را خاطرنشان میسازد.
از پیآمدهای انقلاب صنعتی، پیدایش شهرهای پر جمعیت در جهان بود. به این ترتیب نیازمندیهای صنعت و بیش از همه تأمین خدمه و ارتباطات مربوط به آن نه تنها موجب پیدایش مراكز پر جمعیت شد كه درجه تراكم جمعیت را در سراسر جهان دگرگون ساخت. برخی نواحی مانند آسیای جنوبی و جنوب شرقی ذاتاً پر جمعیت هستند ولی توزیع جغرافیایی این مراكز تجمع جمعیت، رابطه مستقیمی با درجه صنعتی شدن نواحی جغرافیایی دارد به طوری كه پرجمعیتترین شهرها را میتوان در صنعتیترین مناطق جهان جستجو كرد.
انقلاب صنعتی و به دنبال آن انقلاب جمعیتی، دو نیاز اصلی داشتند:
1. مواد اولیه كشاورزی بیش از پیش برای مصرف صنایع جدید.
2. مواد غذایی به مراتب بیشتر برای جمعیت افزایش یافته و پر مصرف جدید.
این دو نیاز از آغاز انقلاب صنعتی تا به امروز نه تنها كاهش نیافته كه افزوده تر نیز شده است و جوامع پیشرفته ناگزیر به تأمین و تابع آن میباشند. دو نیازی كه در بالا به آن اشاره شد سبب گسترش فضای كشاورزی، بالا بردن هر چه بیشتر تولید و بازده زمین و رویآوری به زراعت علمی و مكانیزه و به گزینی بذر و نهال و بهبود خاك و اصلاح وضع آبیاری و خشكاندن باتلاقها و زهكشی و افزایش مصرف كود و سم و مانند آن گردید.
به این ترتیب صنعت به كشاورزی، و كشاورزی مكانیزه به صنعت بیش از پیش وابسته گردید؛ ضمن اینكه تغذیه جمعیتی كثیر و در نتیجه تأمین مصرفی بالاتر را عهدهدار شد. سود فراوان كشتهای تجارتی (مورد نیاز جوامع صنعتی) و پیدایش صنایع جدید، بسیاری از كشورها را برای انتخاب «كشاورزی یا صنعت» به مطالعه واداشت. سرانجام بحث دربار? اینكه «یك كشور بهتر است صنعتی باشد یا فلاحتی؟» از شكل ابتدایی خویش درآمد و این واقعیت كه كشاورزی ضامن زندگی شهری است و حتی صنعت بدون آن قادر به ادامه حیات نیست به خوبی روشن گردید. همچنین تأیید شد كه مكانیزاسیون و توسعه زراعت بیتوجه به صنعت جدید غیر ممكن است. واقعیت جالب توجه دیگر اینكه: صنعت جدید، چهره و سطح زندگی انسان را در نواحی مختلف و درجه تمتع او را از مظاهر رفاه عصر جدید متفاوت ساخته و اختلاف عظیمی میان نواحی صنعتی و غیر صنعتی و شهرهای بزرگ و كوچك و به ویژه میان شهرها و روستاها ایجاد كرد تا آنجا كه تفاوت میان سطح زندگی در شهر و روستا به عنوان یك ضابطه در تشخیص درجه پیشرفتگی اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. روستاهای جهان از دورافتادهترین تا نزدیكترین آنها هنوز هم اكثراً آثار و نشانههای یك اقتصاد بسته را ظاهر میسازند
از ویژگیهای یك روستا این است كه قبل از هر چیز فعالیت كشاورزی در آن غالب باشد یعنی بیش از پنجاه درصد درآمد ساكنان آن (روستاییان) از طریق كشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی یا زنبور عسل و …) تأمین میگردد. وانگهی روستا میتواند بدون نیاز به شهر به حیات خود ادامه دهد، در حالی كه شهر بی وجود روستا و بدون بهرهگیری از منابع آن محكوم به نابودی است
از مهمترین ویژگیهای روستا غالب بودن فعالیت كشاورزی در آن میباشد
دنیای جدید تحت تأثیر نیاز اقتصادی ناگزیر شد رابطه خود را به طور روزافزونی با روستاها گسترش دهد و با اعلام این نیاز روستاها را هر چه بیشتر به مراكز صنعتی و شهری مرتبط سازد و عمران روستایی را در مراكز توجه قرار دهد. ولی افزایش تولید و عمران روستاها بدون شناسایی هر چه دقیقتر و كاملتر آنها غیر ممكن است
در میان علومی كه به مطالعه روستایی میپردازند (همچون جامعه شناسی روستایی، مردم شناسی روستایی، جمعیت شناسی روستایی، اقتصاد روستایی و جغرافیای روستایی) شاخه جغرافیای روستایی تنها شاخهای است كه به شناسایی محیط طبیعی روستا و استعدادهای بالقو? آن در رابطه با معیشت انسان در روستا میپردازد. تجربیات تاریخی حداقل این نكته را در زندگی ملل كشاورز ثابت كرده است كه هر قوم به تناسب علم و اطلاعی كه از استعدادهای خاك و آب و هوا و مردم محیط خویش داشته بر میزان بازده تولیدی خویش افزوده است
بنابراین دنیای اقتصادی امروز وقتی دربار? روستاها بحث میكند دو موضوع را مد نظر دارد
1. افزایش تولید كشاورزی؛
2. عمران
در پایان این مقدمه، اگر بپذیریم كه شناسایی روستا مقدمهای است لازم بر عمران آن، بدیهی است تعاریفی از روستا و شناخت دیدگاههای جغرافیایی روستایی میتواند به این منظور كمك كند
تعاریف و مفاهیم ده و روستا
در فرهنگهای فارسی روستا را ده و قریه نوشتهاند. در زبان پهلوی به روستا روستاك میگفتند و رزداق و رسداق و رستاك ناحیهای است در خارج شهر، مشتمل بر چند ده و مزرعه كه در آن تولید روستایی حاكم است. در واقع روستا در زبان پهلوی معنی وسیعتر از ده را داشته است. در دوره ساسانیان نیز این مفهوم در ایران مصداق داشته، «در رأس دیه با مزارع تابع آن (روستاك_ روستاق) یك نفر دیهیك قرار داشت». دیه به معنی ده و جمع آن دیهها است.مؤلف معجم البلدان مقصود از روستا را در ایران هر موضوعی میداند كه در آن مزارع و قریه باشد. اصطخری بنا به مأخذ قدیمی، روستا را به معنی دهستان امروزی به كار برده است. بدین ترتیب متقدمان عموماً مفهوم روستا را از ده وسیعتر دانستهاند. بنابر نظر دكتر كاظم ودیعی:هر روستا پیش از آنكه یك واحد اجتماعی یا اقتصادی باشد یك واحد جغرافیایی است و این واحد جغرافیایی ظرفی است كه اجتماع و اقتصاد آن مظروف آن است. بنابر این در هر مطالعه و تحقیق روستایی بستر اصلی یعنی واحد جغرافیایی ده را باید مبنای كار و سر آغاز مطالعه و شناخت خود قرار داد. به عبارت دیگر انسانها و مسائل اجتماعی و اقتصادی آنها را نباید جدا از محیط جغرافیاییشان كه منبعث و متأثر از آنند در نظر گرفت.چنین نگرش و شیوه تحقیقی را به پارسی روستاشناسی میگویند و معادل فرنگی آن تحقیقات ژئوسوسیواكونومیك است
ده و قریه سكونتگاه و جامعه كوچكی است كه نسبت به روستا مفهوم محدودتری دارد و یك واحد معیشتی است كه در یك فضای جغرافیایی مستقر و شكل گرفته باشد. ولی روستا شامل ده یا قریه است به انضمام مزارع و فضاهای مربوط به مراتع و باغات و پوشش طبیعی اطراف آن (گاه بعضی از مزارع ممكن است تابع دهی نبوده و به خودی خود استقلال داشته باشد كه در این صورت یا اجتماع كوچكی در آن استقرار دارد، مثلاً یك خانواده یا بیشتر، و یا خانواری بر روی آن اسكان نیافته است كه در هر دو صورت به آن مزرعه یا كلاته میگویند و مفهوم آن در فارسی فضای روستایی است و در مغرب زمین فار مستد نام دارد). به ساكنان روستا، روستایی گفته میشود و بیش از پنجاه درصد درآمد روستاییان از طریق فعالیتهای كشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی یا زنبور عسل و نظایر آن) تأمین میگردد. ده و قریه ممكن است مبتنی بر كشاورزی نباشد، یعنی ساكنان آن زارع، برزگر، كشاورز و دامدار روستایی نباشد، بلكه معیشت آن بر اساس فعالیتهای دیگر همچون: استخراج معدن، صید و صیادی، بهرهوری از آب معدنی، صنایع دستی، خدمات و نظایر آن استوار باشد. اما اگر نسبت بالایی از ساكنان این واحد معیشتی به بهرهوری از فضاها یا فعالیتهای كشاورزی بپردازند و به عبارت دیگر مستقیماً با زمین به منظور زراعت و فعالیتهای جنگلی سروكار داشته باشند،آن روستا نامیده میشود
پس از خصوصیات روستا وابسته بودن آن به زمین یا بهرهوری از طبیعت است. در نتیجه هر روستا شامل حداقل یك ده است ولی معلوم نیست كه هر ده ضرورتاً روستا باشد. بنابر آنچه گفتیم، از نظر معیشت نیز ده و روستا با هم تفاوت دارند، با این وجود در عرف واژههای: روستا، كلاته، قریه، ده و دهكده به جای یكدیگر به كار میروند
هنگامی ده یك واحد تولیدی كشاورزی است كه عمدهترین فعالیتهای آن زراعت، باغداری، دامداری، پرورش زنبور عسل، پرورش ماهی و یا هر فعالیت دیگری باشد كه در ده امكان تكثیر دارد و تولیدی را با بهرهوری مستقیم از طبیعت فراهم نماید و روستایی بتواند از طریق آن كسب معاش كند و احتمالاً مازاد آن را نیز به خارج از ده عرضه نماید.
زمانی ده یك واحد تولیدی صنعتی است كه بر صنایع روستایی استوار باشد، یعنی ماد? اولیه آن در ده بدست آید و در محیط ده نیز به مواد قابل مصرف تبدیل شود، همچون :
صنایع و فرآوردههای تولیدات دامی و خوراكی، فرشبافی، صنایع استخراج سنگهای معدنی، كارگاههای سفالگری، سرامیكسازی، چینیسازی و … .
وقتی ده بر اساس خدمات استقرار مییابد كه یكی از جنبههای سرویس رسانی در آن اساس معیشت باشد، نظیر دهاتی كه بر مبنای چشمههای آبگرم یا آبهای معدنی پا گرفته، یا دهاتی كه بر سر راه تجارتی یا در مسیر بازارهای عرضه و تقاضای كالاهای مصرفی و یا تجارتی شكل گرفته باشند و یا دهاتی كه در نواحی خوش آب و هوا ایجاد شده، از نظر سیاحتی دارای اهمیت هستند و امرار معاش ساكنان آن بر مبنای هتلداری و خدمات رسانی به مسافران یا سیاحان استوار است.
تردیدی نیست كه در یك قلمرو جغرافیایی معین، نخستین روستاها در مستعدترین نقاط آن به وجود آمدهاند یعنی جاهایی كه بهرهبرداری از آب سهلتر و به زیر كشت بردن زمین مستلزم كار كمتر و بازده بهتری بوده است. اما سیمای روستاها و نقش و مبانی اقتصادیشان در سراسر جهان یكسان نیست: سیمای دهات از ناحیهای به ناحیه دیگر متفاوت است یعنی استقرارگاههای روستایی ممكن است حالتی مجتمع و متمركز و در مواردی متفرق و پراكنده باشد كه این مطلب مهم محتاج تحلیل است. نقش و مبانی اقتصادی روستاها نیز بنابر شرایط جغرافیایی محل فرق میكند، برای مثال، ما در مناطق استوائی با روستاهایی سروكار داریم كه به تمرین زراعت متحرك مشغولند، بدین معنی كه یك قطعه زمین برای چند سالی كشت میشود و وقتی كه محصول به علت فرسودگی خاك و آفات و حشرات موذی و گیاهان هرز كاهش مییابد، به قصد رفتن به ناحیهای دیگر ترك میشود. این قبیل روستاها مطلقاً دامپروری نمیكنند. در پارهای موارد به روستاهایی برمیخوریم كه اساساً دامپرورند و نمونه آن در ایران و خاصه در خلخال زیاد داریم. در این قبیل روستاها كوچ انجام نمیشود ولی حیوان را در مسافت كم به وسیله چوپان به چرا میفرستند، برخی روستاییان با زراعت آشنایی دارند اما اساس معیشت از دام است.
بنابراین ملاحظه میشود كه ضمن اینكه ده یك پدید? جهانی است در هر منطقه متناسب با شرایط جغرافیایی موجود ویژگیهایی یافته و شكل و حالت خاص به خود میگیرد.
یكی از ملاكهایی كه برای یافتن علل طبیعی یا مصنوعی پیدایش دهات میتوان مورد استفاده قرار داد اسامی آنهاست. نگاهی به اسامی روستاها و آبادیها و دهات ایران یا هر كشور دیگر ما را به این نكته رهنمون میسازد كه میتوان آنها را برحسب نامشان طبقهبندی كرد. این طبقهبندی ما را از راه معنای اسامی روستاها به علل پیدایش آنها راهنمایی میكند. در میان اسامی روستاها گروههای زیر از لحاظ روستاشناسی اهمیت بیشتری دارند:
1. نامهایی كه معنا و مفهومی صرفاً جغرافیایی دارند و برخی حكایت از نوعی وحدت جغرافیایی میكنند مانند:دهدشت، كندعلیا، كندسفلی و نظایر آن.
2. نامهایی كه معنا و مفهومی شخصی دارند و بر این دلالت میكنند كه به وسیله شخص معینی و بر اثر اقدامات و طرحهای از پیش اندیشیده ایجاد شدهاند مانند: حسنآباد، سعادتآباد و غیره.
3. نامهایی كه با كلمه مزرعه یا باغ شروع یا ختم میشوند، مانند باغفیض، مزرعه حسینآبادوغیره.
همین سه گروه از لحاظ یافتن اصل و منشأ ده كمك شایانی میكنند و به كمك آنها میتوان پی برد كه مثلاً مزرعه… یا باغ… در اصل ده نبوده بلكه قطعه زمین مستعدی بوده است كه به وسیله مالك یا زارع مبتكر یا معمری تبدیل به یك مزرعه شده و سپس با توسعه عملیات عمرانی به تدریج خانوارها در اطراف سكنی گزیده و جماعت دهی را بنیان نهادهاند و پس از آنكه جمعیت آن از حد نصاب عرف زمان تجاوز كرد،به عنوان روستا شناخته شده است.
تعاریف و معانی جغرافیای روستایی
جغرافیای روستایی بر مبنای شناخت كلی واحد ده استوار است و واحد ده و روستا شامل محیط طبیعی و انسانی آن و تأثیر و تأثر هر یك از دیگری میشود. برخی از پژوهندگان، روستاشناسی را مترادف با جغرافیای روستایی میدانند در حالی كه تفاوت محسوسی بین این دو وجود دارد. یكی از جغرافیدانان ایرانی كه در زمینه روستاشناسی دارای تألیفاتی میباشد دكتر كاظم ودیعی است
او در كتاب مقدمه بر روستاشناسی ایران كه بر مبنای جغرافیای انسانی به رشته تحریر درآورده است چنین میگوید:«روستاشناسی عبارت است از معرفت همه جانبه به محیط طبیعی و انسانی ده و دریافت استعدادهای بالقوه و بالفعل آن به نحوی كه این معرفت بتواند راهنمایی صدیق در امر سرمایهگذاری و عمران باشد
جغرافیای روستایی بر مبنای شناخت محیط ده و فضای اطراف آن و شیو? سكونت انسان در رابطه با طبیعت استوار است كه در این رابطه الزاماً از تغییرات هر یك از پدیدههای طبیعی و انسانی در نتیجه عملكرد عوامل جغرافیایی مختلف بحث میكند
برای اهداف مباحثی كه در این مجموعه دنبال میشود تعریف «كلاوت» استاد دانشگاه آكسفورد از جغرافیای روستایی میتواند ملاك قرار گیرد:«جغرافیای روستایی میتواند به منزله مطالعه تغییراتی كه در زمانهای اخیر در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فضایی و چگونگی بهرهبرداری از زمین در نواحی كمجمعیتتر، كه عموماً از لحاظ اجزاء قابل رؤیتشان به عنوان «روستا» به رسمیت شناخته شدهاند، تعریف شود»
بنآمور ((J.Bonnamour استاد جغرافیای دانشگاه سربن در كتاب جغرافیای روستایی خود مطالعات سنتی جغرافیای روستایی را مطابق با توصیف روستاها ذكر میكند و منظور از جغرافیای علمی روستایی را بررسی روستاها از نظر طبیعت، فضاهای كشاورزی، زندگی و فعالیتهایی كه در روستا انجام میشود در زمانهای متغیر می داند
در میان نظریات جغرافیدانان معاصر، نظر پیر ژرژ (Pierre George) جامعتر مینماید كه در اثری از او تحت عنوان مبانی جغرافیای روستایی در سال 1978 به چاپ رسیده است. این نویسنده مبانی جغرافیای روستایی را مبتنی بر بررسی فضاهای كشاورزی و مطالعه آنها با توجه به جامعه و ابزار كار و اقتصاد روستا و آمایش آن به منظور رفع مشكلات معیشتی در جوامع روستایی میداند.
ملاكها و ضوابط تفكیك شهر و روستا
تعریف روستایی
برای یك انسان غیر حرفهای تعریف واژههای «روستایی» و «شهری» امری سهل و ساده به نظر میرسد، اما این كار در عمل با ابهام و سردرگمی فراوانی روبرو میشود. این اشكالات با نرسیدن به توافق بر سر تعریف استاندارد از كلمه روستایی تشدید میشود. اگرچه بیشتر كشورها میزان جمعیت و تراكم جمعیت را به عنوان معیار تفكیك شهر و روستا به كار میبرند ولی بر سر ارقام معین و مشخص در این زمینه كمتر توافق كردهاند. برای مثال، در كانادا یك جمعیت 1000 نفری تشكیل یك شهر را میدهد در حالی كه در ژاپن یك جمعیت 30000 نفری. تعدادی نویسندگان نواحی روستایی روشهای دیگری را برای تمایز شهری و روستایی جستجو كردهاند. برای مثال، ویبرلی ((Wibberley ادعا كرده است كه كلمه روستایی (rural) « آن قسمتهایی از یك كشور را توصیف میكند كه به روشنی نشانههای غلبه استفادههای گسترده از زمین را نشان میدهد… این به ما اجازه میدهد كه به مساكنی بنگریم كه به نظر هنوز روستایی جلوه میكنند اما، در عمل عمدتاً دنباله (امتداد) شهری هستند كه نتیجه توسعه راهآهن و اتومبیلهای شخصی است».
راجرز و بست ((Rogers & Best یك مرحله پا فراتر گذارده یادآور میشوند كه «از نظر بهرهبرداری از زمین، اراضی روستایی نواحی زیر كشت، زیر جنگل و بیشه، و زیر قطعات وحشی مورد استفاده قرار نگرفته در حالت طبیعی یا نیمه طبیعی را دربر میگیرد. اراضی شهری نه فقط عرصه شهرها را شامل میشود؛ بلكه دهكدهها، قصبات و حتی مساكن منفرد یا منزوی را هم در بر میگیرد اعم از اینكه در شهر یا در روستا واقع شده باشند و عمل مشابهی را انجام دهند
با وجود راههای دیگر برای تعریف واژههای روستایی هنوز احتیاج به توافق روی یك معیار كمی بین شهر و روستا وجود دارد. در این زمینه پیشنهادهای مفیدی ارائه شده است. در خصوص دنیای در حال توسعه هالپرن (Halpern) مكانهای روستایی را به شكل مكانهایی كه «از قبایل نومادیك 50 نفری تا دهكدههای چندین هزار نفری متغیر است در نظر گرفت» در حالی كه بنا به قول مریل Merrill دهكده در آمریكای شمالی شامل «500 تا 2500 نفر میشود و به ناحیهای كه ممكن است تا 1000 نفر را در بر بگیرد سرویس میدهد. سازمان ملل متحد معیار 20000 نفر جمعیت را جهت تعیین بالاترین حد و مرز مكانهای روستایی به كار برده و در انگلستان بخش محیط جمعیت 10000 نفر را برای این منظور ملاك قرار داده است. به منظور فراهم ساختن یك تعریف عملی، رقم اخیرالذكر در كتاب جوامع محلی روستایی مورد استفاده قرار داده شده است زیرا كه آن مكانهایی را كه به سادگی به وسیله بست و راجرز «مساكن كوچك»(small settlements) نامیده شده است مشخص میكند و بنابر نظر هاگت ((Haggett آن «حداقل را برای سلسله مراتب شهری تشكیل میدهد
در كشورمان ایران هنوز رقم جمعیتی ملاك تفكیك شهر و روستاست و در حال حاضر این رقم بالغ بر 10000 نفر است. البته به نظر میرسد كه تنها تكیه بر یك ارزش كمی نتواند ملاك منطقی برای تفكیك شهر و روستا فراهم آورد. در واقع از میان معیارهایی كه برای این تفكیك پیشنهاد شده است میتوان تعدادی را بنابر خصوصیات جغرافیایی محل برگزید و با در نظر گرفتن ارزشهای عددی برای آنها به این منظور نائل شد.
مطالعات اجتماعی دربار? اماكن روستایی و ضوابط تفكیك شهر و روستا
سروكین و زیمرمان Sorokin and Zimmermann) (p. هشت گروه از متغیرهایی را كه جهت تفكیك روستا از شهر در نظر گرفتند این گونه تشریح كردند: اشتغال، محیط، انداز? جامعه، تراكم جمعیت، تجانس جمعیت، تمایز اجتماعی، تحرك و سیستمهای اثرات متقابل.
ذیلاً خصوصیات روستایی « rural » هر متغیر توصیف میگردد:
1.اشتغال: اماكن روستایی شامل درصد بالایی از كارگران و خانوادههای آنها میشود كه مستقیماً با زمین به منظور زراعت و فعالیتهای جنگلی سروكار دارند. با این وجود قبل از آنكه فرایند روستاگرایی آغاز شود چنین اماكنی صنعتگران و كارگران سرویسهای محلی اساسی را نیز در بر میگرفت.
(ruralization : روستاگرایی فرایندی است كه طی آن تعداد سكنه نواحی روستایی دور افتاده نسبت به گذشته كمتر شده است و بیشترشان كارگران كشاورزی هستند، در صورتی كه در گذشته این نواحی دارای جمعیت بیشتری بودند و تعداد صنعتگران و كارگران خدمات با كشاورزان و كارگران كشاورزی برابر بود).
2. محیط : محیط جغرافیایی نواحی روستایی بیشتر دستپرورد? طبیعت است تا ساخته دست بشر؛ همراه با چشماندازی بیشتر مركب از مزارع و جنگلها تا عمارات، كارخانجات و خیابانها.
3. انداز? جامعه: اماكن روستایی معمولاً كوچكتر از شهرها هستند.
4. تراكم جمعیت: جمعیتهای نسبی در نواحی روستایی پایینتر از شهرها است.
5. تجانس جمعیت: از لحاظ خصوصیات اجتماعی، جمعیت جوامع روستایی در مقایسه با جمعیت شهری متجانستر است.
6. تمایز اجتماعی: تمایز و طبقهبندی اجتماعی، در شهر بیشتر به چشم میخورد تا در روستا و اختلافات طبقاتی در روستا كمتر محسوس است.
7. تحرك : تحرك هم به مفهوم فضایی و هم اجتماعی، در روستا دارای شدت كمتری است تا درشهر.
8. سیستم اثرات متقابل: روابط متقابل در جامعه روستایی در حول پنج فعالیت زیر دور میزند:
خویشاوندی، زندگی اقتصادی، سیاست، فعالیتهای مذهبی یا سنتی و تفریحات سالم.
درجات روستایی- شهری
بعضی از دانشمندان اجتماعی درجات مختلفی از روستایی بودن یا شهری بودن را در محلهای بخصوصی تمیز داده و چنین محلها یا جوامعی را در امتداد یك مقیاس درجهبندی شده بین دو قطب كه ممكن است «روستایی خالص» و «شهری خالص» نامیده شوند قرار دادهاند. اسمیت T.L.smith دلایل اینگونه ترتیب و طبقهبندی را چنین توجیه كرده است: «روستایی و شهری به خودی خود و به طور خالص وجود ندارند، بلكه خصوصیات اصلی هر یك ممكن است به داخل خصوصیات اصلی دیگری سایه بیندازد و یا با آن درآمیزد. به جای تركیب یافتن از دو طبقه متقابلاً منحصر به فرد روستایی و شهری به نظر میرسد كه كل جامعه شبیه طیفی باشد كه در آن دورافتادهترین زیر روستاهای پشت جنگلی به طور نامحسوسی به داخل روش زندگی روستایی و سپس به تدریج به داخل تمام درجات روستایی و زیر شهری تا به داخل شهریترین روش زندگی و فوق شهری سایه زده و با آن درمیآمیزد.