تحقیق اصول طراحی از ديدگاه لبوو 14 ص 💯

دانلود تحقیق اصول طراحی از ديدگاه لبوو 14 ص باکیفیت

🟢 بهترین کیفیت

🟢 ارزان

🟢 دانلود با لینک مستقیم و زیپ نشده

🟢 پشتیبانی 24 ساعته

تحقیق اصول طراحی از ديدگاه لبوو 14 ص

تحقیق-اصول-طراحی-از-ديدگاه-لبوو-14-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏اصول طراحی از ديدگاه لبوو
‏از تاخير بسيار طولاني كه در نوشتن پيش اومد معذرت مي خوام . زندگي است و هزار دردسر! ولي خب قول مي دم از اين به بعد مرتب بنويسم.
‏داشتم مي گفتم كه اصلا اين ساخت گرايي و يا ساختار گرايي و يا سازندگي و يا هرچي كه شما دلتون بخواد اصلا چي هست و از كجا اومده و حرف حسابش چيه!
‏در مورد طراحي در رويكرد ساخت گرايي مطالب كوتاهي رو براتون نوشتم و اما بعد…
‏ لبوو پنج اصل رو كه مبتني بر ارزشهاي ساخت گراست و در طرحهاي آموزشي موثر واقع مي شه ارايه كرده
‏اصل 1- حفظ حائلي ميان فراگيران و تاثيرات مخرب فعاليتهاي آموزشي از طريق:
‏-‏        ‏ ‏تاكيد بيشتر بر حيطه عاطفي يادگيري
‏-‏        ‏ ‏ارايه تدريس مبتني بر ويژگيهاي فردي فراگير
‏-‏        ‏ ‏كمك به فراگيران براي توسعه مهارتها، نگرشها و باورهايي كه8 از خودتنظيمي پشتيباني مي كند.
‏-‏        ‏ ‏ايجاد تعادل بين تمايل به كنترل موقعيت يادگيري و تمايل به كسب استقلال فردي
‏اصل2- فراهم آوردن زمينه اي براي يادگيري كه استقلال و وابستگي را توامان پشتيباني مي كند.
‏اصل3- جاي دادن دلايل در فعاليتهاي خود يادگيري
‏اصل 4- حمايت از يادگيري خودسالمان بخش از طريق رشد مهارتها و نگرشهايي كه موجب افزايش احساس مسوليت فراگير نسبت به فرايند تجديد ساختار تحولي مي شود.
‏اصل 5- تقويت تمايل فراگير براي درگير شدن در فرايندهاي يادگيري ارادي به ويژه تشويق راهبردهاي كوشش و خطا
‏اين اصول از بسياري ديدگاههاي ساخت گرايي حمايت مي كنه كه براي وقايع و رخدادها هيچ معني منطقي رو قايل نيستند، بلكه معتقدند فرد هريك از اين رخدادها رو تفسير مي كنه و معني اونها رو بر اساس تجربه شخصي و باورهاش مي سازه.
‏ ‏طراحی آموزشی از منظر رويکرد ساخت گرايی
‏من خيلی خوشحالم آخه يه مقاله بکر از دکتر هاشم فردانش پيدا کردم که تصميم دارم تو چند مرحله براتون بنويسم:
3
‏۱- ‏اصول وپيش فرضهای ساخت گرايی برای طراحی آموزشی چيست؟
‏روشها و راهبردهای آموزشی ساخت گرايان معطوف به کمک به شاگرد برای بررسی موضوعها و شرايط پيچيده و تفکر در زمينه ای مانند فردی متخصص است . بنابراين از شاگرد خواسته می شود تا به ساختن درک فردی خود از موضوع از طريق تعاملهای اجتماعی اقدام کند. در اين رويکرد محتوا از پيش تعيين نمی شود و دستيابی به منابع مختلف مورد تاکيد است.
‏برخی از اصول طراحی در اين رويکرد عبارتند از :
‏- تاکيد بر مشخص کردن زمينه ای که مهارتهای يادگيری شده در آن کاربرد خواهد داشت(يادگيری در زمينه های معنا دار)
‏- تاکيد بر کنترل اعمال شده از سوی شاگرد و کار شاگرد روی اطلاعات(بکارگيری فعال آموخته ها).
‏- رائه اطلاعات از راههای متنوع ومختلف(برخورد با اطلاعاتدر زمانها و زمينه ها و با هدفهای مختلف و از ديدگاههای مختلف)
‏- مبتنی بودن ارزشيلبی بر انتقال دانشها و مهارتها(در شرايطی که با شرايط مورد استفاده در زمان آموزش متفاوت باشد).
‏وجوه چند گانه ساختارگرايی
‏برای بتی فيبل دانش آموز‏ ‏يک دبيرستان‏ ‏ساختارگرا اولين روز مدرسه جالب اما گيج کننده بود. در درس تاريخ اروپا معلم از هر دانش آموز خواست نامه ای از طرف يک اشراف زاده فرانسوی به يک اشراف زاده ايتاليايی بنويسد و در آن يک حادثه کليدی از انقلاب فرانسه را تشريح کند. در درس فيزيک معلم از دانش آموزان خواست پيش بينی کنند اجسام سنگين سريع تر سقوط می کنند يا اجسام سبک؟ چقدر سريع و چرا؟ سپس گروههای حوچک دانش آموزان آزمايشهای خود را طراحی کردند تا نظريه های خويش را بيازمايند. در جبر هنگامی که دانش آموزان در حال يادگيری مهارتهای اصلی ساده کردن عبارت جبری بودند معلم اصرار داشت بحثی راجع به مفهوم ساده کردن راه بيندازد: آيا عبارتهای ساده شده همان معادله های ساده شده هستند؟ در زنگ زبان انگليسی بعد از آن که دانش آموزان آشنا با شب را خواندند معلم از آنان خواست آن را با يکی از مراحل زندگی خود مرتبط سازند.بتی فيبل انتظار داشت در دبيرستان ساختار گرا همه معلمان به روش ساختارگرا تدريس کنند و همين اتفاق هم افتاد . اما به راستی روش ساختارگرايانه به چه معناست؟ايفای نقش و اجرای نمايش؟ انجام دادن آزمايش؟ تجزيه و تحليل؟ يامرتبط دادن با زندگی خويش؟ از نظر او هر معلمی کاری متفاوت با ديگری انجام می داد.بسياری از معلمان مستعد و باتجربه نيز مبانی نظری و عملی ساختارگرايی را به دلايلی نه چندان متفاوت با بتی گيج کننده می دانند. به نظر اين گروه از معلمان ساختارگرايی فقط يک معنای واحد وانعطاف پذير ندارد و معنای آن هر چه باشد مدافعانش گاهی در حمايت و دفاع از آن زياده روی و مبالغه کرده اند و در همه جا پای آن را به به ميان کشيده اند!
3
‏با اين همه که تا کنون گفتيم نظر شما چيست؟‏  
‏کدام نوع ساختارگرايی چه زمانی به کار می آيد؟
‏مشکلات و دشواريهای ساختارگرايی اهميت به کار گرفتن روشهای ساختارگرايانه به صورت عاقلانه در جای صحيح و با هدفی صحيح آشکار می سازد.چگونه يک معلم می تواندبه مسايل و مشکلات يادگيرنده پاسخهای ساختارگرايانه مناسب و هدفمند بدهد؟يک رويکرد برای حل اين چالش اين است که برای دانستنی هايانواع متفاوتی قايل شويم :دانستنی های ساکن و لخت.دانستنی های کليشه ای . مفاهيم مشکل و دانستنی های بيگانه.
‏دانش لخت(ساکن):
‏دانش لخت در مغز انسان جا خوش می کند و تا زمانی که آن را به نحو ويژه فرا نخوانيم در جای خود باقی می ماند.متاسفانه بيشتر دانشی که تمايل داريم فعالانه به کار گرفته شود دانش لخت است.وقتی دانشی که تدريس می شود به سمت ساکن و لخت شدن پيش می رودساختارگرايی چه راه حلی را پيشنهاد می دهد؟يک راهبرد درگير کردن يادگيرنده در فرايند حل مساله به طور فعال و به گونه ای است که دانش او را با توجه به جهان اطراف به کار گيرد.يک رويکرد ديگر درگير کردن دانش آموزان در يادگيری مساله محور است . در اين نوع يادگيری آنان دانش مورد نظر را از طريق مواجهه با مسايل و سوالات واسطه يا پروژه ها کسب می کنند.
5
‏دانش کليشه ای :
‏دانش بی اثر و کليشه ای بيشتر حالت تکراری و بی معنا دارد. اين نوع دانش همان چيزی است که در آداب ورسوم فردی واجتماعی خود همه روزه‏ ‏از ان استفاده ‏ ‏می کنيم.واکنش ساختار گرايی نسبت به دانش کليشه ای تلاش در جهت معنادار کردن آن است. برای مثاليک معلم می تواند چنين دانشی را با يک رويکرد حل مساله به چالش بيندازد. دانش آموزان می توانند درباره ريشه های عقلانی و فايده های دانش کليشه ای از طريق بحث گروهی به نتايجی دست يابند.
‏ساختارگرايی وتنوع آن به چه معناست؟
‏هر کسی که در عرصه آموزش دستی داردبه خوبی می داند که ساختارگرايی بيش از يک معنای واحد دارد. اما چه چيزی اين تنوع را توجيه می کند ؟
‏فيلسوفی به نام فيلیپس سه مشخصه روشن برای ساختارگرايی ذکر می کند . ما اين سه مشخصه را با عنوان يادگيری فعال و يادگيری اجتماعی و يادگيری خلاقانه می شناسيم.يادگيری فعال:به دست آوردن فعالانه دانش و اطلاعات ومفاهيم.ساختارگرايی معمولا نقش فعالی برای يادگيرنده در نظر می گيرد. او به جای اينکه فقط بشنود بخواند و به حل تمرينات کاملا تکراری و عادی بپردازد بايد بحث کند فرضيه بسازد تحقيق و طراحی کندو ديدگاههای ديگران را دريافت دارد.يادگيری اجتماعی:بنا کردن دانش و مفاهيم به صورت اجتماعی و همراه با ديگران.ساختارگراها اغلب تاکيد می کنند که دانش و مفاهيم تا حد زيادی اجتماعی هستند و نمی توانيم آنها را به طور انفرادی بنا کنيم. ما از طريق گفتگو با ديگران به مفاهيم دست می يابيم .يادگيری خلاقانه:خلق کردن يا دوباره پديد آوردن مفاهيم و دانش ها. ساختارگرايان فرض را بر اين می گذارند که دانش آموزان بايد خودشان دانش را خلق کنند . اين کافی نيست که يادگيرنده در موضع فعال قرار بگيرد. بلکه معلم بايد او را هدايت کند که نظريه های علوم مختلف را دوباره کشف نمايد .کاملا طبيعی است که بپرسيم اين مشخصه های ساختار گرايی چگونه به هم مرتبط می شوند ؟ برای يک يادگيرنده داشتن نقش فعال موضوع اصلی است و در عمل جنبه های اجتماعی و خلاقانه ای با اين نقش همراه اند. اما منطقا لازم نيست که يادگيرنده فعال الزاما دو مشخصا ديگر را هم داشته باشد.معلم می تواند تجربيات يادگيری را به روش فعال به گونه ای سازمان دهی کند که مستلزم درگير شدن دانش آموز در يادگيری مفاهيم به صورت اجتماعی يا خلق

 

دانلود فایل