دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص 💯

دانلود دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-مبارزه-با-فساد-در-حكومت-علوي-41-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 41 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏مبارزه با فساد در حكومت علوي (ع)
‏هدف و انگيزه از پذيرش حكومت‏
‏شرايط جامعه اسلامي در دوران خليفه سوم‏
‏انواع مفاسد‏
‏شيوه هاي امام(ع) براي مبارزه با فساد موجود‏
‏الف) مبارزه با فساد در بعد نظري:‏
‏ب) مبارزه با فساد در بعد عملي:‏
‏1ـ موضوعات مربوط به خودكنترلي‏
‏2ـ موضوعات مربوط به نظارت و كنترل دقيق بر عملكرد كارگزاران‏
‏3ـ اقدامات عملي و برنامه اصلاحات‏
‏بركناري و عزل كارگزاران دوره عثماني‏
‏دستگاه قضايي و مبارزه با فساد‏
‏مبارزه مستمر و پيگير با فتنه و فساد‏
‏مبارزه با مفاسد اقتصادي‏
‏مبارزه با تبعيض و بي عدالتي‏
‏مبارزه با مفاسد اخلاقي و اجتماعي‏
‏مبارزه با تحريفات و انحرافات‏
‏مبارزه با خرافات و تحريف‏
‏مبارزه با بدعتها‏
‏بازرسي و نظارت عالي‏
‏دو نوع بازرسي و رسيدگي‏
‏پيگيري گزارش بازرسان و مأموران ويژه‏
‏شرايط و صفات بازرسان‏
‏حفاظت اطلاعات و حفاظت كارگزاران‏
‏نظارت عمومي‏
‏دولت كارآمد‏
‏مبارزه با فساد، اصلي ثابت براي دولتها‏
‏از اهداف بلند انبيا(ع) مي توان “برقراري قسط و عدل در جامعه” و “حمايت
از محرومان و مبارزه با ستمگران” و “برقراري نظم و انضباط و حاكميت قانون
عدل و قانون خدا در جامعه” و “برقراري امنيت فردي و اجتماعي” و “برخورد با
عوامل ناامني و فتنه و فساد” و “ايجاد محيطي سالم و سازنده و پاك و شايسته
براي رشد استعدادها و فضايل” و “ارتقاي سطح بينش مادي و معنوي جامعه
بشري” و “فضاسازي براي عزت و كرامت انسانها و تكامل الهي جامعه” را
شمرد.
‏البته، محدود كردن كارايي اديان الهي به بُعد حكومت و برقراري اهداف
يادشده، بدون توجه به اهداف معنوي، همان قدر ناروا و ستم است كه محدود
كردن مكتب انبيا(ع) به اهداف معنوي و رهبانيت و گوشه گيري و انزواي سياسي.
هر دو ديدگاه، انحرافي و ناصحيح و نارواست. ديدگاه حق در باره مكتب انبيا(ع)
جامع نگري ميان حيات دنيا و سعادت آخرت و ارتباط دنيا با آخرت و دين با
حكومت و برقراري عدالت آميخته با تقوا و فضيلت و معنويت است.
بايد اهداف بلند حكومت علوي(ع) را نيز در همين موارد، جست.
‏|254|
‏امام علي(ع) انگيزه خود را از پذيرفتن حكومت، برقراري قسط و عدل و
امنيت و دفاع از مظلومان و ستمديدگان و مقابله با ظالمان و ستمگران و تقسيم
عادلانه بيت المال در ميان مسلمانان و ايجاد زمينه هاي لازم براي رشد و پويايي
و عزت و سربلندي جامعه اسلامي و … عنوان كرده و شهادتش نيز براي تحقق
چنين اهداف بلندي بوده است.
‏در اين نوشتار، بيشتر، سعي خواهد شد تا گوشه هايي از اهداف بلند حكومت
علوي(ع) و شرايط و وضعيت و نيازها و شيوه هاي مبارزه آن حضرت با مفاسد
اجتماعي و سياسي و فرهنگي، بازگو شود و راهكارها و سياستهاي آن حضرت
در برخورد با مفاسد گوناگون حكومتي، اداري، اجتماعي، سياسي، ارائه گردد و
شرايط مطلوب و قابل قبول براي حكومت اسلامي تبيين گردد.

‏هدف و انگيزه از پذيرش حكومت
‏با توجه به شرايطي كه در بيست و پنج سال بعد از زمان رحلت رسول اكرم(ص) يعني از سال
11 هجري تا سال 35 هجري در دنياي اسلام به وجود آمده بود و مجموعه اوضاع سياسي و
اجتماعي و فرهنگي و انحرافات و تحريفهايي كه مخصوصاً در ثلث سوم اين دوران پديد آمده
بود و عناصر ناباب و ناسالم بر دنياي اسلام حاكم شده بودند و حكومت به جاي شايسته سالاري و
لياقت پروري به دست افراد ناباب و غير مسؤول افتاده بود و بيت المال به عنوان تيول قشري
خاص از اربابان زر و زور و قدرت تبديل شده بود و عدالت و مواسات و مساوات و برادري و
وحدت اسلامي از جامعه رخت بر بسته بود و ضعف و سستي و كسالت و تنبلي و تن پروري
جايگزين شجاعت و شهامت و فتوت و مردانگي شده بود و غيرتها و تعصبهاي غلط جاهلي
مجدداً در پي احيا شدن بود و روابط جاي ضوابط را گرفته بود، امام(ع) با توجه به شرايط موجود
و پيش بيني آينده در آغاز از پذيرفتن ولايت و حكومت سر باز زده و فرمود:
‏”دعوني و التمسوا غيري فانّا مستقبلون امراً له وجوه و الوان؛ ‏[1]‏
‏من را رها كنيد و سراغ ديگري برويد، زيرا ما با امري روبه رو هستيم كه داراي
چهره ها و شكلها و رنگهاي گوناگون است.”>
‏اما آنگاه كه پذيرفت اين بار سنگين را بر حسب وظيفه و تكليف و امانت الهي بر دوش
‏|255|

گيرد، فرمود:
‏”وَ اعلموا اِنّي ان اجبتكُم ركبت بكم ما اَعْلم وَ لَم اضغ الي قول القائل وَ عتَب العاتب؛ ‏[2]‏
‏اگر مهار مركب حكومت در اختيار من قرار گيرد من طبق تشخيص و وظيفه خود
عمل خواهم كرد و گوش به حرف اين و آن و يا ملامت كسي نخواهم داد و بر طبق
علم و دانايي و توانايي خود اقدام خواهم نمود.”>
‏و آنگاه كه حكومت را پذيرفت اهداف خود و فلسفه حكومت و برنامه ها و سياستها و اصول
كار خود را در مواقع مختلف اعلام داشت كه از آن جمله اينهاست:
‏1ـ مبارزه با سيري ظالم و گرسنگي مظلوم:
‏”لولا حُضورَ الحاضِر وَ قيامُ الحُجَّة بِوجود النّاصِر وَ ما اَخَذ اللهُ عَلي العُلَماء ان لا يُقارّوا
عَلي كظة ظالِم وَ لا سَغب مَظلوم لالقيت حَبْلها عَلي غاربها وَ لسقيت آخرها بِكأس
اَوَّلِها؛ ‏[3]‏
‏اگر گروهي براي ياري من آماده نبودند و حجت خداوند با وجود ياوران بر من تمام
نمي گشت و پيمان الهي با دانايان در باره عدم تحمل پرخوري ستمكاران و گرسنگي
ستمديدگان نبود، مهار اين زمامداري را به دوش مي انداختم و انجام آن را مانند
آغازش با پياله بي اعتنايي سيراب مي كردم و در آن هنگام مي فهميديد كه اين دنياي
شما در نزد من از اخلاط دماغ يك بز ناچيزتر است.”>
‏2ـ احياي دين و اصلاح طلبي:
‏”اللهُمَّ اِنّك تَعلم اِنَّه لَم يَكُن الذي كان مِنّا مُنافسة في سُلطان وَ لا التِماس شيء من
فُضول الحُطام …؛ ‏[4]‏
‏پروردگارا تو مي داني كه مطالبه و اقدام ما براي به دست آوردن حكومت نه براي
تلاش و رقابت در ميدان سلطه گري بوده و نه براي خواستن زيادتي از مال دنيا، بلكه
همه هدف ما ورود به نشانه هاي دين تو و اظهار اصلاح در شهرهاي تو بوده است،
باشد كه بندگان ستمديده تو امن و امان يابند و آن كيفرها و احكام تو كه از اجرا باز
ايستاده است به جريان بيفتد و بر پا گردد.”>
‏3ـ اقامه حق و رفع باطل:
‏”وَ الله لهي احب اليَّ مِن امرَتِكُم الاّ ان اقيم حقّا او ادْفَع باطِلا؛ ‏[5]‏
‏|256|
‏به خدا سوگند اين كفش بي ارزش، در نزد من بهتر از زمامداري بر شماست مگر اينكه
حقي را بر پا دارم يا باطلي را از بين ببرم.”>
‏4ـ احياي معالم و ارزشهاي عصر نبوي(ص):
‏”وَ اِنّ مَسيري هذا لَمثلُها فَلانقبنَّ الباطِل حَتّي يخرُج الْحَق مِن جنْبه؛ مالي وَ لقُرَيش؛ ‏[6]‏
‏و اين مسيري كه امروز در پيش گرفته ام مانند مسيري است كه از روز اول براي
پيروزي اسلام به پيش گرفته بودم؛ قطعاً باطل را خواهم شكافت و حق را از پهلوي
آن بيرون خواهم آورد؛ قريش از من چه مي خواهد …”>
‏5ـ شايسته سالاري و حكومت انسانهاي شايسته:
‏”فَليسَت تصْلح الرّعية الا بِصَلاح الولاة وَ لا تَصْلح الولاة الا بِاستقامة الرَّعية؛ ‏[7]‏
‏پس رعيت صالح نمي شود مگر به اصلاح ولات و زمامداران، و زمامداران صالح
نمي شوند مگر با استقامت مردم.”>
‏”قَد علمتُم اِنَّه لا ينبَغي انْ يكُون الوالي علي الفُروج وَ الدماء وَ المَغانم و الاحْكام وَ
امامة المُسلِمين البخيل …؛ ‏[8]‏
‏شما مي دانيد كه نبايد والي و زمامدار بر نواميس و نفوس و خونهاي مسلمانان و اموال
و احكام و پيشوايي و زمامداري امت اسلامي، كساني باشند كه نسبت به اموال آنان
حريص باشند و نه جاهل در احكام و امور و نه جفاكار و نه حيف و ميل كننده و نه اهل
رشوه و نه تعطيل كننده سنت.”>

 

دانلود فایل