پاورپوینت داستان زندگی ماری کوری (⭐⭐⭐) 💯

دانلود پاورپوینت داستان زندگی ماری کوری (⭐⭐⭐) باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

پاورپوینت داستان زندگی ماری کوری (⭐⭐⭐)

پاورپوینت-داستان-زندگی-ماری-کوری-(⭐⭐⭐)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 25 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

داستان زندگی ماری کوری
__________________
داستان زندگی ماری کوری
ناشر: شرکت توسعه کتابخانه های ایران
نویسنده : آلیس تورن
مترجم : مظفر سربازی
چاپ یازدهم : زمستان ۱۳۷۹
چاپ : چاپخانه امین
تیراژ: ۳۰۰۰ جلد
داستان زندگی ماری کوری
در سال ۱۸۷۷ م در مدرسه ای در شهر ورشو پایتخت لهستان دختری به نام مانیا اسکلو دوسکا تحصیل میکرد درآن زمان قسمت مهمی ازلهستان توسط شوروی اشغال شده بود وآموزش زبان وتاریخ لهستان برای بچه ها ممنوع گردیده بود .اما کودکان کلاس مانیا توسط مربی خود خانم توپسیا مخفیانه زبان وتاریخ لهستان را آموزش می دیدند. مانیا همراه خواهرش برونیا وبرادرش ژوزف ومادر بیمارشان زنذگی میکرد. علاوه بر پروفسور اسکلو دوسکا ده پسر که شاگردان شبانه روزی او بودند آنجا بودند.
آن روزها قبل از به هم خوردن رابطه  بین اسکلو دوسکا با مدیر مدرسه روسی پدرش فیزیک تدریس میکرد اما حالا که حقوق او کم شده بود او ناچار بود برای به دست آوردن پول بیشتر برای اداره خانواده اش شاگردان شبانه روزی را در خانه تدریس کند .
داستان زندگی ماری کوری
مانیا همیشه به درس علاقه نشان میداد واکثرا به سراغ وسایل و اسباب و اشیاء درس فیزیک پدرش که در قفسه شیشه ای منزل جا داشت میرفت وساعتها آنجا می ایستاد و به درون قفسه شیشه ای خیره میشد.
استاد زمانی این وسایل را درساعات درس فیزیزک به کار میبرد که میخواست چگونگی قوانین طبیعت رانشان دهد اما اکنون دولت روسیه استاد را ازآموختن طرز استفاده این لوازم به شاگردان باز داشته بود.
درآن زمان دخترها اجازه رفتن به دانشگاه را نداشتند واین در حالی بود که مانیا وخواهرش برونیا آرزوی تحصیل در دانشگاه سوربن در پاریس را داشتند زیرا در انجا هم پسرها و هم دخترها میتوانستند به تحصیلات دانشگاهی خود ادامه دهند.
داستان زندگی ماری کوری
او در ژو ئ ن ۱۸۸۳ فارغ التحصیل شد و توانست مدال طلای نمونه بودن را از دست آقای آپوشکین رییس دبیرستان های لهستان روسیه دریافت کند. به نظر پدرش این نهایت جدیت در درس بود و او را مورد ستایش قرار داد مانیا در جواب به پدرش گفت :پدر تو صاحب این افتخار هستی و من از این معلم های روسی چیز تازه ای یاد نگرفتم و آنچه میدانم درجلسه های درس با ارزش شبهای شنبه خودمان از شما یاد گرفتم .
سالها بود که استاد اسکلو دوسکا و فرزندانش هفته ای یگ شب گرد سماور بزرگ مینشستند و مطالعه میکردند و در مورد موضوع های مختلف حرف میزدند. از آنجایی که استاد در بسیاری از زمینه ها اطلاعات بسیاری داشت گفته های مانیادور از واقعیت نبود.

 

دانلود فایل