ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی BCD

ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی BCD

ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی BCD

ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی BCD

دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات 22
برای فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

توضیحات :

ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی BCD

تعداد صفحه : 22

قالب : Word قابل ویرایش.

بخشی از متن :

خلاصه ای از کار:

مقدمه:

بر خلاف شخصیت­های تیپ A که در آن­ها سبک شناختی- شخصیتی مستعد فشار زیاد و بدون توجه به زمان می­باشد، تیپ شخصیتی دیگری به نام تیپ B وجود دارد که از نظر سبک شناختی- شخصی سالم­تر بوده و از نظر روان­شناختی، انعطاف­پذیرتر از تیپ A می­باشند. افراد تیپ B، جدای از فوریت زمانی هستند، اما به این نوع تقاضاهای زمانی، هنگامی که واقعاً بخواهند، می­توانند پاسخگو باشند. این اشخاص هر موقعیت را بدون پیشداوری در مورد اینکه چگونه «باید» مسایل خود را حل کنند، پاسخ می­گویند. این افراد از تعطیلات خود لذت می­برند و قادرند که در آن ایام کاری انجام ندهند و آرامش بدست آورند. آنان به سمتی که خود را با هم­ردیفان خود مقایسه کنند، کشیده نمی­شوند و شمار موفقیت­های خود را شمارش نمی­کنند. شخصیت تیپ B، ارزش شخصی را از پیروی هدف­های زندگی که در آن موقعیت اجتماعی و اقتصادی را برتر از هر هدفی قرار می­دهند، جدا می­کند. آن­ها به گونه­ای که شخصیت تیپ A گرایش به ارزیابی موفقیت­های خود به وسیله­ی خواسته­های مادی دارد، نبوده و چنین گرایشی ندارند. از آنجا که آن­ها انعطاف­پذیرند و در موقعیت­ها، جداگانه عمل می­کنند، در نزدیک شدن به موقعیتی سازگار، برای حل مسائل خلاق­ترند. شخصیت­های تیپ B گرایش دارند به این که بر اثر نیازهای درونی و از طریق درون خود حکم فرما باشند. آن­ها هنگامی که کنترل خود را از دست می­دهند، تبدیل به شخصی که از خود بی خود شده، نمی­شوند. بنابراین، شخصیت­های تیپ B، احتمال کم­تری دارد که خشمگین شوند و حتی زمانی که خشمگین می­شوند، موقعیت را با واقع بینی بیشتر می­پذیرند (شاو[1] و دیمیسدال[2]، 2007).

واکنش الگوهای رفتاری نوع A و B در برابر استرس

پاسخ مردم به استرس یا فشار در زندگی، شامل اجزای فیزیولوژیکی به استرس، مانند فشارخون یا میزان کورتیزول، را واکنش پذیری[3]می­گویند (میتوز، 1988).

…………….

تفاوت­های جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی تیپ A و B و تأثیر آنها در واکنش­پذیری

بعضی پژوهش­ها، واکنش­پذیری افراد نوع A و B را مقایسه کرده­اند. اگرچه در نتایج این پژوهش­ها تناقض­هایی وجود دارد، اما اکثر بررسی­ها از واکنش­پذیری بیشتر در میان افراد نوع A به ویژه مردان حکایت دارد (کارور، دیاموند و هامفریز، 1985؛ کونترادا و کرانتز، 1988).

…………..

تیپ شخصیتی C

شخصیت هر فرد به عنوان عاملی تعیین کننده که بر تمامی رفتارها و گرایشات انسان سایه می­افکند، به واسطه­ی صفات و ویژگی­های ناسازگارانه می­تواند او را دچار پاره­ای از مشکلات و اختلالات شناختی، روان­شناختی و حتی جسمانی کند (سریع القدم، 1384).

…………

در آسیب­شناسی روانی، همواره به ویژگی­های شخصیتی به عنوان یک عامل سبب شناختی مهم در انواع اختلالات تأکید می­شود. ویژگی­های شخصیتی افراد می­توانند الگوهایی برای پیش بینی رفتار و حالت­های روانی آنان فراهم آورد و تفاوت­های فردی افراد عامل مهمی است که نشان می­دهد چرا برخی از افراد بهتر از دیگران با شرایط و متغیرهای محیطی کنار می­آیند و از سطوح مختلف انگیزش، رضایت و سلامت روان برخوردارند (شفیعی، جاویدی و کاظمی، 1390، انصاری و همکاران، 2013).

……….

تیپ شخصیتی D

در سال­های اخیر یکی دیگر از عوامل پیشنهاد شده که نقش تعدیل کننده را در رابطه­ی بین سلامت و استرس دارد، تیپ شخصیتی D یا تیپ درمانده می­باشد. تیپ شخصیتی D به عنوان یک تیپ شخصیتی آشفته تعریف می­شود که شامل دو رویداد همزمان هیجان­پذیری منفی (تمایل به تجربه­ی هیجانات منفی) و بازداری اجتماعی (تمایل به بازداری از خودابرازی در تعاملات اجتماعی) است (دنولت[4]، 1998، به نقل از لاندن[5]، 2008).

…………….

منابع

تیپ شخصیتی BCD

مقدمه:

بر خلاف شخصیت­های تیپ A که در آن­ها سبک شناختی- شخصیتی مستعد فشار زیاد و بدون توجه به زمان می­باشد، تیپ شخصیتی دیگری به نام تیپ B وجود دارد که از نظر سبک شناختی- شخصی سالم­تر بوده و از نظر روان­شناختی، انعطاف­پذیرتر از تیپ A می­باشند. افراد تیپ B، جدای از فوریت زمانی هستند، اما به این نوع تقاضاهای زمانی، هنگامی که واقعاً بخواهند، می­توانند پاسخگو باشند. این اشخاص هر موقعیت را بدون پیشداوری در مورد اینکه چگونه «باید» مسایل خود را حل کنند، پاسخ می­گویند. این افراد از تعطیلات خود لذت می­برند و قادرند که در آن ایام کاری انجام ندهند و آرامش بدست آورند. آنان به سمتی که خود را با هم­ردیفان خود مقایسه کنند، کشیده نمی­شوند و شمار موفقیت­های خود را شمارش نمی­کنند. شخصیت تیپ B، ارزش شخصی را از پیروی هدف­های زندگی که در آن موقعیت اجتماعی و اقتصادی را برتر از هر هدفی قرار می­دهند، جدا می­کند. آن­ها به گونه­ای که شخصیت تیپ A گرایش به ارزیابی موفقیت­های خود به وسیله­ی خواسته­های مادی دارد، نبوده و چنین گرایشی ندارند. از آنجا که آن­ها انعطاف­پذیرند و در موقعیت­ها، جداگانه عمل می­کنند، در نزدیک شدن به موقعیتی سازگار، برای حل مسائل خلاق­ترند. شخصیت­های تیپ B گرایش دارند به این که بر اثر نیازهای درونی و از طریق درون خود حکم فرما باشند. آن­ها هنگامی که کنترل خود را از دست می­دهند، تبدیل به شخصی که از خود بی خود شده، نمی­شوند. بنابراین، شخصیت­های تیپ B، احتمال کم­تری دارد که خشمگین شوند و حتی زمانی که خشمگین می­شوند، موقعیت را با واقع بینی بیشتر می­پذیرند (شاو[6] و دیمیسدال[7]، 2007).

شخصیت­های تیپ B، با سلوک آرام بخش توصیف می­شوند. در این نوع شخصیت، نیروهای خارق­العاده درونی، فرد را به پیش نمی­راند. خصوصیات کلی آن­ها شامل داشتن اعصاب راحت، آرام، توجه آرام و متین، دست دادن مودبانه، گام برداشتن متعادل تا آهسته، و آهنگ صدای بم و ملایم، آن­ها بندرت سخن دیگری را قطع می­کنند، سخنگو را مضطرب و سخنان او را تمام نمی­کنند و با دقت تمام می­نشینند و سخنان گوینده را می­شنوند. نمونه­ی خصومت و آه کشیدن، بندرت در آن­ها دیده می­شود. آن­ها غالباً به درجه­ی یکنواختی آرام­اند، شنوندگانی عالی و دقت مشاهده­ی آن­ها نسبت به محیط اطراف خود زیاد است (روزنمن و همکاران، 1978).

واکنش الگوهای رفتاری نوع A و B در برابر استرس

پاسخ مردم به استرس یا فشار در زندگی، شامل اجزای فیزیولوژیکی به استرس، مانند فشارخون یا میزان کورتیزول، را واکنش پذیری[8]می­گویند (میتوز، 1988). حال این سوال را مطرح می­شود که آیا افراد نوع A بیش از افراد نوع B از خود واکنش­پذیری نشان می­دهند یا خیر. در پاسخ به این سوال بایستی گفت به طور کلی، بله. به عنوان مثال، در پژوهشی (گلاس و همکاران، 1980) واکنش پذیری افراد در یک بازی ویدیویی با فردی که همدست محقق بود، مورد بررسی قرار گرفت؛ اگرچه به همه گفته می­شد که به برندة بازی جایزه داده خواهد شد، بازی طوری تنظیم شده بود که هیچ کس نمی­توانست ببرد. افراد با استفاده از مصاحبه ساختار یافته به دو گروه نوع A و B تقسیم شدند. دستیار محقق به نیمی از مردان هر گروه به هنگام بازی توهین می­کرد، اما در مقابل نیم دیگر، ساکت می­ماند. موارد فیزیولوژیکی متعددی، از جمله فشار خون، ضربان قلب و کاتکولامین پلاسما، مورد سنجش قرار گرفت. در افراد نوع A و نوع B که به ایشان توهین نشده بود، برانگیختگی فیزیولوژیکی زیاد، اما برابر هم بود. اما در شرایط توهین، افراد نوع Aو نوع B که به ایشان توهین نشده بود، برانگیختگی فیزیولوژیکی زیاد، اما برابر هم بود. اما در شرایط توهین، افراد نوع A بیش از افراد نوع B، از خود واکنش­پذیری نشان دادند.

از طرفی، نتایج بعضی تحقیقات نشان داده است که رفتار نوع A افراد، امکان دارد تا حدی نتیجة پاسخ­های فیزیولوژیکی آنان به استرس باشد (کوانترادا، کرانتز و هیل[9]، 1988، کرانتز و دورل[10]، 1983، کرانتز، لاندبرگ و فرانکن هاورز، 1987). برای مثال، در مطالعه­ای محققان افراد نوع A را به دو دسته تقسیم کردند: گروهی که دارو مصرف نمی­کردند و گروهی که داروی بتابلوکر (کند کننده­ی دستگاه عصبی سمپاتیک) مصرف می­کردند. نتایج تحقیق نشان داد مصرف کنندگان داروی بتابلوکر، رفتار نوع A را به میزان کمتری نشان دادند (کرانتز و همکاران، 1982) این نتایج حاکی از آن است که واکنش­های فیزیولوژیکی به استرس امکان دارد بر رفتار نوع A تأثیر داشته باشد.

با توجه به نکاتی که در بالا به آن­ها اشاره گردید، می­توان گفت که افرادی که الگوی رفتاری نوع A دارند، در شرایط استرس­زا واکنشی متفاوت از افراد نوع B نشان می­دهند. در واقع، واکنش افراد نوع A خیلی شدیدتر و سریع­تر است و آن­ها اغلب استرس را تهدیدی برای کنترل فردی شان به شمار می­آورند (گلاس، 1977). از طرفی الگوی رفتاری نوع A ممکن است تأثیر دیگری نیز بر استرس داشته باشد و آن این مورد است که امکان دارد احتمال مواجهه با رخدادهای استرس­زا را در فرد افزایش دهد (برن[11] و روزنمن، 1986؛ اسمیت و اندرسون، 1986). برای مثال، افراد نوع A گویی تمایل دارند در زندگی­شان موقعیت­های پر زحمت به وجود بیاورند. افزون بر این، افراد عجول و بی­صبر، مانند افراد نوع A، بیشتر از افراد بردبار دچار تصادم می­شوند (سالس و ساندرز[12]، 1988). به این ترتیب، الگوهای نوع A و B می­توانند بر چگونگی تعامل­های افراد اثر بگذارند و موجب تعدیل استرس در زندگی آنان شوند.

تفاوت­های جنسیتی، فرهنگی و اجتماعی تیپ A و B و تأثیر آنها در واکنش­پذیری

بعضی پژوهش­ها، واکنش­پذیری افراد نوع A و B را مقایسه کرده­اند. اگرچه در نتایج این پژوهش­ها تناقض­هایی وجود دارد، اما اکثر بررسی­ها از واکنش­پذیری بیشتر در میان افراد نوع A به ویژه مردان حکایت دارد (کارور، دیاموند و هامفریز، 1985؛ کونترادا و کرانتز، 1988). بررسی واکنش­پذیری پسران و دختران نوع A و B نتایجی مشابه بزرگسالان را نشان داد (میتوز و جنینگز[13] 1984؛ تورسن و پاتیلو[14]، 1988). بنابراین می­توان گفت که در شرایط استرس­زا، مردان بیش از زنان واکنش نشان می­دهند و تمایل به رفتار نوع A در افراد بسیار واکنش پذیر ممکن است از کودکی آغاز شود. به نظر می­رسد که عوامل فرهنگی اجتماعی در واکنش­پذیری نقش داشته باشند.

تحقیقاتی در زمینة تفاوت­های جنسیتی و تأثیر آن در واکنش­پذیری افراد نشان داده است که مردان بیش از زنان، در حالت استرس فیزیولوژیکی، از خود واکنش نشان می­دهند (کالینز و فرانکن هاوزر، 1978؛ کرش باوم، ووست و هلهامر[15]، 1992؛ پولاک و استکلیس 1986؛ راتلیف – کرین[16] و باوم، 1990، به نقل از کریمی، 1385). تحقیقات در ایالات متحده نیز نشان داده است که در شرایط استرس­زا، سیاهپوستان بیش از سفیدپوستان واکنش نشان می­دهند (مک آدو[17] و همکاران، 1990؛ میلر و همکاران، 1995). پژوهشی دیگر نیز نشان داد میزان تشابه واکنش پذیری میان خواهران و برادران خانواده­های سیاهپوست بیش از خانواده­های سفیدپوست است و این نتایج ممکن است دلیلی بر ارثی بودن این تفاوت­ها باشد (ویلسون، هولمز، آرهارت[18] و آلپرت[19]، 1995، به نقل از کریمی، 1385).


[1]- Shaw

[2]- Dimsdale

[3]-reactivity

[4]- Denollet

[5]- Londen

[6]- Shaw

[7]- Dimsdale

[8]-reactivity

[9]- Hill

[10]-Durel

[11]- Byrne

[12]- Sanders

[13]- Jennings

[14]- Thoresen & Pattillo

[15]- Kirschbaum Wiist & Hellhammer

[16]- Ratliff – Crain

[17]- McAdoo

[18]- Arheart

[19]-Alpert