تحقیق تيموريان دودماني مغول تبار بودند ( ورد) 💯

دانلود تحقیق تيموريان دودماني مغول تبار بودند ( ورد) باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق تيموريان دودماني مغول تبار بودند ( ورد)

تحقیق-تيموريان-دودماني-مغول-تبار-بودند-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تيموريان‏ دودماني مغول تبار بودند.بنيادگزار اين دودمان ‏تيمور‏ گورکاني بود که در آسياي ميانه مي زيست و ‏سمرقند‏ پايتختش بود.‏او مرزهاي ‏خود را نخست در سرتاسر ‏آسياي ميانه‏ و آنگاه سرتاسر ‏خراسان‏ و آنگاه همهء بخشهاي ‏ايران‏ و ‏عثماني‏ و بخشهايي از ‏هندوستان‏ گسترد.‏نامدارترين جانشينانش ‏شاهرخ‏ پسرش و ‏بايسنقر ميرزا‏ پسر شاهرخ بودند.‏نوادگان تيمور چندي پستر فرمانروايي خود را به هندوستان بردند و ‏شاهنشاهي مغولي هندوستان‏ را بنياد گذاردند.
‏تيمور با اينکه بسيار خونريز بود ولي به دانش و هنر کشش نشان مي داد،از اينرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهايش در امان مي ماندند.فرزندان او نيز سياست بنيادگذار دودمان تيموريان را پي گرفتند. که مي توان به تاسيس رصدخانه، مسجد و مدرسه اشاره کرد. هنر ‏مينياتور‏ نيز در اين دوره از تاريخ ايران به اوج خود رسيد. ‏ابوسعيد‏ پادشاه توانا، با کفايت، هنر دوست اين خاندان نيز خود هنرمند بود. ‏او طرفدار ‏متصوفه‏ و اهل ‏عرفان‏ بود و مشايخ ‏صوفيه‏ را گرامي مي داشت و بعد او بود که خاندان تيموريان به ‏صوفي گري‏ روي آوردند.
‏بازماندگان تيموريان
‏نوادگان ‏پادشاهان‏ تيموريان هنوز ساکن ايران هستند و اکثريت آنان در نواحي اطراف ‏تهران(‏به ويژه ‏رودهن) ‏و ‏همدان‏ پيرو مسلک ‏صوفي گري‏ هستند. ‏زبان مادري بازماندگان اين سلسله گويشي از ‏ترکي‏ است که خاص و ويژه خودشان است و پيوندهاي خانواگي در بينشان بسيار رايج است. ‏گفته مي شود آنان بعضا شاخه اي از ‏اهل حق‏ نيز مي باشند. ‏وليکن اختلاف عقيده ي بسياري بين آنان و ديگر پروان اهل حق است. ‏براي مثال سبيل خود را کوتاه نگاه داشته، ‏محمد‏ را خاتم انبيا دانسته و حتي ‏علي‏ را تنها يک انسان اما با روحيات خداوندي مي شناسند.
‏همچنين گفته مي شود آنان همچنين به مانند اجداد خويش و بر خلاف ديگر پيروان اهل حق، به علم و هنر بسيار علاقه داشته و در کارهاي اقتصادي سالم بسيار فعال هستند.
‏الف : از ورود تيمور تا اغاز سلطنت شاهرخ ( 807-783‏)
‏با گذشت مدت زماني نزديك به پنجاه سال از درگذشت ابوسعيد بهادرخان آخرين ايلخان مقتدر و هرج و مرجهاي پيامد آن و در حاليكه خرابيهاي ناشي از تهاجمات مغولان به طور كامل ترميم نيافته بود و حتي در اثر رقابتهاي امرا و شاهزادگان در اين دوران فترت رو به تشديد نهاده بود ؛ ايران زمين دگربار به مصيبتي گران در اثر تهاجم تركان تيموري دچار گرديد . هر چند آنگونه كه از تاريخ برمي آيد مردمان آن روزگاران ايران زمين آرزومند آمدن صاحب قدرتي بودند كه بتواند اين هرج و مرجها و نزاعهاي بي پايان را پايان بخشد . گويي حتي بزرگمردي چون حافظ وقتي از قدرت يافتن تيمور در ماوراء النهر آگاه مي گردد آمدن او را آرزو نموده و مي گويد
:
« ‏خيز تا خاطر بدان ترک سمرقندي دهيم
‏کز نسيمش بوي جوي موليان ايد همي »(ديوان حافظ ؛ ص۳۳۸‏)
‏به هر حال و به هر طريق حاصل تهاجمات پياپي اين مهاجمان ترك نژاد كه به فرماندهي تيمور به چنين كاري دست يازيده بودند نيز چون حملات مغولان چيزي به جزكشتار و ويراني و تاراج و غارت نبود .
‏در حقيقت تيمور بنيانگذار سلسله تيموري بسان چنگيزجهانگيري را وجهه خويش ساخت و در نيل بدين هدف از هيچ كاري فروگذار نكرد. اوكه «در كشورگشايي جهانگيري و صولت وشجاعت و دليري نظير… چنگيزخان»(لب التواريخ ؛صص۲۰۲)بود در كشورگشائيها و فتوحات خويش چون چنگيز رفتار مي نمود و اين باتوجه به نوشته هاي تاريخ نگاران امري مسلم است . چنانكه بقاي بلخي نگارنده تذكره مقيم خاني به هنگام بيان وقايع اصفهان پس از حمله تيمور چنين مي نويسد
:
«‏بعد از فتح صفاهان قتل عام جمهور انام فرمايد ودر بعضي از‏ تواريخ مسطوراست كه حدود چهل هزار كس را در آن روز علف سيوف آبدارگردانيدند . »(مجموعه تذکره مقيم خاني‏)
‏با تمام اين احوال مي توان وجه تمايزي نيز ميان تيمور و چنگيز در نظرداشت . برابر با تاريخ ؛ چنگيز و بيشترجانشينانش به طوركلي با علم و دانش بيگانه بودند و آن را به هيچ مي انگاشتند اما تيمور و جانشينانش بنا به شهادت بسياري از تاريخ نگاران دانش دوست و ادب پرور بودند. در تاييد اين گفتار مي توان به گفته ابن عربشاه استناد نمود . ابن عربشاه با وجود آنكه از مخالفان تيمور به شمار مي آمد درمورد علم دوستي و عالم پروري او چنين بيان داشته است:
« ‏تيمور دوستدار دانش و دانشمندان بود. فضلا اسادات و بزرگان را به سزا نواخته ، آنان را گرامي و به خود نزديك و برهمه عالميان مقدم مي داشت . هريك را به جايگاهي شايسته بر آورد . حق حرمت آنان رانيك مي شناخت .»(زندگي شگفت اور تيمور ؛ص۲۹۷

 

دانلود فایل