تحقیق بطن و تأويل قرآن 34 ص 💯

دانلود تحقیق بطن و تأويل قرآن 34 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق بطن و تأويل قرآن 34 ص

تحقیق-بطن-و-تأويل-قرآن-34-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 34 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بطن و تأويل قرآن‏*‏. ‏تاريخ برگزاري كرسي 6/12/83.
‏اشاره
‏تأويل از مهم‌ترين موضوعاتي است كه در دانش‌هاي قرآني از آن بحث مي‌شود. آن‌چه پيش‌رو داريد، مشروح يكي از سلسله كرسي‌هاي نظريه‌‌پردازي با موضوع بطن قرآن است كه با حضور جمعي از فضلا و انديشمندان برگزار شده است. نظريه‌پرداز محترم اين نشست، كوشيده است تا گامي جديد دراين‌باره برداشته و طرحي نو دراندازد. ميهمانان اين نشست عبارتند از: دكتر محمدعلي رضايي اصفهاني- دبير كرسي – آيت‌الله محمدهادي معرفت، حجت‌الاسلام والمسلمين علي‌اكبر رشاد، حجت‌الاسلام علي‌اكبر بابايي، استاد سيد‌رضا مودب، استاد قدسي، دكتر آصفي، حجت‌الاسلام حسين علوي‌مهر و استاد علي نصيري. لازم به ذكر است كه در اين نشست آيت‌الله معرفت نظريه خويش را مطرح كردند و ديگر ميهمانان به نقد آن پرداختند.
‏رضايي:‏**‏. ‏عضو هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
‏ پيش از شروع جلسه دكتر رضايي، از پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، گروه قرآن پژوهي، دفتر نهضت توليد‌علم و انجمن قرآن پژوهي كه در برپايي اين كرسي نظريه‌پردازي زحمت كشيدند، تشكر كردند؛ همچنين ايشان از شبكه چهارم سيما، راديو معارف، راديو قرآن و روزنامه‌هايي كه نمايندگانشان در جلسه حاضر بودند، قدرداني به عمل آوردند.
‏ايشان موضوع جلسه را كه در زمينه نظريه‌پردازي است، براي حاضران بازگو كرده و به سبب روشن بودن اهميت نظريه‌پردازي وتوليد علم فقط اشاره مي‌‌كنند كه اين كرسي در نوع خود اولين كرسي در زمينه مباحث ديني در حوزه علميه قم به شمار مي‌رود. اين گردهمايي با حضور آيت الله معرفت به‌عنوان نظريه‌پرداز جلسه تشكيل گرديد كه پيش از سخنراني ايشان دكتر رضايي در چند جمله به معرفي شخصيت استاد پرداختند.
‏حضرت آيت الله محمد هادي معرفت در سال 1309 شمسي در كربلا متولد شدند.
‏وطن اصلي ايشان اصفهان است، اما تحصيلات خود را در نجف گذرانده‌اند. ايشان از محضر بزرگاني همچون، آيت الله العظمي‌حكيم و آيت الله خويي و حضرات آيات: زنجاني، حاج‌شيخ‌حسين‌حلي، سيد‌علي‌فاني و امام خميني (ره) استفاده برده‌اند. ايشان در زمينه فقه، فردي صاحب نظر، مدرس درس خارج حوزه علميه و در مباحث قرآن پژوهي از پيشگامان قرآن‌پژوهي كشور به شمار مي‌روند. كتاب «التمهيد في علوم القرآن» ايشان در هفت مجلد مشهور است؛ همچنين كتاب «التفسير و المفسرون في ثوبه القشيب» در دو جلد و نيز كتاب «صيانه القرآن عن التحريف» كه از آثار ايشان است و اخيراً نيز با همكاري برخي از فضلاي حوزه به‌تاليف كتاب گرانسنگي مشغول شده‌اند كه «التفسير الاثري الجامع» نام دارد و جلد اول آن منتشر شده است.
‏بحث ايشان كه درزمينه «بطن و تأويل قرآن» است، در حقيقت نظريه نويني است كه در اين جلد مطرح شده است؛ هر چند پيش از اين نيز در كتاب «التفسير و المفسرون» اين بحث را به نوعي مطرح فرموده‏ بودند.
‏موضوع بطن قرآن كه گاه با عنوان تأويل از آن ياد مي‌شود، يكي از موضوعات مهم علوم قرآن به شمار مي‌‌آيد. روايات متعددي هم از شيعه و سني درموضوع بطن و تاويل قرآن وارد شده كه «ان للقرآن ظهرا و بطنا»، يعني قرآن ظاهري دارد و باطني وحتي در برخي از روايات وا‏رد شده است كه هيچ آيه‌‌اي از قرآن نيست، مگر اين‌كه ظاهري دارد و باطني كه علامه مجلسي (ره) اين روايات را در جلد 92 بحارالانوار گردآوري كرده است. در مورد بطن قرآن سه ديدگاه عمده در طول تاريخ اسلام مطرح شده است.
‏ـ ‏ديدگاه اول كه برخي از صوفيان و اسماعيليه مطرح ‏مي‌‌‌‌كنند، اين است كه قرآن را به بطن منحصر مي‌كنند و از ظاهر آن مي‌گذرند؛ البته در طول تاريخ اين ديدگاه مورد انتقاد گسترده‌اي واقع شده است.
‏ـ ‏ديدگاه دوم كه به اهل ظاهر و گاه به ابن تيميه نسبت داده مي‌شود كه اكتفا به ظاهر شريعت است و ترديد در روايات بطن.
‏ـ ‏د‏يدگاه سوم كه علامه طباطبايي در مقدمه الميزان مطرح كرده است، همان ديدگاه اهل‏ ‏بيت(ع) است و معتقد است قرآن، هم ظاهر دارد و هم باطن. اين ديدگاه مي‌گويد ما هم به ظاهر قرآن تمسك كنيم، چون ظهور حجت است و هم از باطن قرآن استفاده كنيم. در ذيل اين ديدگاه، مطالب و ديدگاه‌هايي هم مطرح شده است؛ مانند ديدگاه علامه طباطبايي و امام خميني. آن‌چه در اين‌ نشست محل بحث است، ديدگاه جديدي است كه استاد معرفت در مورد بطن و تاويل قرآن مطرح مي‌كنند و تفاوتهاي آن را با ديدگاه‌هاي ديگر بيا‏ن مي‌دارند و چنان‌چه ابهاماتي دارد، ايشان به‌توضيح مي‌پردازند.
‏معرفت‏*‏. ‏عضو هيات علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.
‏:‏ بسم الله الرحمن الرحيم. مسأله تأويل قرآن از ديرباز يعني از همان دوران اول مطرح بوده و احيانا مورد سوء استفاده قرار گرفته است و بسياري از صاحبنظران درباره اين موضوع تحقيقاتي كرده‌ و نظراتي داده‌اند و بنده چون به اين مسأله علاقه داشتم، از همان آغاز درباره اين موضوع حساسيت نشان دادم و در پي اين بودم كه ببينم مقصود از بطن چيست و مبالغه نمي‌كنم كه اگر بگويم بيش از ده، پانزده سال فكر مرا مشغول كرده بود و همين‌طور به عنوان يك مشكل لاينحل باقي مانده بود. شما مي‌دانيد براي يك نفر كه ‏دنبال مطلبي تحقيق مي‌كند، اين مساله برايش دغدغه و شايد عقده باشد و تا حل نشود، نمي‌تواند آرام باشد و از باب «من جد وجد» بالاخره خداوند كمك مي‌كند.
‏پيغمبر اكرم (ص) مسأله بطن را از روز اول مطرح كرده‌ و فرمودند به اين‌كه «ان للقرآن ظهرا و بطنا».
‏بنابراين بسياري در بيان مطالبي درباره قرآن و تفسير آن بويژه در زمينه بطن احتياط مي‌كردند. اين عده خود را راحت مي‌كردند و معتقد بودند كه بطن قرآن را كسي نمي‌داند و جزء اسرار است و مخصوص كساني است كه تنها با وحي رابطه دا‏شته باشند؛ در نتيجه به همان مواردي كه روايت، حال صحيح يا ناصحيح، پيرامون يك آيه به عنوان بطن مي‌آورند، بسنده مي‌كردند.
‏ اما مسأله شمول كه پيغمبر مطرح كردند، مسأله ديگري است. بنده اساساً روي اين مسأله انديشيده‌‌ام، اگر بنا بود بطن قرآن را عده مخصوصي بدانند،‏ پيغمبر اين را در ملأعام مطرح نمي‌كرد پس اين كه نبي اسلام (ص) بطن قرآن را مكرر در ملأعام و براي همه مسلمان‌ها مطرح كردند، مخاطبش همه انسان‌ها وهمه كساني هستند كه به قرآن علاقه‌مندند و قطعاً انگيزه‌اي در كار بوده است و مي‌دانيم كه اگر كسي دستور يا تكليفي به شخصي يا اشخاصي كرد، معنايش اين است كه آن افراد قادر بر انجام آن هستند. پس اگر پيامبر به عموم مسلمانان و انديشمندان اسلامي خطاب مي‌كند كه قرآن ظهري دارد و بطني. يعني اين‌كه دنبال آن برويد، زيرا مي‌توانيد به دست آوريد، و معنايش اين نيست كه نمي‌توانيد به‌دست آوريد! پيغمبر نمي‌خواهد بگويد قرآن يك ظاهري دارد همه كس فهم و يك باطني دارد كه مخصوص ديگران است و شما نمي‌‌فهميد. اين را نمي‌خواهد بفرمايد! حضرت مي‌خواهد اين را بفرمايد كه قرآن يك مدلول ظاهري بر حسب دلالت سطحي كلام، يعني سطحي‌نگري دارد كه اگر شما روي قرآن بنگريد، قادريد از آن برداشت كنيد، همچنين پيغمبر مي‌خواهد تأكيد كند كه قدري عمق‌نگر هم باشيد. در واقع اين همان تبيين آيه شريفه «افلا يتدبرون القرآن ام علي قلوب اقفالها» است؛ يعني قرآن صرفاً بسنده كردن به سطح ظاهري اين مطلوب نيست. براي عده‌اي مطلوب است، اما مطلوب بالاتر درون‌نگري است. بطن يعني درون نگري و تعمق.
‏پس اين كار براي انديشمندان جهان اسلام امكانپذير است. اين نكته را نيز بنده فروگذار نكنم كه ما نمي‌خواهيم نقش اهل‌بيت (ع) را در اين زمينه ناديده بگيريم، كلا بنده مكرر در جلسات خدمت دوستان عرض كرده‌ام ك‏ه نقش ائمه (ع) در تفسير و تبيين قرآن نقشي كليدي است؛ يعني راه فهم قرآن و نحوه استنباط وكشف معاني ظاهر وباطن را ائمه (ع) به ما ياد مي‌دهند، مانند يك استادي كه به شاگردان تعليم مي‌دهد كه مثلاً فقها چگونه از روايات و قرآن برداشت كنند. ائمه (ع) در ضمن اين‌كه احيانا تفسير مي‌كرده‌اند، ولي عملاً مي‌خواستند ياد دهند كه چگونه بايد تفسير كرد. پس ما اگر بخواهيم در تك‌‌تك جزئيات در پي اين باشيم كه ببينيم روايتي از ائمه (ع) درباره ظهر يا بطن قرآن رسيده، اين اشتباه است، اصلا چنين چيزي نبوده است؛ چون خود ائمه تأكيد مي‌كردند كه بكوشيد اين مطلب را خود از قرآن در‌يابيد؛ البته روش اين كار را نيز ياد داده‌اند و بيشترين تأكيد ائمه (ع) براي حل رموز قرآن و فهم معاني دقيق آن اين بود كه مي‌فرمودند شما هنگامي كه مي‌خواهيد به حقانيت و مفاهيم عاليه قرآن و هر آيه‌اي دست يابيد، در‌پي آن نكته‌ها (ظرافت‌هايي) باشيد كه در آيه‌ اعمال شده است؛ يعني يكي از روش‌هاي ائمه (ع) اين بود كه خيلي سطحي نگر نباشيد، ببينيد در آيه نكته‌هاي ظريفي احيانا وجود دارد كه شما از آن نكته مي‌توانيد به معناي واقعي و اصيل پي بريد. يك مفسر بايد به نكات و ظرايف آيات توجه كند، نه اين كه فقط به «المنجد» مراجعه كند تا ببيند اين كلمه معنايش چيست! پس ائمه (ع) نقش اساسي داشته‌اند؛ اما براي اين‌كه ما بتوانيم به مفاهيم عاليه قرآن دست يابيم، راه آن را به ما آموخته‌اند.
‏عبيده سلماني و بره حمداني وعلقمه بن قيس سه تا از شاخصه‌هاي‏ تابعين هستند؛ اين‌ها از مولا اميرالمومنين پرسيدند كه ما احيانا با مشكلاتي در فهم قرآن روبه‌رو مي‌شويم، چه كنيم؟ حضرت فرمود: «عليكم بالعتره» و امام باقر (ع) شاخصه دوره تابعين است و همه اين‌ها به حضرت رجوع مي‌كردند. حضرت باقر (ع) در عهد تابعين براي حل مشكلات تمام مردم. به عنوان شاخص مطرح بودند. گفتني است كه خانه حضرت پناهي بود براي فهم دين در تمام ابعادش، حتي براي علما. دوره تابعين دوره‌اي بود كه همگان به خاندان نبوت علاقه‌مند بودند ابن نديم در الفهرست مي‌گويد: «جل التابعين بل الاكثريه الغالبه من التابعين هم شيعه آل البيت» اين‌ها همه گرد شمع امام باقر و امام صادق (ع) مي‌‌چرخيدند و از اين‌ها استفاده مي‌‌كردند. پس نقش ائمه (ع) در تمام ادوار نقش معلم بوده است؛ حتي عبد‌الكريم شهرستاني مي‌گويد: در فكر بودم كه يك تفسير قرآن بنويسم، ولي در پي استاد بودم و چون مي‌دانستم كه استاد بايد از خاندان پيامبر باشد، مدتها كاوش كردم «حتي اثرت علي سيد جليل من ذريه رسول الله
…‏.» بنابراين نوشتن تفسير را شروع كردم؛ البته با اين عقيده كه بايد حل معضلات قرآن از اين طريق شود. پس اين يك مسأله‌اي بوده كه در صدر اسلام مطرح بوده از نقش والا‏ي ائمه خبر مي‌دهد. پس ما نمي‌توانيم هيچ كدام از اين مسائل را ناديده بگيريم.
‏ولي آن چه بنده مي‌خواهم عرض‌ كنم اين است كه ما براي فهم يك آيه دقيقا بايد ببينيم چه روايتي اين‌جا هست؛ خوب بسياري از آيات وجود دارد كه درباره آن‌ها هيچ روايتي نيست. پس ما خود موظ‏فيم كه پيرامون قرآن و به دست آوردن مطالب اساسي كه در قرآن مطرح شده است، تحقيق كنيم؛ البته ائمه (ع) راه فهم را نيز به ما آموخته‌اند.
‏فخمي‌بن يسار از امام باقر (ع) مي‌پرسد: اين كه پيغمبر اكرم فرموده است «ان للقرآن ظهرا و بطنا» مقصود چيست؟ يعني اين دغدغه براي آن‌ها هم بوده است كه مقصود از بطن چيست. حضرت فرمودند: «ظهره تنزيله و بطنه تأويله» بعد توضيح مي‌دهند: مقصود اين است كه شما يك وقت به قرآن سطحي مي‌نگريد، سطحي‌نگري يعني همين اسباب نزول و يك وقت عمقي مي‌نگريد كه همان بطن است؛ اكنون بنده اين نكته را در اين‌‌ج‏ا عرض مي‌كنم كه سر‏ ‏اين‏‌‏كه قرآن ظاهرا و باطنا ذودلالتين است اين است كه قرآن به عنوان يك كتاب مدون از آسمان نازل نشده است، بلكه در مدت بيست سال (بعضي‏‌‏ خيال مي‏‌‏كنند كه قرآن در طول بيست و سه سال نازل شد كه اشتباه مي‏‌‏كنند زيرا؛ نزول قرآن سه سال بعد از بعثت آغاز شد‏) «نزول نجوما و بالمناسبات» داشته است يعني هرگاه پيشامد و رخدادي مي‌شد و مشكلاتي در جامعه اسلامي آن روز رخ مي‌داد، حال هر نوع مشكل از قبيل مشكلات سياسي، علمي، از لحاظ معارف و … ‏ آن وقت پيغمبر و مسلمان‌ها در انتظار اين بودند كه حل اين مشكل با نزول وحي قر‏آني باشد؛ درنتيجه آياتي براي حل آن مشكل مي‌آمد يا يك مناسبتي رخ مي‌داد و آيه‌‌اي براي آن نازل مي‌شد. خلاصه قرآن چون در زمان‌ها و مناسبات مختلف نازل شده است و هر كدام ناظر به يك جهت خاصي است، همين امر قرآن را با همان جنبه خاص مرتبط مي‌كند. معناي اين سخن اين است كه قرآن مي‌شود «تاريخ»؛ در صورتي كه قرآن براي همه بشريت تا ابد هدايت عامه است. اين دغدغه‌اي بود كه پيغمبر را واداشت كه اين هشدار را به ما بدهد كه درست است اين آيه به مناسبت خاصي نازل شد و ناظر به همان مناسبت است، اما شما بايد درون‌نگر باشيد؛ زيرا اين آيه در درون خود حامل رسالت عام و ابدي است. شما نگوييد اين آيه كه در اين مورد خاص نازل شده، مشكل خاصي را حل كرده است! اگر اين‌گونه باشد، به فرموده امام باقر (ع) مبني بر: «اذا لمات القرآن بموتهم» تاكنون قرآن مرده بود! مثل نسخه‌هايي كه يك دكتر براي يك مريض مي‌نويسد، امروز يك نسخه مي‌نويسد، فردا يك نسخه ديگر،…‏ بعدها نسخه‌ها به هيچ دردي نمي‌خورد. قرآن نسخه‌اي است براي علاج مسائل و مشكلاتي كه آن روز رخ داد. اما در عين حال كه نسخه‌اي براي علاج مسائل آن روز است، ولي در طي هر يك از اين‌ها رسالتي نهفته است، يك پيام‏ عام است. پيغمبر مي‌خواهد بفرمايد كه شما در عين اين‌كه به شأن نزول‌ها مراجعه مي‌كنيد كه اين آيه در چه موردي نازل شده و چه كسي را هدف گرفته است و فلان كس را مثلاً ابوجهل يا فلان…‏ را هدف گرفته است، اين حسب تنزيل است. ولي به اين بسنده نكنيد؛ زيرا آن وقت مي‌شو‏د كتاب تاريخ. بلكه بايد درون نگر باشيد! بايد درك كرد كه در طي اين آيه چه رسالت و چه پيامي است كه همين مطلب، جاويد بودن اين كتاب مقدس را تضمين مي‌كند. اگر قرآن سطحي بود، مربوط به همان گذشته مي‌شد. در اينجا لازم است مثالي بياورم، البته آن را همه جا گفته‌ام، ولي براي تقريب ذهن مجددا بيان مي‌كنم.
‏بسياري ازآيات قرآن خطاب به شخص وجود دارد و مخاطب آن اشخاص خاصي هستند و مثال‌هاي بسياري هم در اين زمينه آمده است؛ براي نمونه «و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا نوحي اليهم فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» (نحل/44) مخاطب اين آيه مشركين هستند و سبب نزول اين آيه تشكيك مشركين در مسأله نبوت است كه آيا ممكن است بشر پيامبر شود؟ البته خداوند به اين شبهه، هم جواب حلي داده است، هم نقضي. جواب حلي را با آيه ديگر يعني و قالوا لو لا انزل عليه ملك و لو انزلنا ملكا لقضي الامر ثم لا ينظر

 

دانلود فایل