تحقیق بررسي مقياس هاي شخصيتي زنان مجرم ومقايسه آن با زنان غير مجرم در زندانهای لرستان 55 ص 💯

دانلود تحقیق بررسي مقياس هاي شخصيتي زنان مجرم ومقايسه آن با زنان غير مجرم در زندانهای لرستان 55 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق بررسي مقياس هاي شخصيتي زنان مجرم ومقايسه آن با زنان غير مجرم در زندانهای لرستان 55 ص

تحقیق-بررسي-مقياس-هاي-شخصيتي-زنان-مجرم-ومقايسه-آن-با-زنان-غير-مجرم-در-زندانهای-لرستان-55-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 51 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏بنام خدا
‏بررسي‏ مقياس‏ هاي شخصيتي زنان مجرم ومقايسه آن با ‏زنان‏ غير‏ مجرم ‏در زندانهای لرستان
‏چکيده‏:‏ ‏هدف اين تحقيق ‏بررسي‏ مقياس ‏هاي شخصيتي زنان مجرم م‏ي‏ باشد ‏. ‏يافتن‏ ‏اين مساله که آيا ‏ارتباط هايي بين ‏ ‏مقياس‏ ها‏ي‏ شخصيتي وجرم ‏وجود دارد‏ و اينکه در صورت وجود کدام يک از‏مقياس ‏ها را شامل مي ‏شود عواملي است كه پژوهش به قصد دست‏ ‏يابي به آنها صورت گرفت.‏ ‏روش‏ اين پژوهش از نوع توصيفي- مقايسه اي است که در آن نمونه اي شامل 50 نفر از زنان زنداني موجود در‏ زندانهاي لرستان‏ در سال1385 ‏ انتخاب و‏ با 50 نفر از گروه بهنجار‏ با استفاده از آزمون شخصيتي مينه سوتا(MMPI‏) ‏ مورد بررس‏ي‏ ومقا‏ي‏سه‏ قرار گرفتند. ‏نتايج حاصل از تحل‏ي‏ل وار‏ي‏انس ‏نشان داد كه ‏مق‏ي‏اس‏ ها‏ي‏ شخص‏ي‏ت‏ي‏ زنان مجرم با آزم‏و‏دن‏ي‏ ها‏ي‏ بهنجاردر ‏مق‏ي‏اس ها‏ي‏ ‏هيپوکندري، افسردگي، هيستري، انحراف اجتماعي رواني، پارانويا ، اسکيزوفرني‏ ‏و هيپومانيا‏ تفاوت معن‏ي‏ دار‏ي‏ دارند‏.‏ ‏روش تحقيق با تكنيك پرسشنامه و مصاحبه با مددجويان بوده كه به سنجش ميزان اثرگذاري عوامل بروز جرم با 28 آيتم عاملي مادري، پدري، والديني، فردي و اقتصادي به عنوان متغيرهاي مستقل اثرگذار بر متغير وابسته (جرم زنان) پرداخته شد. با روش آماري رگرسيون چند متغيره سطح و شيب اثرات متغيرهاي عاملي در بروز جرم زنان بررسي و با فن تحليل مسير نماية اين اثرگذاري ترسيم گرديد. با كمك اين ‏ت‏كنيك نيز رابطة‏ ‏‌مداخله گرايانه متغير مستقل ثانويه (رفاه اجتماعي خانوار) با فاكتورهاي عاملي سنجيده شد. آيتم‌هاي متغير مداخله‌گر متشكل از سواد مددجويان و مادرانشان، تعداد خانوار و ميزان درآمد ريالي با توجه به فرضيه‌هاي پژوهش با فرض تأثير مجموعه متغيرهاي عامل مادري، پدري، والديني، فردي و اقتصادي به ترتيب درجة اثرات با شيب بتا در تحليل رگرسيوني متغيرها بودند. آزمون آماري فرضيه‌ها نشان داد عامل اقتصادي بالاترين ضريب اثر (بتا48%) و بعد از آن به ترتيب عامل مادري 42%، پدري40%، والديني 39% و عامل فردي 36% در بروز جرم زنان نقش داشته‌ رد فرضيه‌هاي پژوهش در سطح معناداري معين با ضريب اطمينان 98% بدست آمد. شيب اثر تعديل‌گرانه متغير مداخله‌گر بر متغيرهاي مستقل به ترتيب به ميزان 14/0- بر فاكتورهاي مادري ، پدري 38/0- ، والديني 35/0- ، اقتصادي 30/0- ، آموزشي 25/0- و فردي 14/0- بودند. تحليلهاي آماري نشان داد با وجود اهميت الگوپذيري جنسيتي دختران از مادر و فرض اثرگذاري بيشتر فاكتورهاي جرمزاي مادري بر زنان بزهكار ولي اين عوامل اقتصادي بودند‏.
‏واژگان‏ کليدي:‏ مقياسهاي شخصيتي، زنان ‏مجرم‏ ، ‏زندانهای لرستان‏ ‏، بهنجار‏،‏عوامل و موانع جرم
‏ ‏ فصل اول
‏ ‏ ‏ ‏ ‏ ‏مقدمه‏ وبیان مسئله
2
‏ ‏ ‏ ‏فصل اول ‏مقدمه‏ وبیان مسئله
‏ بنام خداوند جان خرد
‏مقدمه
‏هرجاجمعي ‏از انسان ها گردهم آمده اند، براي رفع آسان تر و بهتر نيازهاي خود به امنيت ، آسايش و سلامت
‏و هرنوع ‏ني‏از ديگري ، هنجارهايي ساخته اند‏و همه را به تبعيت از آن ها فراخوانده اند. مجموعه هنجارها، البته
‏به تبع ‏تاريخ ، جغرافي و طبع و طبيعت ‏انسان ها متفاوت و ميزان تبعيت افراد و گروه ها از اين هنجارها متغير
‏بوده است‏ .‏م‏طابق همان ‏هنجارها، هميشه متخلفان را مجازات کرده و معمولاً به همنوايان پاداش داده اند. اما
‏از همان آغاز بر سر اين موضوع که چه کسي متخلف است و علت تخلف او چيست ، مناقشات فراواني
‏وجود داشته است . اينکه ‏چه کسي هنجارها را ساخته ، چه کساني متخلف را معرفي کرده و چه کساني از
‏تخلف از هنجارها و به چه ‏ميزان متضرر شده اند نيز موضوعات مهمي بوده که همگي حوزه مباحث جامعه
‏شناسي انحرافات اجتماعي را تشکيل داده اند. اما تبيين اين موضوع که چرا مردم از هنجارهاي خاصي
3
‏سرپيچي کرده و مي کنند، هميشه و مثل هر حوزه ديگري از مباحث علمي ، برعهده نظريه هاست .پرداختن
‏ به مباحث نظري موضوع ،به ‏ويژه زماني ضرورت بيشتري پيدا مي کند که حجم کج رفتاري هاي مردم از
‏سقف تحمل جامعه فراتر رفته ‏و نگراني هايي ايجاد کرده باشد. در زمانه موجود که برخي هنجارشکني ها از
‏جمله تخلفات رانندگي ، سرقت ، نابهنجاري هاي اخلاقي ، اختلاس و رشوه خواري ، تقلب ، اعتياد به مواد
‏مخدر، ايدز، کودکان و زنان خياباني ، از حد معمول و آشناي جامعه بيشتر شده و نرخ فزاينده اي هم يافته
‏ است ، همه جا و همه کس مي پرسند چرا اين همه ‏از م‏ردم کج رفتاري مي کنند، اينکه ‏چه کاري درست و
‏کدام يک غلط ، چه رفتاري بهنجار و کدام يک نابه‏نجار است نيز هميشه مورد سؤال و مناقشه و‏تابع شرايط
‏زمان و مکان و فرهنگ کنش گران و عوامل نظام کنترل اجتماعي و مردمي بوده که به رفتارهاي آن ها
‏ ‏ ‏فصل اول ‏مقدمه‏ وبیان مسئله
‏واکنش نشان داده اند. ‏هم‏ي‏شه افراد خاص‏ي‏ را دار‏ي‏م که درگ‏ي‏ر جرم م‏ي‏ شوند. در مقابل م‏ي‏ توان گفت افراد‏ي‏ ن‏ي‏ز
‏وجود دارندکه در‏طول عمر شا‏ي‏د برا‏ي‏ ‏ي‏ک بار ن‏ي‏ز هنجارشکن‏ي‏ نم‏ي‏ کنند.‏مساله ا‏ي‏ که در‏ا‏ي‏نجا مطرح م‏ي‏ شود ا‏ي‏ن
‏است که آ‏ي‏ا عوامل‏ي‏ هستند‏که تع‏يي‏ن کننده ا‏ي‏ن مساله هستند.‏آ‏ي‏ا ‏عوامل ‏خاص‏ي‏ را م‏ي‏ توان ‏ي‏افت که در افراد مجرم به
‏شکل بارزتر‏ي‏ نسبت به افراد بهنجار‏د‏ي‏ده م‏ي‏ شوند.‏ویژگ‏ی هایی به زنان نسبت داده می شود‏که معتقد است،‏ ‏ آنان با
‏توجه به خصیصه ‏های رفتاری و واقعی شان یا کار مهم‏ی انجام نمی دهند یا کار خاصی از‏پیش نمی برند ‏از آنجایی
‏که این نسب‏ت دادن ها به نقشهای واگذارشده،چسبیده است،‏مشروعیت شان یک ‏برنامه در‏حال پیشرفت است.‏ ‏ تغییر
‏چنین باورهایی شاید‏به خلق فرصت هایی برای تغییروضع موجود و تهدید نهادهای اجتماعی می انجامد که در آن،
4
‏مردان با بیشترین خطر روبرو ‏می شوند و بعضی از زنان منافع خود را باور می کنند ‏ا‏یا وضعیت زنان از وضعیت
‏مردانی که بصورت تصادفی به دلیل رنگ پوست، یا بعضی از موقعیت ها،‏ ‏ در فشار و رنج از ‏سوی قدرتمندان
‏ هشتند، تفاوت دارد ؟ من ادعا میکنم بله ،چرا که آنان نه تنها محنت می ‏کشند – گاهی مشقت های نسبی ‏–‏ که
‏ [ساختارهای]همپوشان شناختی و ایئولوژیکی را که ‏انقیاد آنان را مشروع و عادی تعریف می کند،‏ ‏ را هم تحمل
‏می کنند.‏ ‏ جنس و حنسیت، ‏نشانگران سازماندهی کننده در تمامی جوامع هستند. در هیچ کشوری، گروه یا جامعه
‏سیاسی ‏مردان را‏بعنوان “بشریت کمتر “یا “انسان مادون”آنگونه که زنان را تعریف می کند، ‏توصیف نمی کند.‏ ‏ چرا
‏ چن‏ین وضعیتی قابل پذیرش است ؟و چرا‏چنین باوری ‏(‏تا این حد‏)‏مقاومت می‏کند ؟منابع بسیاری درراستای مشروع
‏کردن موقعیت پایین تر زنان در ‏جامعه، تخصیص داده می شود. تعداد معدودی از مردان سیاسی در ساخت قدرت،
‏حاضر به دعوت ‏از زنان برای پیوستن به آنها می باشدند. زنان و دختران بسیاری مفهوم اورولی “Orwellian
notion ” ‏را ‏که “محدودیت را آزادی “، “رنج را‏لذت “و “سکوت را قدرت “می ‏پندارد، همصدا هستند‏.‏البته این
‏ شرایط ایستایی نیست و من امیدوارم که وضعیت ‏غیر قابل اجتنابی هم نباشد. زنان در جهان غرب، در بخشهای
‏مختلف دیگری ازدنیا،‏درحرکت بسوی زنجیره برابری، جهت گیری رو به بالایی دارند. سی و پنج سال پیش، من به
‏ ‏ ‏فصل اول ‏مقدمه‏ وبیان مسئله
‏این اشاره کردم که چکونه زنان در حرفه وکالت در ایالات متحده از شبکه های اطلاعاتی – ‏که تحرک و در برگیری
‏زنان را ممکن می ساخت،‏بیرون نگهداشته می شدند.‏ ‏هم اکنون،تعداد قابل توجهی از این زنان جسارت عبور از این
‏مرزها را دارند. به همین طریق، ‏افزایش قابل توجهی در تعداد زنان شاغل در رشته هایی همچون علوم، تجارت،
‏پزشکی ‏ودامپزشکی بوجود‏آمده است (Cox & Alm 2006) ‏این تغییرات نسبتا سریع اتفاق ‏افتاده است. [این در

 

دانلود فایل