تحقیق چگونگی تشکیل امپراطوری هخامنشی ( ورد) 💯

دانلود تحقیق چگونگی تشکیل امپراطوری هخامنشی ( ورد) باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق چگونگی تشکیل امپراطوری هخامنشی ( ورد)

تحقیق-چگونگی-تشکیل-امپراطوری-هخامنشی-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

2
‏چگونگی ‏تشکیل امپراطوری هخامنشی
‏در ناحیه جنوبی ایران و در شمال خلیج فارس ، ‏ایالتی واقع شده است که از روزگار باستان « پارس » (فارس) نام داشته و از آغاز دوره ‏اسلامی ، مرکز آن شیراز بوده است.
‏در ناحیه جنوبی ایران و در شمال خلیج فارس ، ایالتی واقع شده ‏است که از روزگار باستان « پارس » (فارس) نام داشته و از آغاز دوره اسلامی ، مرکز ‏آن شیراز بوده است. این ایالت در چند هزار سال پیش توسط اقوام بومی ایران ، و به ‏ویژه ایلامیان مسکون بوده است از این قوم آثار زیادی در گوشه و کنار فارس مثلا در ‏کورنگون ، ممسنی ، نقش رستم تخت جمشید ، تپه سبز و تپه ملیان ، هر دو در ناحیه مرو ‏دشت ، به جای مانده است و معلوم می شود که این جا، ناحیه آباد و با فرهنگی بوده . ‏سه هزار سال پیش از این ، گروهی از مردمان هند و اروپایی که خود را آریائی می ‏خواندند ، از روسیه امروزی به درون فلات ایران سرازیر شدند و پس از زد و خورد های ‏فراوان با بومیان آن سامان ، پیروزی یافته ، اینجا و آنجا برای خود شهرکها و آشیان ‏هایی درست کردند.
‏بیشتر این آریائیها چوپان و گله دار و کوچ نشیتن بودند و زندگی ‏قبیله ای داشتند. دین آنان مبتنی بر یک نوع توحید بود ، یعنی به خدای بزرگی به نام ‏اهورا مزدا ایمان داشتند ، ولی نیروهای طبیعی مانند آب ، آتش ، باد ،خاک ،خورشید ‏و… را دارای قوه ایزدی می دانستند و سر چشمه بدیها و تاریکیها را در وجود خبیثی ‏به نام اهریمن جستجو می کردند.
‏این آریائیها قبیله های بزرگ داشتند که معروفتر از همه « ‏پارسیان »، « مادها»، « سکاها » ، « بلخیان » ، «خوارزمیان» ، « سغدیان» ‏،« ‏هراتیان» و « پارتیان » بودند.
‏همه اینها به یک زبان بزرگ ، اما در لهجه های متفاوت ، سخن می ‏گفتند، و سرزمین خود را به نام « اریانوئیج» ( ایران ویج) می خواندند. بعدها که ‏دارای شاهنشاهی شدند، میهنشان را «کشور ایرانیان» خواندند که به زبان اصلی شان ‏ائیریانوخشتر می ‏گفتند و این اصطلاح بعدها ائران شتر و ایران شهر شده است و کوتاه ‏شده اش «ایران» می باشد.
‏در اواخر سده هشتم پ.م مادها در ایران غربی ایرو گرفتند و گردهم ‏جمع شده با آشوریان تاراجگر به زد و خورد پرداختند صد سال بعد هم آنها را از پای ‏درآوردند و یك شاهنشاهی بزرگ درست كردند كه ‏۱۲۰‏ سال پایدار ماند و سپس تسلیم كورش ‏شد. این كورش، پسر كمبوجیه (پادشاه پارسیان) و یك شاهدخت مادی بود او با كارهای ‏درخشان اش بزرگ ترین شاهنشاهی جهانی را به وجود آورد. پارسیان هم چنان كه دیدم یكی
2
‏از اقوام ایرانی بودند و در سه هزار سال پیش به فارسی امروزی سرازیر شدند و چند ‏نقطه، از جمله در آنشان (= ملیان در ‏۴۶‏ كیلومتری شمال شیراز) و پاسارگاد (‏۱۳۵ ‏كیلومتری شمال شرقی شیراز) و غیره مسكن گرفتند.
‏پایتخت آنان نخست پاسارگاد بود ولی بعدا به همدان انتقال یافت. ‏كورش پس از نزدیك به ‏۳۰‏ سال فرمانروایی، در جنگ با كوچ نشینان ماساگتی (از اقوام ‏سكائی آسیای میانه) كشته شد و پسرش كمبوجیه جای او را گرفت و به مصر لشگر كشید و آن ‏سامان را بچنگ آورد، ولی با طغیان مغان رو به رو شد، و پیش از گرفتن كین خویش در ‏گذشت. آن گاه داریوش (پسر عموی كوروش) تاج و تخت هخامنشی را از چنگ غاصبان مغ بیرون ‏آورد و ‏۳۶‏ سال بر ایران شاهنشاهی كرد. پسرش خشیارشا ‏۲۰‏ سال و پسرزاده اش ـ اردشیر ‏اول ـ ‏۴۲‏ سال شاهی كردند. سپس داریوش دوم ‏۲۰‏ سال و اردشیر دوم ‏۴۳‏ سال، و اردشیر سوم ‏۲۱ ‏سال و داریوش سوم ‏۶‏ سال فرمان راندند، تا این كه اسكندر بر ایران تاخت و ‏شاهنشاهی هخامنشی را سرنگون كرد و خواست كه بر این كشور اهورائی سلطنت كند، اما ‏دولتش هفت سال بیشتر نپائید و آرزوهایش نیز با خودش برباد رفت.
‏شاهنشاهی هخامنشی شاهنشاهی كه هخامنشیان بنیان نهادند بسیار ‏پهناور بود، یعنی از رود سند در هندوستان تا رود نیل و ناحیه بن غازی در لیبی امروز ‏و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مركزی را در بر می گرفت. در این كشور بزرگ، اقوام ‏بسیاری می زیستند كه آداب و رسوم خود را نگه می داشتند و فرهنگ ایالتی و قومی آنان ‏رایج بود ‏۲۰‏ ایالت یا استان سیاسی ـ اقتصادی هم وجود داشت كه به آنان خشترپه می ‏گفتند و یونانیان به ساتراپی تبدیل كرده اند.
‏مشخصه اصلی این دولت، احترام به آزادی فردی و قومی، بزرگداشت ‏نظم و قانون، تشویق هنرها و فرهنگ ولایتی و ترویج بازرگانی و هنر بود. گفته ‏ر.گیرشمن در مورد ایجاد شاهنشاهی هخامنشی آن چنان دقیق و كلی است كه جای دارد به ‏نقل آن بپردازیم: تاریخ شاهنشاهی كه هخامنشی بر اثر دلاوری خود ایجاد كردند، طی ثلث ‏دوم هزاره اول پ.م است. ملل و تمدن های دیگر هب حیات خود ادامه می دادند، اما در ‏مجموعه جهان مسكون صف اول را شاهنشاهی مذكور اشغال كرده بود و مورخ هم موظف است كه ‏تقریبا همیشه حوادث را در جریان تاریخ مذكور مورد مطالعه قرار دهد. تصور اینكه یك ‏دولت در ایران مدیون هخامنشیان است و آنان این تصور را به حقیقت مقرون ساختند. دوام ‏و استقلال این دولت، میراثی بود كه ایشان برای اخلاف به جا گذاشتند. روش اداری ‏هخامنشیان در داخله به هیچ وجه شباهتی با روش رومیان ندارد، چه در امپراتوری اینان، ‏ملل مغلوب ‏مجبور بودند خود را به پایه فرهنگ عمومی برسانند و در اقتصاد مشترك سهیم ‏باشند. این امر غالبا مستلزم آن بود كه مردمی كه اصل و منشا آنان مانند سنن و ‏استعدادهای ایشان مختلف بود، خود را به درجات عالی تر برسانند.
‏وضع امور در زمان كوروش و داریوش، با آنچه گفته شد اختلاف دارد. ‏صرف نظر از بعضی نواحی دور دست كه سطح فرهنگ مردم پایین بود، پادشاهان مزبور در ‏شاهنشاهی خود، كه وسیع ترین شاهنشاهی در تاریخ دنیاست، تركیبی از تمدن های قدیم به ‏وجود آوردند، زیرا كشور آنان شامل بین النهرین، سوریه، مصر، آسیای صغیر و جزایر ‏یونانی و قسمتی از هند بود.
‏اگر هخامنشیان این ممالك را با سطح تمدن مخصوص خود تطبیق می ‏دادند، سیر قهقرایی به شمار می رفت. آنان به منزله تازه واردان در اجتماع ملل، از ‏تفوق تمدن های قدیم مزبور آگاه بودند. بنابر استقلال داخلی وسیعی كه در زمان كورش ‏اعطا شد و بنابر سیاست زیركانه داریوش، این فرهنگ های قدیم محفوظ ماندند و شاید هم ‏در توسعه ثبات و استقرار مملكت مؤثر شدند. در سرتاسر تاریخ شاهنشاهی، این فقدان
3
‏تعادل، ضعفی پنهان و گاه خطرناك بود و در برابر تمایلات توسعه طلبانه قوم جوان و ‏پرحرارت پارس، یكی از علل شكست های بزرگ و سقوط نهایی به شمار می رفت. امپراتوری ‏روم نتیجه توسعه تدریجی بود كه در طی قرون وسعت یافته بود و از قوت و ثابت و دوام ‏برخوردار بود. هخامنشیان از یك پادشاهی كوچك گمنامی كه در دامنه های جنوب غربی ‏ایران مستقر بود، بیرون آمدند و شاهنشاهی وسیعی، فقط در دوران یك نسل به وجود ‏آوردند اما هر چه كه به سرعت رو به ترقی گذارد، مشكل است بر شالوده مستحكمی دوام ‏یابد. آشوب های نخستین كه بر اثر مرگ پسر كورش در این شاهنشاهی رخ دادف چندان شدید ‏بود كه فقط مردی مقتدر مثل داریوش می توانست اوضاع را سر و صورت بدهد … مع هذا، ‏با وجود موازین عاقلانه و دوراندیشانه فرار اقوام و مللی كه شاهنشاهی را تشكیل می ‏دادند، از بین نرفت و عاقبت موجب انقراض آن شد.

 

دانلود فایل