تحقیق آشنایی با مبانی دفاع مقدس علل پذیرش قطعنامه ی 598 💯

دانلود تحقیق آشنایی با مبانی دفاع مقدس علل پذیرش قطعنامه ی 598 باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق آشنایی با مبانی دفاع مقدس علل پذیرش قطعنامه ی 598

تحقیق-آشنایی-با-مبانی-دفاع-مقدس-علل-پذیرش-قطعنامه-ی-598لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏رد قطعنامه هاي شوراي امنيت توسط جمهوري اسلامي ايران به دليل يكطرفه بودن اكثر مفاد اين قطعنامه‏ ‏ها، ناتواني شوراي امنيت سازمان ملل را در حل مشكل جنگ ايران و عراق بيش از پيش به نمايش گذاشت. اين مساله موجب شد تا شوراي امنيت در مواجهه با آخرين موضع ايران در قبال قطعنامه 588 به اين نتيجه برسد كه تا زمان ‏مورد توجه قرار دادن‏ برخي نظرات ايران، از صدور هرگونه قطعنامه ديگري خودداري ورزد. اين نتيجه در كنار دو مساله اساسي ديگر باعث شد تا شوراي امنيت اقدام به تصويب قطعنامه اي نمايد كه در آن تا حدودي نظرات ايران، بويژه در زمينه تعيين متجاوز، منعكس شده باشد. اين دو مساله به ترتيب عبارت بودند از :
‏1-‏ ‏پيروزيهاي بزرگ و استراتژيك ايران در جبهه هاي جنگ بويژه در دو عمليات والفجر 8 و كربلاي 5‏.
‏2-‏ ‏به توافق رسيدن آمريكا و شوروي در مورد حل چند منازعه منطقه اي از جمله جنگ ايران و عراق‏.
‏با در نظر داشتن مسائل فوق، دبيركل سازمان ملل نسبت به مؤثر ‏بودن‏ قطعنامه هاي 582 و 588 اظهار بدبيني كرد و پس از توضيحات خود با ذكر افزايش حملات به كشتيهاي تجاري و نفتي در خليج فارس ، از گسترش بيش از حد جنگ و تهديد صلح جهاني اظهار نگراني نمود . پس از اين گزارش دبير كل مشورتهاي خود با اعضاي دائم شوراي امنيت، بيانيه اي را ب‏ه ‏عنوان رئيس شورا در تاريخ 1/1-/65 منتشر نمود كه توسط نماينده آمريكا قرائت گرديد. پس از بيانيه مذكور دبيركل مجدد‏ا‏ از اعضاي شوراي امنيت درخواست نمود تا ‏تلاش‏ خود را جهت يافتن راه حلي اساسي براي پايان يافتن جنگ به كار گيرند. شوراي امنيت نيز پس از ‏گوش دادن به ‏نظرات دبيركل‏،‏ آمادگي خود را براي يافتن راه حلي جديد براي پايان دادن به جنگ اعلام نمود و از اسفندماه سال 65 (همزمان با موفقيتهاي ايران در عمليات كربلاي 5) گروه كار ويژه اي
2
‏متشکل‏ از اعضاي دائم شوراي امنيت (آمريكا، شوروي، چين، فرانسه و انگليس) به منظور بحث و تبادل نظر پيرامون بررسي راههاي پايان جنگ ايران و عراق تشكيل شد. نتيجه كار اين گروه كه جلسات كار خود را به صورت محرمانه برگزار مي كردند تحت عنوان قطعنامه 598 منتشر شد و در تاريخ 29/4/1366‏ (‏مصادف با‏20 ژوئيه 1987) به اتفاق آراء به تصويب شوراي امنيت رسيد.
‏عوامل مؤثر در تصويب قطعنامه 598 ‏:
‏به طور ‏کلی‏ عوامل بسياري در تصميم گيري شوراي امنيت جهت تصويب قطعنامه 598 موثر بود‏ند‏، ورود سلاحهاي مخرب در جنگ، تهديد امنيت كشورهاي منطقه، گسترش جنگ به منطقه خليج فارس از جمله اين عوامل هستند‏.‏ اما آنچه باعث شد تا شوراي امنيت بويژه اعضاي دائم آن به يك نتيجه قطعي در مورد جنگ ايران و عراق دست يابند، ناشي از سه مس‏ئ‏له زير بود ‏:‏
‏1-‏ ‏برخورد منفي ايران با قطعنامه هاي صادره از موضع قدرت نظامي ‏:
‏جمهوري اسلامي ايران به دليل جو حاكم بر شوراي امنيت كه ب‏ه ‏شدت متاثر از سياستهاي دو ابرقدرت شرق و غرب بود و نيز بدليل ماهيت قطعنامه هاي صادره از سوي اين شورا، هيچگاه قطعنامه هاي صادر شده را مورد تائيد قرار نداد و ضمن رد آنها‏(البته به صورت استنباط شده)‏ خواستار برخورد عادلانه شورا با موضوع جنگ شد. مواردي همچون عدم استفاده از لفظ منازعه يا جنگ در قطعنامه ها و يا عدم گنجاندن ماده اي جهت شناسايي آغازگر جنگ و دلائلي بود كه ايران جهت رد قطعنامه ها به آنها استناد مي نمود. علاوه بر اين، ايران با ادام‏ه‏ عمليات نظامي در جبهه هاي جنگ مصر بود تا حقوق تضييع شده خود را بدون اتكاء به قدرتهاي بزرگ، بدست آورد. اين مس‏ئ‏له در كنار عدم تاثيرپذيري ايران از سياستهاي دو ابرقدرت باعث مي شد تا ايران مستقل از جو حاكم بر روابط بين الملل حركت كند كه تحمل اين مس‏ئ‏له براي قدرتهاي بزرگ دشوار بود. در چنين شرايطي بيم آن مي رفت تا ايران با تحركات نظامي، سياستهاي خود را جهت پايان ‏جنگ‏ به كشور عراق تحميل نمايد.
‏2-‏ ‏پيروزيهاي بزرگ ايران در جبهه هاي جنگ ‏:
‏جمهوري اسلامي ايران با مشاهد‏ه ‏بي توجهي سازمان ملل و شوراي امنيت نسبت به ماهيت جنگ ايران و عراق و تحولات جاري آن تحركات خود را در جبهه هاي جنگ افزايش داد و تا حصول نتيج‏ه‏ نهائي به عمليات در مناطق حساس و استراتژيك ادامه داد. در ميان تحركات انجام شده در جبهه هاي جنگ دو عمليات والفجر 8 و كربلاي 5 كه هر دو نيز با موفقيت كامل ‏به پایان رسید‏ از اهميتي ويژه و اساسي برخو
3
‏ردار بودند. تصرف منطقه فاو، عمل‏ا‏ ارتباط عراق با خليج فارس را قطع نمود و ايران را در كنار كشور كويت كه يكي از اصلي ترين حاميان اقتصادي عراق در جنگ بود‏،‏ قرار داد. تصرف منطقه شلمچه نيز، ايران را به شهر استراتژيك بصره كه براي عراق اهميتي حياتي داشت، نزديكتر نمود. اين دو عمليات سبب شده بودند تا موازنه‏ ی‏ جنگ به نفع ايران تغيير يابد‏ ‏و اميدواري قدرتهاي بزرگ و كشورهاي منطقه نسبت به مقاومت عراق ب‏ه ‏شدت كاهش يابد. در نتيجه در شرايطي كه احتمال موفقيت‏ ‏هاي ايران‏،‏ رو به افزايش و مقاومت عراق رو به كاهش گذارده بود، پايان جنگ بدون طرف پيروز مي توانست، تامين كننده حداقل خواسته هاي دو ابرقدرت از پايان جنگ ايران و عراق باشد.
‏3-‏ ‏توافق آمريكا و شوروي در مورد پايان ‏جنگ های‏ منطقه اي ‏:
‏بررسي مواضع آمريكا و شوروي در طول دوران جنگ نشان مي دهد كه اين دو كشور براساس منافع و مصالح سياسي خود در مقاطع مختلف جنگ، عكس العمل هاي متفاوتي از خود نشان داده اند. اين مس‏ئ‏له در مورد شوروي از ق‏ا‏طعيت بيشتر‏ی‏ برخوردار است. با روي كار آمدن گورباچف در شوروي و سياستهاي وي مبني بر نزديكي بيشتر به غرب و كاهش تشنجات في مابين دو ابرقدرت كه گام اول آن در كاهش اختلافات منطقه اي ظهور مي يافت، رسيدن به توافق در نحوه پايان جنگ، مساله اي دور از انتظار نبود و به نظر مي رسيد در سه اجلاس مهم و اساسي Rikiavik‏، واشنگتن و بالاخره مسكو، سران دو كشور، در مورد حل چندين منازعه منطقه اي از جمله جنگ ايران و عراق و مساله افغانستان به توافق رسيده باشند. شوروي از پيروزيهاي ايران در جنگ كه منافع اين كشور را در عراق ‏به خطر می انداخت‏ و نيز تاثير گذاري ايران بر تحولات افغانستان و جدي شدن جريان اسلامي در جمهوري هاي‏ مسلمان نشين خود احساس خطر كرده،‏ ‏در تلاش برآمد با دست يابي به توافق با آمريكا (در مقطع تصويب قطعنامه 598)، مسير سياست تشنج زدايي و ‏وضعیت ‏اقتصادي و اجتماعي خود را با پايان‏ دادن به‏ جنگ ايران و عراق ‏از خطر دور کند‏. منابع حياتي و حساس امريكا و غرب در منطقه خليج فارس، ايجاب مي كرد كه آمريكا از تبديل شدن ايران و عراق به يك قدرت منطقه اي جلوگيري نمايد. از نظر آمريكا پيروزي هر يك از طرفين درگير‏،‏ در جنگ تهديدي اساسي براي منابع نفتي خليج فارس و اسرائيل محسوب مي شد، اين تهديد در صورت عملي شدن مي توانست، عواقب خطرناكي براي ترتيبات امنيتي مورد نظر آمريكا در منطقه داشته باشد. با اين وضعيت جنگ بايد به نحوي ‏پایان‏ مي يافت كه هيچ يك از طرفين درگير پيروز از ميدان خارج نشوند.‏آمريکا به پيشنهاد ويليام کيسي(رئيس سيا)، تحويل بمب هاي خوشه اي به عراق را در اولويت قرار داد زيرا اين سلاح را مناسب ترين و کارامدترين سلاح براي درهم شکستن امواج انساني مدافعان ايراني مي دانست. به اعتقاد او اين بمبها مي توانست به يک قدرت تصاعدي واقعي و موثر عليه ‏نیروهای‏ ايراني تبديل شود. در واقع اين بمب ها از لحاظ ت‏ا‏ک‏ت‏يکي جزو سلاح هاي متعارف محسوب مي شوند اما در ميدان نبرد همانند سلاح هاي نامتعارفي چون سلاح هاي شيميايي مي توانند موجب کشتار وسيعي شوند. چنانچه اين بمبها درست عمل کنند مي توانند در وسعتي به اندازه 10 برابر زمين فوتبال هرکسي را کشته يا مجروح سازند، عملا اين بمب ها چرخ گوشتهاي هوايي هستند و هر چيزي را در سر راه خود‏،‏ خرد مي کنند.
5
‏آن طور كه ذكر شد. فشارهاى بى سابقه نظامى عراق در ماه هاى پايانى جنگ باعث پذيرش و يا دست كم باعث تسريع در پذيرش قطع نامه 598 شد. دلايل و زمينه هاى برترى عراق در ماه هاى پايانى جنگ چه بود؟
‏بخشى از مهمترين عوامل عبارت بودند از:
‏الف- اتفاق بين المللى به ويژه شوروى و امريكا براى پايان دادن به جنگ.
‏ب- استفاده وسيع عراق از سلاح هاى شيميايى و سكوت مجامع جهانى در برابر اين اقدام عراق.
‏ج- بسته شدن راه كارهاى عملياتى و نياز به راه كارهاى جديد كه فن آورى آن در اختيار جمهورى اسلامى نبود.
‏د- عدم تمركز تجهيزات نظامى موجود در كشور در سازمانى كه عمل كننده اصلى در جنگ بود (سپاه).
‏هـ- مهم تر از همه عقب ماندگى اساسى ايران از نظر تجهيزات نظامى پيشرفته به ويژه بعد از سال 1363.
‏ به دو علت توازن حاكميت ابزارهاى پيشرفته به نفع ‏ع‏راق سنگينى مى كرد:
‏ ‏1- تحريم همه جانبه كشورهاى جهان در واگذارى تجهيزات هر چند عمومى نظامى به ايران.
‏ 2- كاهش ت‏وان اقتصادى كشور براى خريد اقلام نظامى.
‏برخی از نا گفته های جنگ :
‏معامله 6/1 ميليارد دلاري طرح ولکان يکي از شيرين ترين معاملات فرانسه با عراق بود. 83 توپي که موضوع قرارداد ولکان بود براي طيف وسيعي از مقاطعه کاران تسليحاتي فرانسه TRT‏ يک فيوز فوق العاده پيشرفته و پيچيده خريد که با نصب آن بر روي دماغه خمپاره، موجب مي شد تا خمپاره درست قبل از رسيدن به زمين منفجر گردد. يکي از افراد ارتش فرانسه که خمپاره اندازهاي عراقي را در بيابان هاي بصره آموزش مي داد مي گويد: با يک بار آتش آنها همه ي ايراني ها را تا فاصله يک کيلومتري درو مي کردند. همين سلاح بود که جلوي امواج انساني ايران را گرفت؛ درست همانند نبرد «وردن» در جنگ جهاني اول، آنها مدام آتش مي کردند و ايراني ها واقعاٌ قتل عام مي شدند.
‏کارلوس کاردوئن رئيس صنايع کاردوئن، به تدريج منافع سرشاري از فناوري بمب خوشه اي و تشويق مقامات ارشد شيلي براي ارسال آن به عراق بدست آورد. او تا آن زمان بمب هاي خوشه اي به ارزش نيم ميليارد دلار از طريق شيلي به عراق فروخته بود … و به وي اجازه داده شده بود که مقدار زيادي ماده زيرکونيوم را از ايالات متحده وارد کند. اين ماده از مواد اصلي تشکيل دهنده ي بمب هاي کوچکي بود که در داخل بمب خوشه اي قرارداده مي شد. او به دلايل متعددي از صدام و پينوشه (رئيس جمهور ديکتاتور شيلي) سپاسگذار بود، چرا که صدام بهترين مشتري اي بود که در روياهايش مي توانست داشته باشد و پينوشه با توسعه شيلي اورا به نوعي ثروتمند ساخته بود.

 

دانلود فایل