
عبارت جمعه سیاه برای همه ما عبارت آشنایی است. اینکه در این روز چه اتفاق ویژهای میافتد نیز برای اکثریت جامعه که اهل خرید و یا خرید اینترنتی باشند مبرهن و واضح است. اما اینکه خاستگاه این روز کجاست و چه تاریخچهای پشت آن است مطلب جالبی است. اینکه چگونه چنین روزی وارد تقویمهای ما شده (چندین سال اخیر در ایران نیز.) و آیا این روز کارکرد اصلی خود را از دست داده، یا مانند بسیاری از اتفاقها ماهیت اصلیاش از بین رفته و از مسیر اصلی منحرف شده است؟ اینها مسئلههایی است که سعی میکنیم به آن بپردازیم. هر چند ادعایی در زمینه تمام و کمال بودن مطلب نداریم.
جمعه سیاه یک عبارت غیر رسمی است که به دنبال روز شکرگزاری، برای جشن گرفتن آخرین پنجشنبه ماه نوامبر است. یک روز بعد از شکرگزاری روزی است که خریدهای کریسمس شروع میشود. خاستگاه این روز آمریکا است و از سال 1953 به بعد آغاز شد. اگر چه این عبارت به گستردگی این چند دهه اخیر نبوده است. بسیاری از فروشگاهها خدمات فروش را افزایش میدهند. به عنوان مثال درهای فروشگاه را از نیمه شب باز میکنند یا حتی برخی از آنها از همان روز شکرگزاری کار خود را آغاز میکنند. در برخی از ایالتهای آمریکا به خصوص کالیفرنیا این روز تعطیل اعلام میکنند هر چند روز تعطیل رسمی محسوب نمیشود.
اولین باری که عبارت “جمعه سیاه” (Black Friday) استفاده شد در مجله مدیریت و نگهداری کارخانه (Factory Management and Maintenance) در نوامبر سال 1951 و بعد از آن دوباره در سال 1952 تکرار شد. این به آن معنا بود که کارمندان سعی داشتند با خبر دادن بیماری خود از خانه روز بعد از شکرگزاری را تعطیل کنند تا بتوانند 4 روز تعطیلی داشته باشند. هر چند چنین چیزی عملی نشد اما عبارتهای “جمعه سیاه” و “شنبه سیاه” چندی بعد توسط پلیس فیلادلفیا و روچستر برای توصیف ازدحام و تراکم بالا در فروشگاهها در فصل کریسمس به کار برد. در سال 1961 تاجران و دولت مردان فیلادلفیا سعی داشتند عبارتهای “Big Friday” و “Big Saturday” را بین جامعه جا بیندازند اما این عبارات نیز به زودی فراموش شدند.
بنابراین بلک فرایدی روزی است که آمریکاییها وارد فرهنگ کشورهای اروپایی کردند روزی که علاوه بر مزایای آن از جمله خرید کالاها با قیمت مناسب و تخفیف ویژه باعث بروز مشکلاتی نیز شده است. که چند مورد آن را بر میشماریم.
شلوغی و ازدحام
سالانه تعداد افرارد زیادی برای وارد شدن به فروشگاهها بر اثر جمعیت زیادی که به سمت درها هجوم میآورند کشته و یا زخمی میشوند. این افراد از کارکنان خود فروشگاهها و یا مردم عادی هستند که برای خرید آمدهاند. در نتیجه اتفاقی که در انتهای سال و یا در آغاز سال قرار است بیفتد تبدیل به فاجعه میشود.
ترویج به خرید بیش از اندازه
پایین آوردن قیمتها باعث میشود مردم بیشتری به سمت فروشگاهها سرازیر شوند هر چند نیازی به خرید آن اجناس نیز حس نمیشود. مردم بیش از پیش حریص میشوند تا کالاهایی را بخرند و کمدهای خود را مملو از لباس یا خانه خود را پر از اجناس بی مصرف کنند.