تحقیق بابا طاهر عريان20 ص 💯

دانلود تحقیق بابا طاهر عريان20 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق بابا طاهر عريان20 ص

تحقیق-بابا-طاهر-عريان20-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 24 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏بابا طاهر عريان
‏بابا طاهر عريان همداني يكي از شاعران اواسط قرن 5 هجري قمري است كه ولادت او اواخر قرن 4 مي باشد. درباره زندگاني اين شاعر عارف اطلاعات دقيقي در دست نيست‏.‏ تنها روايتها و داستانهايي از مقام علمي و عرفاني اين شاعر وجود دارد و گفته اند كه به اين دليل به او عريان مي گفتند چون از علايق دنيا دست كشيده بود و گفته شده كه او معاصر با پادشاهي طغرل بيك سلجوقي بوده و اين پادشاه ملاقاتهايي با بابا طاهر داشته است.
‏ 
‏ ‏با دقت كردن در رباعيات او مي توان به برخي از احوال او پي برد‏.‏ به عنوان مثال او در اين رباعي فرموده است: ‏”‏نصيحت بشنو از پور فريدون كه شعله از تنور سرد نايو‏”‏، متوجه مي شويم كه نام پدر او فريدون بوده است و همچنين گفته شده كه بابا طاهر فرزندي به نام فريدون داشته كه در زمان حيات او فوت شده كه در سوگواري او گفته: ‏”‏فريدون عزيزم رفته از دست‏ ‏ ‏/ ‏ ‏بوره كز نو فريدوني ‏ب‏سازيم‏”‏ كه معناي آن اين است كه فريدون عزيزم از دست رفته و از خدا فرزندي ديگر بطلبيم و نكته ديگر از زندگاني بابا طاهر اين است كه او روزها را بيشتر در كوه و بيابان مي گذرانده و ش
‏2
‏ب‏ها را به عبادت و رياضت مشغول بوده است و در مورد سال وفات اين شاعر عارف نظريه هاي مختلفي بيان شده و به طور يقين نمي توان سال وفات او را مشخص كرد.
‏ويژگي سخن ‏ 
‏اشعاري كه از بابا طاهر باقي است رباعياتي است كه به لهجه لري سروده شده است‏.‏ با خواندن اين اشعار متوجه مي شويم كه او با سخن بسيار روان و ساده و بي پيرايه خود نيكو كاري، خير خواهي و احسان و ترك ظلم و ستم به خلق را به خوبي بيان كرده، او عشق و ايمان و دلباختگي خود به مذهب شيعه و توسل به ائمه اطهار و تضرع به درگاه خدا را چنان با جاذبه بيان مي كند كه خواننده از خواندن رباعيات خسته نمي شود و ناله جانسوز طاهر يكي از انوار عشق الهي است كه در كلمه به كلمه اشعار او ‏اين ‏انوار را مي بينيم و سوزش و آتش آن را حس مي كنيم.
‏بابا طاهر عریان پیری وارسته و درویشی فروتن بود که دل به حقیقت بسته و صفای عشق به معبود را با خلوت دل در هم آمیخته بود. بابا طاهر از شاعران اواسط قرن پنجم هجری قمری و از معاصران طغرل بیک سلجوقی بوده است .امروز آگاهی زیادی از زندگی بابا طاهر در دست نیست. فقط در بعضی از کتب صوفیه ، ذکری از مقام معنوی و مسلک و ریاضت و درویشی، تقوی و استغنای او آمده است . نامش طاهر و باطنش طاهرتر و منزه تر از نامش ، شهرتش به بابا به خاطر سیر کامل او در طریقت زهد ، عشق به حقیقت و شیدایی او بوده است. کلمه عریان که به او نسبت داده اند به علت بی توجهی به علایق دنیوی و لخت و عور زیستن وی می باشد. او مسلک درویشی و از خود فانی بودن و بی توجهی به علایق دنیوی را در زندگی همواره مراعات می کرد. آنچنانچه در خور سالکان حقیقی است دل در گرو دوست بسته و از جنبه خودبینی و خویش گرایی دور ساخته و موجب شده که او هیچگاه در صدد تظاهر و خودستایی بر نیاید. مقبره بابا طاهر در شهر همدان واقع است که اکنون مرقدش طوافگاه اهل دل می باشد.
‏3
‏•‏ شب تاریک و راه باریک و من مست قدح از دست ما افتاد و نشکست
‏•‏ نگه دارنده اش نیکو نگه داشت و گرنه صد قدح نفتاده بشکست
‏•‏ ز دست چرخ گردون داد دیرم هزاران ناله و فریاد دیرم
‏•‏ نشسته، دلستانم با خس و خار دل خود را چگونه شاد دیرم
‏•‏ دلا، خوبان دل خونین پسندند دلا خون شو ، که خوبان این پسندند
‏•‏ متاع کفر و دین بی مشتری نیست گروهی آن ، گروهی این پسندند
‏•‏ ندونم لوت و عریونم که کرده خودم جلادو بی جونم که کرده
‏•‏ بده خنجر که تا سینه کنم چاک ببینم عشق بر جونم چه کرده
‏•‏ بشم، واشم از این عالم بدر شم بشم از چین و ماچین دورتر شم
‏•‏ بشم از حاجیان حج بپرسم که این دیری بسه یا دورتر شم
‏•‏ اگر دل دلبره ، دلبر کدمه؟ وگر دلبر دله ، دل را چو نومه؟
‏•‏ اگر دستم رسد بر چرخ گردون از او پرسم که این چونست و آن چون
‏•‏ یکی را داده ای صد گونه نعمت یکی را قرص جو آلوده در خون
‏•‏ مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشانم پریشان آفریدند
‏•‏ ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد
‏•‏ بسازم خنجری نیشش ز پولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزا
‏                                                             ‏                                        ‏ شرح احوال باباطاهر عريان‏       
‏باباطاهر عریان از شاعران وعارفان اواسط قرن ‏پنجم معاصر طغرل سلجوقي است وي از عرفا و اولياء جبال مي باشد كه در سير تكاملي ‏عرفان وتصوف اسلامي نقش موثري داشته است بعضي به دليل ملاقات بابا طاهر با طغرل ‏سلجوقي تولدش را در اواخر قرن چهارم مي دانندوي در دوران حكومت ديلميان مي زيسته ‏است . تاريخ تولد ووفات باباطاهر مورد اختلاف است كه اين به دليل عزلت وگوشه گيري ‏درويشانه او مي باشد .وي به احتمال قوي ‏وطبق شواهد تاريخی بعد از سال
‏5
450‏هجری قمری در همدان وفات يافت وهمانجا دفن شده ومقبره او که در غرب شهر همدان ‏بالای تپه مرتفعی مقابل بقعه امامزاده حارث بن علی واقع است همواره مورد توجه ‏وزيارت صاحب دلان واهل معرفت‏ ‏ حتی مردم عادی بوده است .
‏يکی از قديمی ترين اسناد تاريخی درباره باباطاهر در ‏راحه الصدور وآيه السرور راوندی درتاريخ‏ ‏ آل سلجوق آمده است مولف اين کتاب چنين نقل ‏می کند(( شنيدم که چون سلطان بک به همدان آمد از اولياء سه پير بودند باباطاهر ‏وباباجعفر وشيخ حمشاء کوهکی است بر در همدان آنرا خضر خوانند برانجا ايستاده بودند ‏نظرسلطان برايشان آمد کوکبه لشکر بداشت وپياده شد وبا وزير ابونصر الکندری پيش ‏ايشان آمد و دستهاشان ببوسيد . باباطاهر پاره ای شيفته گونه بودی او را گفت ای ترک ‏با خلق خدا چه خواهی کرد؟
‏سلطان گفت : آنچه توفرمايی . باباگفت : آن کن که خدا ‏فرمايد : ان الله يامر بالعدل والاحسان سلطان بگريست وگفت چنين کنم بابا دستش بستد ‏وگفت از من پذيرفتی سلطان گفت آری بابا سر ابريقی شکسته که سالها از آن وضوکرده بود ‏در انگشت داشت بيرون کرد ودر انگشت سلطان کرد وگفت مملکت عالم چنين در دست تو کردم . ‏بر عدل باش سلطان پيوسته ان در ميان تعويذ ها داشتی وچون مسافی پيش آمدی آن در ‏انگشت کردی اعتقاد پاک وصفای عقيدت او چنين بود ودر دين محمدی صلعم‏ ‏ از او ديدار تر ‏وبيدارتر نبود.(1)
‏مرحوم دکتر عبدالحسين زرینکوب ضمن اشاره به اين روايت ‏راوندی چنين می گويد (( اين بابای شيفته گونه که در وجود اين فاتح ناتراش صحراها ‏چنين تاثيری کرد بدون شک همان صوفی وعارف نام آوريست که هنوز در همدان مقبره او ‏مزار عام است ووجود او در چنان هاله يی از قدس وکرامات مستور است که شناخت حقيقت ‏حالش برای مورخ دشواری بسيار دارد در واقع روايات راجع به او به قدری افسانه آميز ‏است که وی را از يکسو با آل بويه وابن سينا معاصر جلوه می دهد واز سوی ديگر شاهد

 

دانلود فایل