تحقیق تحليل شاه و کارت و جمهوری اسلامی ایران 💯

دانلود تحقیق تحليل شاه و کارت و جمهوری اسلامی ایران باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق تحليل شاه و کارت و جمهوری اسلامی ایران

تحقیق-تحليل-شاه-و-کارت-و-جمهوری-اسلامی-ایرانلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تحليل‏ ‏کنت پولاک:
 
‏شاه
 
‏کارتر
 
‏و روز جمهوری اسلامی
 
‏تخيل يا تحليل ‏پولاک، پاسخ به اين پرسش ها است که: آيا شاه به خاطر سرطان از ايران رفت؟ آقای ‏خمينی از کجا می دانست که ترور نمی شود؟ کارتر چرا هايزر را ايران فرستاد؟ در پاريس ‏آقای خمينی به امريکايی ها چه گفت؟ در روز انقلاب، اسناد دفتر مخصوص شاه کجا رفت؟
‏چرا اداره ساواک و اسنادش به دست ابراهيم يزدی افتاد؟ و چگونه داريوش همايون و ديگر ‏وزيران از ايران گريختند؟ و… چرا فرودگاه منفجر نشد؟ و آيا آمريکا، امام را به ‏ايران آورد؟
‏در منطقه‌ ‏خليج‌فارس‌، گريز از نفت‌ بسيار مشکل‌ است‌ و هرچند که‌ ازبسياری‌ جهات‌ انقلاب‌ ‏ايران‌ با نفت‌ شروع‌ شد. به‌ عبارتی‌ ديگر، موردی‌ که‌ به‌وجود آمد، نفت‌ بود که‌ ‏انقلاب‌ را پديد آورد. در اوايل‌ دهه‌ ١‏۹۷‏٠، شاه‌فعاليتی‌ را آغاز کرد تا درآمد ‏نفتی‌ ايران‌ را افزايش‌ دهد، به‌طور يکه‌ در پس‌رؤياهای‌ هيجانی‌ و ديوانه‌وارش‌ ‏بدين‌ امر موفق‌ شد. پول‌ به‌ ايران‌ سرازير شدو آن‌ پول‌ همه‌ چيز را تغيير داد. ‏اقتصاد ايران‌ بيش‌ از اندازه‌ رونق‌ گرفت‌. فساداندک‌اندک‌ بهم‌ ريخت‌، مقامات‌ در ‏تهران‌ از دسترسی‌ به‌ واقعيت‌ موجود دورشدند. سرانجام‌ اقتصاد ايرانيان‌، پيچيده‌ ‏و تحريف‌ شد. موجب‌ تهديد ساختاراجتماعی‌ شد ـ ساختاری‌ که‌ در اوج‌ بحران‌ بود ـ و ‏سيستم‌ سياسی‌ استبدادی‌به‌ نقطه‌ انفجار و مرز فروپاشی‌ رسيد. ايران‌ قبل‌ از ‏رونق‌ و ترقی‌ نفت‌ کشورشادی‌ نبود، اما پس‌ از آن‌، مانند اتبار باروت‌ ـ در وضع‌ ‏قابل‌ انفجار بسرمی‌برد.نفت‌ آمريکا را برانگيخت‌ تا بيشتر از سابق‌ به‌ ايران‌ ‏نزديک‌ شود. پس‌ ازترقی‌، آمريکا به‌ ايران‌ نياز داشت‌. نيازی‌ که‌ هرگز در سابق‌ ‏چنين‌ نبود. ناگهان‌،آنچه‌ که‌ در ايران‌ اتفاق‌ افتاد، برای‌ اقتصاد آمريکا ‏خطرناک‌ بود و نيز در اقتصادجهانی‌ هم‌ بحرانی‌ به‌ وجود آورد. وقتی‌ که‌ رژيم‌
‏شاه‌ غرق‌ شد، آمريکا هم‌ باآن‌ غروب‌ کرد و به‌ خاطر اين‌ تنزل‌ و افت‌ مشهود با ‏سرزنش‌ و نقد مواجه‌ شد.
‏ريچارد نيکسون‌ و مشاوران‌ امنيت‌ ملی‌ کشورش‌، هنری‌ ‏کيسينجر به‌واشنگتن‌، ديدگاهی‌ بی‌طرفانه‌، منصفانه‌ و جدی‌ نسبت‌ به‌ جهان‌ ارائه‌ ‏کردند.آن‌ها جهان‌ را از ديدگاه‌ منشوری‌ مواجهه‌ جهانی‌ بين‌ شوروی‌ و ‏آمريکانگريستند و آن‌ها سياست‌ جهانی‌ را عرصه‌ شطرنجی‌ تصور می‌کردند که‌ بين‌دو ‏ابرقدرت‌ در حال‌ بازی‌ است‌ و آن‌ها به‌طور استثنايی‌ بازی‌ خود را حساس‌و پيچيده‌ ‏خواندند و رغبت‌شان‌ بر اين‌ بود تا از هر ابزار و وسيله‌ای‌ در لوازم‌سياست‌ ‏خارجی‌ آمريکا از نيروی‌ نظامی‌ تا نيروهای‌ کنترل‌ و و از عمليات‌پنهانی‌ تا ‏همکاری‌ انسان‌دوستانه‌ استفاده‌ کنند. آنان‌ همچنين‌ برای‌ بعضی‌ ازموفقيت‌های‌ ‏مهم‌ سياست‌ خارجی‌ آمريکا اعتبار خاص‌ قائل‌ بودند. گشودن‌فضای‌ باز ارتباطی‌ به‌ ‏سوی‌ چين‌، آغاز پيشرفت‌ در صلح‌ خاورميانه‌ ـ که‌ منتهی‌به‌ برنامه‌ کمپ‌ ديويد ‏تحت‌ نظارت‌ دولت‌ جيمی‌ کارتر شد و ديگربرنامه‌های‌ کنترل‌ نظامی‌ روسيه‌ که‌ همه‌ ‏اتفاقات‌ و رخدادهای‌ آرامی‌ بودند که‌با نيکسون‌ و کيسينجر آغاز شد و دارای‌ اثری‌ ‏درازمدت‌ و منفعتی‌ طولانی‌برای‌ آمريکا بود.اما نگاه‌ آنان‌ يک‌ نگاه‌ يک‌ بعدی‌ ‏به‌ جهان‌ بود و تمرکز آنان‌ بر روی‌سياست‌ ابرقدرت‌های‌ جهان‌، گاه‌ موجب‌ بروز ‏مشکلاتی‌ برای‌ آمريکا درجهان‌ سوم‌ می‌شد. در جاهايی‌ مانند آنگولا، کامبوج‌، ‏شيلی‌ و ايران‌،مشکلاتی‌ به‌ وجود آمد که‌ برای‌ چندين‌ سال‌ آمريکا را در محاصره‌
‏قرار داد.برای‌ نيکسون‌ و کيسينجر، کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ در جنگ‌شان‌ با مسکو، درحد ‏يک‌ آلت‌ دست‌ بيشتر نيستند. آنان‌ چندان‌ به‌ بررسی‌ و تمرکز بر اوضاعی‌که‌ در آن‌ ‏کشورها می‌گذشت‌، مايل‌ نبودند تا جايی‌ که‌ حکومت‌ آنان‌، تنها دربرابر اعمال‌ ‏ديکته‌ شده‌ توسط‌ واشنگتن‌، عکس‌العمل‌ نشان‌ می‌داد. از آن‌لحاظ‌، آنان‌ شاه‌ را ‏يک‌ آلت‌ دست‌ خوب‌ می‌ديدند،تصميم‌ مربوط‌ به‌ شاه‌ به‌ عنوان‌ شاخص‌ منطقه‌ای‌ ‏آمريکا موجب‌ تعبيرغلط‌ شاه‌ درباره‌ استراتژی‌ نيکسون‌ به‌ کيسينجر شد. شاه‌، در ‏عبارت‌ مشهور وبه‌ يادماندنی‌ کيسينجر، که‌ «جزو بی‌نظيرترين‌ رهبران‌ و متحد و ‏هم‌پيمان‌بی‌چون‌ و چرا» کسی‌ که‌ نظريات‌ و سياستش‌ به‌ درست‌ با آمريکا ـ از ‏همه‌لحاظ‌ ـ همسان‌ و همسو هستند.. شاه‌ در بسياری‌ از اهداف‌ عمومی‌آمريکا در ‏منطقه‌، سهيم‌ شد. او در جستجوی‌ ثبات‌ ـ عليه‌ ناصر وراديکال‌های‌ عرب‌ ـ بود. از ‏اسرائيل‌ دفاع‌ و حمايت‌ و با کمونيسم‌ و شوروی‌مخالفت‌ می‌کرد و همچنين‌ او ‏خواهان‌ حمايت‌ کردن‌ و سرپا نگه‌ داشتن‌، ديگرکشورهای‌ سلطنتی‌ محافظه‌کار منطقه‌ ‏بود. اما تفاوقت‌های‌ عمده‌ و اساسی‌بين‌ ايران‌ و آمريکا وجود داشت‌، ائتلاف‌ و ‏حمايت‌ بی‌چون‌ و چرای‌ آمريکا وثروت‌ نفتی‌ جديد در ايران‌ موجب‌ شد تا شاه‌ در ‏جهانی‌ حرکت‌ کند که‌ دولت‌نيکسون‌ از تصميم‌های‌ آشکار و اهداف‌ صريح‌ تهران‌ ‏چندان‌ موافق‌ نباشد.علاوه‌ بر اين‌، شاه‌ هرگز بی‌اعتمادی‌ و شک‌ و ترديد خود را ‏نسبت‌ به‌ آمريکابه‌ کل‌ فراموش‌ نکرد و آرزو داشت‌ ايران‌ را به‌ قدری‌ قوی‌ سازد

 

دانلود فایل